تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد27
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

ما انسان را در بهترین صورت آفریدیم

در آغاز این سوره نیز به چهار سوگند پر معنی برخورد می کنیم که مقدمه برای بیان معنی پر اهمیتی است .

می فرماید : قسم به تین، و زیتون (و التین و الزیتون) .

و سوگند به طور سینین (و طور سینین) .**(سینین) را بعضی جمع (سینه) به معنی (درخت) دانسته اند و با توجه به اینکه (طور) به معنی (کوه) است مفهوم آن کوه پر درخت می شود بعضی نیز گفته اند (سینین) اسم زمینی است که آن کوه بر آن قرار دارد بعضی نیز گفته اند (سینین) به معنی پربرکت و زیبا است و لغتی است به زبان اهل حبشه (روح المعانی جلد 30 صفحه 173)***

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 139@@@

و سوگند به این شهر امن و امان (و هذا البلد الامین) .

((تین)) در لغت به معنی انجیر و زیتون همان زیتون معروف است ماده روغنی مفیدی از آن می گیرند .

در اینکه آیا منظور سوگند به همین دو میوه معروف است یا چیز دیگر ؟ مفسران سخنان گوناگونی دارند .

در حالی که بعضی آن را اشاره به همان دو میوه معروف می دانند که خواص غذائی و درمانی فوق العاده زیادی دارد، بعضی دیگر معتقدند که منظور از آن، دو کوهی است که شهر دمشق و بیت المقدس بر آنها قرار گرفته، چرا که این دو محل سرزمین قیام بسیاری از انبیاء و پیامبران بزرگ خدا است، و این دو قسم با سوگندهای سوم و چهارم که از سرزمینهای مقدسی یاد می کند هماهنگ است .

بعضی نیز گفته اند نامگذاری این دو کوه بنام تین و زیتون به خاطر این است که بر یکی از آنها درختان انجیر می روید، و بر دیگری درختان زیتون .

بعضی نیز تین را اشاره به دوران آدم دانسته اند، چرا که لباسی که آدم و حوا در بهشت پوشیدند از برگ درختان انجیر بود، و زیتون را اشاره به دوران نوح می دانند، زیرا در آخرین مراحل طوفان نوح کبوتری را رها کرد تا درباره پیدا شدن خشکی از زیر آب جستجو کند او با شاخه زیتونی بازگشت، و نوح فهمید که طوفان پایان گرفته و خشکی از زیر آب ظاهر شده است (لذا شاخه زیتون رمز صلح و امنیت است) .

بعضی نیز تین را اشاره به مسجد نوح که بر کوه جودی بنا شد می دانند

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 140@@@

و زیتون را اشاره به بیت المقدس .

ولی ظاهر آیه در بدو نظر همان دو میوه معروف است، اما با توجه به سوگندهای بعد مناسب دو کوه یا دو مرکز مقدس و مورد احترام می باشد .

لذا در حدیثی از پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) می خوانیم که خداوند از میان شهرها چهار شهر را برگزید، و در باره آنها فرمود : و التین و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین : تین مدینه است و زیتون بیت المقدس و طور سینین کوفه و هذا البلد الامین مکه است .**(تفسیر نورالثقلین) جلد 5 صفحه 606 حدیث 4-درست است که در آن زمان (کوفه) به صورت یک شهر بزرگ نبود ولی با توجه به عبور شط فرات از آن سرزمین مسلما در آن زمان آبادیهای فراوانی در آنجا وجود داشته است (از تواریخ نیز استفاده می شود که قبل از اسلام نیز در آنجا شهری وجود داشت) (دائرة المعارف مصاحب جلد 2 ماده کوفه)***

منظور از ((طور سینین)) ظاهرا همان طور سیناء است که مفسران آن را اشاره به کوه طور معروف که در صحرای سیناء است دانسته اند، و در آنجا درختان پر بار زیتون وجود دارد .

سینا را به معنی کوه پر برکت، یا پر درخت، یا زیبا، می دانند، و همان کوهی است که موسی به هنگام مناجات به آنجا می رفت .

بعضی نیز آن را کوهی در نزدیک کوفه و سرزمین نجف دانسته اند .

بعضی تصریح کرده اند که سینین و سیناء یکی است و معنای آن پر برکت است .

و اما ((هذا البلد الامین)) مسلما اشاره به سرزمین مکه است سرزمینی که حتی در عصر جاهلیت به عنوان منطقه اءمن و حرم خدا شمرده می شد، و کسی در آنجا حق تعرض به دیگری نداشت، حتی مجرمان و قاتلان وقتی به آن

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 141@@@

سرزمین می رسیدند در امنیت بودند .

این سرزمین در اسلام اهمیت فوق العادهای دارد، حیوانات و درختان و پرندگان او، تا چه رسد به انسانها، از امنیت خاصی باید در آنجا برخوردار باشند .**واژه (امین) در اینجا ممکن است (فعیل) به معنی (فاعل) باشد و مفهومش (ذوالامانه) است و یا (فعیل) به معنی (مفعول) یعنی سرزمینی که مردم در آن در امنیتند***

این نکته نیز قابل دقت است که واژه تین در قرآن مجید تنها در اینجا ذکر شده، در حالی که کلمه زیتون شش بار صریحا در قرآن مجید آمده، و یک بار هم به صورت اشاره، در آنجا که می فرماید و شجرة تخرج من طور سیناء تنبت بالدهن و صبغ للاکلین و درختی که از طور سینا می روید و از آن روغن و نانخورش برای خورندگان فراهم می گردد (مؤمنون - 20) .

و هر گاه این دو قسم (تین و زیتون) را بر معنی ابتدائی آنها حمل کنیم یعنی انجیر و زیتون معروف، باز سوگند پر معنائی است زیرا :

انجیر دارای ارزش غذائی فراوانی است و لقمهای است مغذی و مقوی برای هر سن و سال و خالی از پوست و هسته و زوائد .

غذا شناسان می گویند :

از انجیر می توان بعنوان قند طبیعی جهت کودکان استفاده نمود، ورزشکاران و آنها که گرفتار ضعف و پیری اند می توانند از انجیر برای تغذیه خود استفاده کنند .

می گویند افلاطون به قدری انجیر را دوست می داشت که بعضی آن را دوست فیلسوفان نامیده اند، و سقراط انجیر را جذب کننده مواد نافع و دفع

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 142@@@

کننده مضار می دانسته .

((جالینوس)) رژیم مخصوصی از انجیر برای پهلوانان تنظیم کرده بود، به پهلوانان روم و یونان قدیم نیز انجیر داده می شد .

دانشمندان غذاشناس می گویند انجیر سرشار است از ویتاءمین های مختلف و قند، و در بسیاری از بیماریها از آن به عنوان یک دارو می توان استفاده کرد، مخصوصا هر گاه انجیر و عسل را به طور مساوی مخلوط کنند برای زخم معده بسیار مفید است، خوردن انجیر خشک فکر را تقویت می کند، خلاصه به علت وجود عناصر معدنی در انجیر که سبب تعادل قوای بدن و خون می گردد انجیر را غذای هر سن و شرائطی معرفی کرده اند .

در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا (علیهماالسلام) آمده است التین یذهب بالبخر و یشد الفم و العظم، و ینبت الشعر، و یذهب بالداء و لا یحتاج معه الی دواء و قال (علیه السلام) : التین اشبه شی ء بنبات الجنة :

انجیر بوی دهان را می برد، لثه ها و استخوانها را محکم می کند، مو را می رویاند درد را برطرف می سازد، و با وجود آن نیاز به دارو نیست، و نیز فرمود انجیر شبیه ترین اشیاء به میوه بهشتی است .**(کافی) جلد 6 صفحه 358 مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار جلد 66 صفحه 184 روایات متعددی در زمینه خواص انجیر آورده است*** و **(اولین دانشگاه و آخرین پیامبر) جلد 9 صفحه 90 به بعد***

و اما در باره زیتون غذاشناسان و دانشمندان بزرگی که سالیان دراز از عمر خود را در راه مطالعه خواص گوناگون میوه ها صرف کرده اند برای زیتون و روغن آن اهمیت فوق العادهای قائلند، و معتقدند کسانی که می خواهند همواره سالم باشند باید از این اکسیر حیاتی استفاده کند .

روغن زیتون دوست صمیمی کبد آدمی، و برای رفع عوارض کلیه ها

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 143@@@

و سنگهای صفراوی، و قولنجهای کلیوی، و کبدی، و رفع یبوست بسیار مؤثر است .

به همین دلیل از درخت زیتون به عنوان شجره مبارکه در قرآن مجید یاد شده است .

روغن زیتون نیز سرشار از انواع ویتاءمین ها است و دارای فسفور و گوگرد و کلسیوم و آهن و پتاسیوم و منگنز است .

مرهمهائی را که از روغن زیتون و سیر تهیه می شود برای انواع دردهای رماتیسمی مفید دانسته اند، سنگهای کیسه صفرا وسیله خوردن روغن زیتون از بین می روند .**(اولین دانشگاه و آخرین پیامبر) جلد 9 صفحه 130 به بعد***

در خبری از امیر مؤمنان علی (علیه السلام) می خوانیم : ما افقر بیت یاتدمون بالخل و الزیت و ذلک ادام الانبیاء : خانه ای که در آن از سرکه و روغن زیتون به عنوان نان خورش استفاده می کنند هرگز خالی از طعام نمی شود، و این غذای پیامبران است .**بحارالانوار جلد 66 صفحه 180 حدیث 6***

و در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا (علیهماالسلام) آمده است : نعم الطعام الزیت : یطیب النکهة، و یذهب بالبلغم، و یصفی اللون، و یشد العصب، و یذهب بالوصب، و یطفی ء الغضب : روغن زیتون غذای خوبی است، دهان را خشبو، و بلغم را برطرف می سازد، رنگ صورت را صفا و طراوت می بخشد، اعصاب را تقویت کرده، بیماری و درد و ضعف را از میان می برد و آتش خشم را فرو می نشاند .**(بحارالانوار) جلد 66 صفحه 183 حدیث 22***
این بحث را با حدیثی از پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) پایان می دهیم، فرمود :

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 144@@@

کلوا الزیت و ادهنوا به فانه من شجرة مبارکة : روغن زیتون را بخورید و بدن را با آن چرب کنید که از درخت مبارکی است .**(همان مدارک) صفحه 182 حدیث 16***

بعد از ذکر این قسمهای پر محتوای چهارگانه به جواب قسم پرداخته چنین می فرماید : مسلما ما انسان را در بهترین شکل و نظام آفریدیم (لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم) .

((تقویم)) به معنی در آوردن چیزی به صورت مناسب، و نظام معتدل و کیفیت شایسته است، و گستردگی مفهوم آن اشاره به این است که خداوند انسان را از هر نظر موزون و شایسته آفرید، هم از نظر جسمی، و هم از نظر روحی و عقلی، چرا که هر گونه استعدادی را در وجود او قرار داده، و او را برای پیمودن قوس صعودی بسیار عظیمی آماده ساخته، و با اینکه انسان جرم صغیری است، ((عالم کبیر)) را در او جا داده و آنقدر شایستگیها به او بخشیده که لایق خلعت و لقد کرمنا بنی آدم ما فرزندان آدم را کرامت و عظمت بخشیدیم (سوره اسراء آیه 70) شده است همان انسانی که بعد از اتمام خلقتش می فرماید : فتبارک الله احسن الخالقین پس بزرگ و پر برکت است خدائی که بهترین خلق کنندگان است !

ولی همین انسان با تمام این امتیازات اگر از مسیر حق منحرف گردد چنان سقوط می کند که به ((اسفل السافلین)) کشیده می شود، لذا در آیه بعد می فرماید سپس ما او را بپائینترین مراحل باز گرداندیم (ثم رددناه اسفل سافلین) .

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 145@@@

می گویند همیشه در کنار کوه های بلند دره های بسیار عمیق وجود دارد، و در برابر آن قوس صعودی تکامل انسان، قوس نزولی وحشتناکی دیده می شود، چرا چنین نباشد در حالی که موجودی است مملو از استعدادهای سرشار که اگر در طریق صلاح از آن استفاده کند بر بالاترین قله افتخار قرار می گیرد، و اگر این همه هوش و استعداد را در طریق فساد به کار اندازد بزرگترین مفسده را می آفریند و طبیعی است که به اسفل السافلین کشیده شود .

ولی در آیه بعد می افزاید : مگر کسانی که ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند که برای آنها پاداشی است قطع نشدنی (الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات فلهم اجر غیر ممنون) .

((ممنون)) از ماده من در اینجا به معنی قطع یا نقص است، بنابراین غیر ممنون اشاره به پاداشی دائمی و خالی از هر گونه نقص است، و بعضی گفته اند منظور خالی از منت بودن است اما معنی اول مناسب تر به نظر می رسد .

بعضی جمله ثم رددناه اسفل سافلین را به معنی ضعف و ناتوانی و کم هوشی فوق العاده دوران پیری تفسیر کرده اند، ولی در این صورت با استثناء آیه بعد سازگار نیست، بنابراین با توجه به مجموع آیات قبل و بعد همان تفسیر اول درست به نظر می رسد . در آیه بعد این انسان ناسپاس و بی اعتنا به دلائل و نشانه های معاد را مخاطب ساخته، می گوید : چه چیز سبب می شود که تو بعد از این همه دلائل روز جزا را تکذیب کنی ؟ ! (فما یکذبک بعد بالدین) .

ساختمان وجود تو از یکسو، و ساختمان این جهان پهناور از سوی دیگر، نشان می دهد که زندگی چند روزه دنیا نمی تواند هدف نهائی آفرینش تو و این

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 146@@@

عالم بزرگ باشد .

اینها همه مقدمه ای است برای جهانی وسیعتر و کاملتر، و به تعبیر قرآن نشاه اولی خود خبر از نشاه اخری می دهد، چرا انسان متذکر نمی شود (و لقد علمتم النشاة الاولی فلو لا تذکرون) (واقعه 62) .**در جلد 23 صفحه 239 به بعد هفت دلیل بر مساله (معاد) با استفاده از آیات سوره واقعه بیان شده است***

عالم گیاهان پیوسته و در هر سال منظره مرگ و حیات مجدد را در برابر چشم انسان مجسم می سازند، و آفرینشهای پی در پی دوران جنینی هر کدام معاد و حیات مجددی محسوب می شود با این همه چگونه این انسان روز جزا را انکار می کند ؟

از آنچه گفتیم روشن می شود که مخاطب در این آیه نوع انسان است، و این احتمال که مخاطب شخص پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) باشد و منظور این است که با وجود دلائل معاد چه کسی یا چه چیزی می تواند تو را تکذیب کند بعید به نظر می رسد .

و نیز روشن شد که منظور از ((دین)) در اینجا آئین و شریعت نیست بلکه همان جزا و روز جزا است، آیه بعد نیز گواه بر این معنی است .

چنانکه می فرماید : آیا خداوند بهترین حکم کنندگان و داوران نیست ؟ ! (الیس الله باحکم الحاکمین) .

و اگر دین را به معنی کل شریعت و آئین بگیریم معنی این آیه چنین می شود : آیا خداوند احکام و فرمانهایش از همه حکیمانه تر و متقن تر نیست ؟ یا اینکه آفرینش پروردگار در مورد انسان از هر نظر آمیخته با حکمت و علم و تدبیر است . ولی چنانکه گفتیم معنی اول مناسب تر به نظر می رسد .

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 147@@@

در حدیثی آمده است موقعی که پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) سوره و التین را تلاوت می فرمود وقتی به آیه ((الیس الله باحکم الحاکمین)) می رسید، می فرمود : بلی و انا علی ذلک من الشاهدین : ((آری خداوند احکم الحاکمین است و من بر این امر گواهم)) .**(مجمع البیان) جلد 10 صفحه 512-همین مضمون در تفسیر (روح البیان) و (قرطبی) و (فی ظلال) ذیل آیه مورد بحث آمده است***

خداوندا ! ما نیز گواهی می دهیم که تو احکم الحاکمینی .

پروردگارا ! خلقت ما را در بهترین صورت قرار داده ای، توفیقی مرحمت کن تا عمل و اخلاق ما نیز در بهترین صورت باشد .

بارالها ! پیمودن راه ایمان و عمل صالح جز به لطف تو میسر نیست، ما را در این راه مشمول الطافت فرما .

آمین یا رب العالمین

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 148@@@

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 149@@@