تربیت
Tarbiat.Org

زیارت جامعه کبیره (نغمه عاشقی)
محمد رحمتی شهرضا

تقدم معرفت بر محبت‏

از همین جا بدست می‏آوریم که معرفت بر محبت مقدم می‏شود. شناخت بر محبت مقدم است. البته مراتب هم دارد. به عنوان مثال آیا ما یک نفری را که اصلا نه دیده‏ایم و نه حرفش را شنیده‏ایم ذکر و خیر و فضیلتی از او در ذهن ما نیست، می‏توانیم دوست داشته باشیم؟ امام حسین (علیه السلام)، امیر المؤمنین (علیه السلام) را دوست داریم، برای این که بالاخره یک شناختی - اگر چه کم - از ایشان داریم. بنارباین ریشه محبت را گفتند: درک کمال محبوب است کمالات محبوبرا هرچه بیشتر بدانی بیشتر او را دوست می‏داری. هرچه کمتر بدانی کمتر.
اگر ما امیر المؤمنین سلام الله علیه ار درست بشناسیم، اصلا زنده نمی‏مانیم. حالا در تطبیق بحث - آن شاء الله - برایتان خواهم گفت. شیخ ابو علی سینا در کتاب اشارات (که شبهای گذشته مطالب را نقل کردم.) در نمط تاسع نمط نهم که در مقامات عارفین است در آنجا یک مطلب بلند و بالایی دارد. می‏گوید: بزرگترین شادمان نسبت به چیزی خود ذات حق است. خدا خودش را از همه بیشتر دوست دارد. آخر چرا لانه اشد الاشیاء ادراکا لاشد اشیاء کمالا خیلی حرف بلندی است‏ها. می‏گوید برای اینکه ذات مقدسه حضرت حق پر درک‏ترین موجود نسبت به پر کمالترین موجود است. خود حضرت حق خودش را از همه بیشتر می‏شناسد و خودش همپر کمالترین موجود است؛ الکمال کله لله بنابراین ریشه محبت معرفت و درک کمال محبوب است. منتهی یک بحث بسیار ظریفی این جا هست که اگر وقت رسید در آخر به شما خواهم گفت. از حالا عنوانش را می‏گویم. عنوانش این است بعضی‏ها سوال می‏کنند؛ ما می‏خواهیم محبتمان بالا برود، شما هم می‏گویید که ریشه محبت معرفت است دحالا چگونه معرفت به دست بیاوریم تا محبت داشته باشیم؟ این یک سوالی است که خیلی‏ها دارند و عیب ندارد. صبر کنید اگر وقت ماند من در آخر جواب این سوال را می‏دهم. حالا باشد که‏

مگر صاحبدلی روزی به رحمت - کند در حق درویشان گناهی

شما جوان‏ها این‏ها را بشنوید ودر قیامت شفیع ما باشید.
ما می‏بینیم امیر المؤمنین (علیه السلام) برای پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بی قرار می‏شد.
چرا بی قرار می‏شد؟ چون پسر عمو بودند؟ نه بابا! یک وقت انسان پسر عمویی پسرخاله‏ای دارد که خوب است و انسان او را دوست می‏دارد. اما یک وقت هم هست که انسان فامیلی دراد که نمی‏خواهد در عمرش او را ببینید، یعنی برای نگاه کردن به صورتش کفاره لازم است. آن شاء الله شما از آن پسر عموها نداشته باشید. مثلا به خاطر قوم و خویشاوندی نبوده است که وقتی خانم، حضرت صدیقه طاهره (علیهم السلام)، از یک سالگی تا وقتی که مادر حسنین (علیهم السلام) شد، پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) - بر حسب روایات اهل تسنن - منتظر بود، تا وقتی خانم وارد می‏شود، جلویپایش بلند شود، این چیست؟ چون دخترش است؟ نه! بلکه شناخت است. می‏فهمد که زهرای مرضیه (علیهم السلام) چه مقامی دارد و همین طور است، محبتها و شناختها.
حالا چرا در مرود اهل بیت (علیهم السلام) می‏گوییم التامین فی محبه الله؟ برای اینکه خدا را بیشتر از همه می‏شناسد. وقتی بهتر از همه شناختند، خدا را بیشتر از همه دوست می‏دارند. همه محبتشان کامل می‏شود.