از آنچه گفته شد به این نتیجه رسیدیم كه اولا: روح مستقل از بدن است و اصالت و هویت انسانى، به روح اوست.
ثانیاً: ارتباط روح با بدن در دو مرحله است، یكى در حال خواب و دیگرى در حال بیدارى. متقابلا قطع رابطه هم دردو مرحله انجام مىگیرد، یكى در حال خواب و دیگرى در حال مرگ. ثالثاً: بسیارى از افعال انسان در واقع از انسانیت
( صفحه 75 )
انسان سرچشمه نمىگیرد هرچند روح هم نوعى مشاركت در تحقق آنها داشته باشد، ولى آنها مربوط به روح نیستند بلكه اصالتاً به بدن مربوطند و اگر به انسان نسبت داده مىشوند در واقع مربوط به هویت انسانى او نیست، بلكه به هویت نباتى او مربوط است. همانطور كه اشاره شد، مرده هم، ریش و ناخن در مىآورد كه این رشد به هویت نباتى انسان مربوط است، مثل گیاهى كه ریشهاش در آب است و جوانه مىزند؛ مو هم تا وقتى كه شرایط مساعد داشته باشد رشد مىكند.