غیر از آیه مباركه سوره بقره كه انسان را به عنوان جانشین خدا در میان همه موجودات معرفى مىكند، آیه دیگرى هم هست كه از انسان بعنوان موجودى مُكرّم یاد مىكند.
«وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِى ءَادَمَ وَ حَمَلْنَـهُمْ فىِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ رَزَقْنَـهُمْ مِّنَ الطَّیِّبَـتِ وَ فَضَّلْنَـهُمْ عَلَى كَثِیر مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلا» (اسراء/ 70).
ما آدمىزادگان را تكریم كردیم و به ایشان ارج و ارزش دادیم و وسایل حملشان را در خشكى و دریا فراهم كردیم؛ یعنى به آنها قدرتى دادیم كه در
( صفحه 56 )
خشكى و دریا بتوانند خود و وسایلشان را از نقطهاى به نقطه دیگر حمل كنند. در واقع، قدرت تسلط بر نیروهاى طبیعى، مثل جاذبه زمین كه مانع حركت آدمى مىشود به انسان داده شده است. به آدمىزاده قدرتى داده شده است كه بتواند این نیروها را محكوم كند و بر آنها حاكم شود. «و رزقناهم من الطیبات» روزیهاى خوب و طیّب به انسانها دادیم. اگر انسان را با سایر موجودات روزىخور مقایسه كنیم، مىبینیم كه كیفیت غذایى سایر حیوانات، خیلى پائینتر از انسان است. انسان مىتواند از موادى تغذیه كند كه از لحاظ طهارت، پاكیزگى، خوبى و خوشمزگى فراتر از آنهاست. موجودات دیگر از گیاهان پست استفاده مىكنند. گوشت مردار و گندیده مىخورند. از غذاهاى پلید، متعفن، بدبو و مُضرّ، تغذیه مىكنند، ولى انسان بهطور طبیعى از تمامى این غذاها مُتنفّر است فقط از غذاهاى تمیز، خوب، مفید، ارزنده و خوشمزه استفاده مىكند.
ممكن است كسى بگوید: خوشى و لذت نسبى است، چیزى نسبت به كسانى و موجوداتى خوش است و نسبت به گروهى دیگر و سایر موجودات ناخوش است، همه اینها به جاى خود محفوظ، ولى ما چون در صدد بررسى دیدگاه قرآن در این مورد هستیم، سخن قرآن را نقل كردیم كه مىفرماید: انسان را از روزیهاى پاكیزهاى بهرهمند كردیم كه سایر موجودات از آنها محرومند و بىتردید غذاهایى كه انسان طبعاً به آنها میل دارد داراى امتیازات تكوینى و واقعى هستند «... و فضلناهم على كثیر ممن خلقنا تفضیلا» یعنى آدمىزادگان را بر بسیارى از موجوداتى كه آفریدیم برترى دادیم.
اینجا بین مفسرین بحثهایى واقع شده است كه چرا قرآن مىفرماید، آدمىزادگان را بر «بسیارى» از مخلوقات برترى دادیم و نمىفرماید كه او را بر «همه» مخلوقات برترى دادیم. یك نظر این است كه در میان ملائكه كسانى هستند كه اشرف از آدمیانند، ولى نظر دیگر این است كه چون همه آدمیزادگان بر همه
( صفحه 57 )
مخلوقات برترى ندارند، چنین تعبیرى ذكر شده است. زیرا در میان انسانها نیز موجودات فاسد و شرور كم نیستند، اما این گفته صحیح است كه «مجموعه» انسانها بر مجموعه مخلوقات برترى دارند.
به هر حال، اصل تفضیل انسانها بر موجودات دیگر، مزیّتى است كه خدا فقط براى انسان قرار داده است، كرامتى كه خدا به انسان داده به هیچ موجود دیگرى نداده است.
پس، انسان از دیدگاه قرآن و اسلام موجودى برتر و تافتهاى جدا بافته است، در عین حال، در كنار موجودات دیگر قرار دارد. و انسان نوعى حیوان است كه از نظر زیستى چندان تفاوتى با سایر حیوانات ندارد با اینكه پیچیدگیهاى مغز انسان، سلسله اعصاب و ارگانیسم او قابل مقایسه با موجودات دیگر نیست، در عین حال تمامى اینها از نوع مادى و محدود است و كم و بیش با سایر حیوانات قابل مقایسه است؛ یعنى، مىشود گفت پیچیدگیهاى مغز انسان چند برابر فلان حیوان است و اگر در بُعد مادى برتر است برترى آن قابل سنجش است، ولى وضعیت روحى انسان با هیچ موجود دیگرى قابل مقایسه نیست. با استعداد و تعالى روحى كه انسان دارد، اگر همت پرواز داشته باشد چنان اوج مىگیرد كه هیچ موجود دیگرى به گَرد او نمىرسد؛ یعنى، از نظر اسلام و قرآن، انسان موجودى برتر یا برترین مخلوق است. و اگر فرض كنیم كه در میان ملائكه مقرّب فرشتگانى باشند كه مقام آنها از نوع انسان بالاتر باشد؛ در این صورت باید گفت: انسان حداقل از بسیارى از موجودات هستى برتر و بالاتر است.