نبی در لغت یعنی پیغمبر. همین کلمه نبی از نبوت یعنی رفعت مشتق شده است. چرا رفعت میگویند؟ برای اینکه مرتبه پیامبر بلند است. بعضیها گفتند: از نبا مشتق است که معنایش خبر است. و علتش هم این است که پیغمبر از جانب خدا خبر میدهد. ولی بنده روایاتی دیدم که بعضی از آنها را عرض میکنم.
بعضی از قراء مصری نبا میگویند. یعنی یک اختلاف قرائت است که بعضیها میگویند: نبیء. من روایاتی از طرق خود اهل تسنن پیدا کردم که نبی با همزه خلاف است. برای اینکه نبی بگوییم به معنای پیامبر میشود. نبی - با نبر - بگوئیم یا پیغمبر میشود یا زاهد میشود. آن وقت ممکن است معنای انحرافی درونش باشد.
این منظور عقیقی از بزرگان علمای تسنن و از لغویون بزرگ است. البته سنی مشیعتی است؛ شیعه مذاق است که کتاب لغت او معروف است به عنوان لسان العرب که بسیار معتبر و متین است. در آنجا حدیث نقل کرده است. یک نفر در محضر حضرت سید انبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و به حضرت عرض کرد: یا نبیء الله یا نبیء الله. حضرتفرمود: لا تنبر باسمی(37)؛ اسم را با نبر، نگو انما انا نبی الله؛ من نبی هستم در نبر ی را همزه میگویند. در علم تجوید اگر همزه را ظاهر کنیم می گویند: نبر. پس از نظر لغوی نبی صحیح است. این قراء مصری هم، آقا! با قرآن بازی میکنند. گاهی اخلاف قرائات، از نظر تجوید مهم نیست، مثلا اماله صغری و اماله کبری خب خیلی مهم نیست؛ اما این که یکی بیاید بگوید نبی یا نبیء اینها نمایش دادن است، مانور دادن است. به نظر بنده اینها هنر نمایی است میخواهند بگویند که ما اینها را بلد هستیم. در صورتی که خواندن اختلاف قرائات در مجالس عمومی قطعا حرام است. برای اینکه یقینا خیلی از این قرائات را که میخوانند، اصلا سند ندارد. حالا من دیگر وارد آن بحث نمیشوم. یک بحث دیگری است.
و اما چرا به اینها گفته میشود: یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله؟ برای این که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از میان آنها بود از اینها بود، جزء اینها بود، رسالت در این خاندان بوده که اینها واضح است. و اما بحثی که در اینجا بسیار مهم است دو بحث است. یکی ولایت و یکی فرق بین امام و پیغمبر. البته فرق امام و پیامبر زیاد است که من یک فرق را برای امشب انتخاب کردم. حالا اول ولایت را بگویم.