تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد27
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

گردنه صعب العبور !

به دنبال ذکر نعمتهای بزرگی که در آیات قبل آمده بود در آیات مورد بحث بندگان ناسپاس را مورد ملامت و سرزنش قرار می دهد که چگونه با داشتن آن همه وسائل سعادت راه نجات را نپیموده اند، نخست می فرماید :

((این انسان ناسپاس از آن گردنه بزرگ بالا نرفت)) (فلا اقتحم العقبة) .**ظاهر این است که (لا) در این جمله (نافیه) و (خبریه) است و اینکه بعضی آن را به معنی نفرین و یا استفهامیه دانسته اند بسیار بعید به نظر می رسد تنها اشکالی که در اینجا وجود دارد این است که (لا) هنگامی که بر سر فعل ماضی درآید غالبا تکرار می شود همان طور که در آیه 31 سوره قیامت می خوانیم: لاصدق و لاصلی : (نه صدقه داد و نه نماز گذارد) در حالی که در آیه مورد بحث تکرار نشده ولی چنانکه مرحوم (طبرسی) در (مجمع البیان) آورده گاه بدون تکرار نیز استعمال می شود (فخر رازی) و (قرطبی) در تفسیر های خود از بعضی از بزرگان ادبیات عرب نقل کرده اند که اگر (لا) به معنی (لم) باشد تکرار لازم نیست این احتمال را نیز داده اند که در اینجا در تقدیر تکرار شده: فلا اقتحم العقبة و لا فک رقبة و لا اطعم فی یوم ذی مسغبة)***

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 27@@@

در اینکه منظور از عقبه در اینجا چیست آیات بعد آن را تفسیر می کند .

می فرماید : تو نمی دانی آن گردنه چیست ؟ (و ما ادریک ما العقبة) .

آزاد کردن برده است (فک رقبة) .

((یا اطعام کردن در روز گرسنگی)) (او اطعام فی یوم ذی مسغبة) .

((یتیمی از خویشاوندان را)) (یتیما ذا مقربة) .

((یا مستمندی به خاک افتاده را)) (او مسکینا ذا متربة) .

به این ترتیب این گردنه صعب العبور را که انسانهای ناسپاس هرگز خود را برای گذشتن از آن آماده نکرده اند، مجموعه ای است از اعمال خیر که عمدتا بر محور خدمت به خلق و کمک به ضعیفان و ناتوانها دور می زند، و نیز مجموعه ای از عقائد صحیح و خالص است که در آیات بعد به آن اشاره شده .

و به راستی گذشتن از این گردنه با توجه به علاقه شدیدی که غالب مردم به مال و ثروت دارند کار آسانی نیست .

اسلام و ایمان با ادعا و گفتار حاصل نمی شود، بلکه در برابر هر فرد مسلمان و مؤمن گردنه های صعب العبوری است که باید از آنها، یکی بعد از دیگری .

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 28@@@

بحول و قوه الهی، و با استمداد از روح ایمان و اخلاص بگذرد .

بعضی ((عقبه)) را در اینجا به معنی هوای نفس تفسیر کرده اند که جهاد با آن را پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) طبق حدیث معروف ((جهاد اکبر)) نامید .

البته با توجه به اینکه خود آیات، عقبه را در اینجا تفسیر کرده، باید مراد از این تفسیر چنین باشد که گردنه اصلی گردنه هوای نفس است، و اما آزاد کردن بردگان، و اطعام مسکینان مصداقهای روشنی از مبارزه با آن محسوب می شود .

بعضی دیگر از مفسران گفته اند منظور از این عقبه گردنه صعب العبوری است در قیامت، همانطور که در حدیثی از پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) آمده است :

ان امامکم عقبة کؤدا لا یجوزها المثقلون، و انا ارید ان اخفف عنکم لتلک العقبة ! : ((پیش روی شما گردنه صعب العبوری است که سنگین باران از آن نمی گذرند، و من می خواهم بار شما را برای عبور از این گردنه سبک کنم !**(مجمع البیان) جلد 10 صفحه 495***

البته این حدیث که از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) نقل شده به عنوان تفسیر آیه مورد بحث نیست، ولی مفسران از آن چنین برداشتی کرده اند، و این برداشت با توجه به تفسیری که صریحا در خود آیات آمده مناسب به نظر نمی رسد، مگر اینکه منظور این باشد که گردنه های صعب العبور قیامت تجسمی است از طاعات سخت و سنگین این جهان و گذشتن از آنها فرع بر گذشتن از اینها است (دقت کنید) . قابل توجه در اینجا تعبیر به ((اقتحم)) از ماده ((اقتحام)) است که در اصل به معنی ورود در کار سخت و خوفناک است (مفردات راغب) یا دخول و گذشتن از چیزی با شدت و مشقت است (تفسیر کشاف) و این نشان می دهد که گذشتن از این گردنه کار آسانی نیست، و تاءکیدی است بر آنچه در آغاز سوره آمده که

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 29@@@

فرمود ما انسان را در درد و رنج آفریدیم هم زندگی او تواءم با رنج است و هم اطاعت فرمان پروردگار تواءم با مشکلات می باشد .

در سخنی از امیر مؤمنان علی (علیه السلام) می خوانیم : ان الجنة حفت بالمکاره و ان النار حفت بالشهوات : بهشت در میان ناملائمات پیچیده شده و دوزخ در لابلای شهوات .**(نهج البلاغه) خطبه 176***