در مقابل، نسبت به موجوداتى كه نه تنها كمالات او را نمایش نمىدهند، بلكه مانع رسیدن دیگران به آن كمالات مىشوند، غضبناك و خشمگین است.
كسانى كه سعادت خود و حیات ابدى را نمىشناسند و به دنبال شناخت آن هم نیستند، به زندگى مادى خود دل خوش كردهاند و راه هدایت را بر دیگران مىبندند و در قلوب مؤمنین وسوسه و شبهه ایجاد مىكنند خدا آنها را از رحمت خود دور مىكند و براى آنها عذاب جهنم را مهیا نموده و نسبت به آنها خشمگین و غضبناك است.
روشن است كه معناى «غضب» همانطور كه در مورد «رضایت» گفته شد، متفاهم عرفى آن نیست، مقصود از غضبِ خدا این نیست كه در هنگام غضب، تغییراتى از قبیل آنچه كه در آدمیان اتفاق مىافتد در خدا نیز روى مىدهد، بلكه مقصود از غضب خدا: ناراضى بودن او از كار بد است از آن جهت كه مانع رسیدن موجود به كمال است. «غضب» همان عدم رضایت الهى است كه آثار خاصى دارد.
به هر حال، این مباحث مقدمهاى براى طرح مباحث ارزشى است و مقصود این است: مفاهیمى كه در این مباحث مطرح مىشود، با آنچه كه عرف از آنها مىفهمد، متفاوت است و تا زمانى كه این مفاهیم تلطیف و ترقیق نشده باشند، كاربرد آنها در مورد خدا صحیح نیست. برداشتهاى ناصحیح از این مفاهیم گاهى موجب نوعى شرك و خروج از دایره توحید است.
( صفحه 204 )