یکی از بزرگان مینویسد اقتضت الحکمهه الالهیه التشریف بالتکلیف. خداوند متعال با این تکلیف ما را مشرف کرده است. اگر در خانه شما بیایند و بگویند که یک شخصیت بزرگی در جهان گفتته فردا بیا من دوست دارم با تو تو حرف بزنم. چه میشود؟ اصلا در پوست خود نمیگنجیم. حالا رب العالمین ما را دعوت کرده است و میگوید: بیا! به من بگو تو اینقدر اجازه داده است. الله اکبر! بیا به من بگو تو! ایاک نعبد و ایک نعبد را میگویی و ساده میگذریم. سید بحر العلوم رضوان الله علیه یک شعری در مورد تکلیف دارد.
بگذارید اول از عظمت سید بگوییم. ببینید سید بحر العلوم خیلی مرد بزرگی بوده است. شیخ جعفر کبیر جد این کاشف الغطاها، بوده است. خیلی مرد بزرگی بوده است. ولی نویسند به سید بحر العلوم که میرسید: بر روی زمین مینشست و یک گوشه از عمامهاش را باز میکرد، با آن نعلین سید را پاک میکرد. سید بحر العلوم مکرر خدمت امام زمان سلام الله علیه رسیده بود. داستانها دارد. ایشان یک شعری دارد که من در معارف به این سنگینی شعر ندیدم. میگوید:
واحذر لقد تخصیص بالعباده شرکا و کذبا و اتباع العاده - ایاک من طول به تفند و انت عبد لسواک تعبد
یعنی ایاک نعبد که میگوییم مواظب باش که مشترک نباشی! از روی عدات نباشد. حالا یک عمر گفتیم ایاک نعبد حدا باید یک تجدید نظری بکنیم. یک وقت بیایی دروغ بگویی هوا پرست هم باشی. تلهج فی ایاک نستعین و انت غیر الله تستعین بیایی در نماز بگویی فقط از تو یاری میطلبم وقتی که میگویی ایاک نعبد بدان که به چه کسی خطاب میکنی. عجیب است! اصلا خطاب به محبوب، ملذ(80) است. همین خطاب هم خودش محبت است. در سوره حمد یکمرتبه از غیبت به خطاب عدول شده است و آن خاطر این است که خطاب به محبوب ملذ است. حضرت صادق (علیه السلام) اینقدر این آیه را تکرار فرموده که افتاد.
بالای سرشان رفتند که آقا! قربانت برویم چی شد؟ فرمود: ما زلت اردد حتی سمعتها من قائلها(81) اینقدر این آیه را تکرار کردم که آخر از گویندهاش شنیدم.
سوره مبارکه حمد ام الکتاب است. قرآن میخوانید حواستان جمع باشد. لقد تجلی الله لعباده فی کلامه ولکن لایبصرون(82) حضرت صادق سلام الله علیه فرمود: خدا در قرآن خودش را به مردم نشان داده امام مردم نمیفهمند. بله! خدا را که با چشم سر نمیشود دید ولی با قرآن خواندن، با چشم دل میشود او را دید. پس تکلیف تشریف است و تکلیف در مقابل عقل است. پس هدایت عامه این است که خدا اول در ما عقل گذاشته و به همین خاطر از ما تکلیف خواسته است. پیغمبر فرستاده و امام منصوب کرده است. کتاب نازل کرده است. درست است؟
آن وقت در قرآن میفرماید: هدی للمتقین(83) این قرآن برای پرهیزگاران مایه هدایت است. بعضیها گفتند این جا دور لازم میآید، بعضیها هم گفتهاند در بحث ما چه کنیم تا معرفت زیاد بشود، دور لازم میآید، جواب این دو تا را خواهیم داد. آماده باشید دو تا دور را با هم بشکنیم. اگر این دو تا دور را نشکنیم مثل قلعه، تا قیامت در این دور میمانیم.