یكى از مفاهیم كلیدى در انسان شناسى اسلامى، مفهوم «فطرت» است. «فطرت» در رشتههاى مختلف علوم انسانى مطرح و به مناسبتهاى مختلف از آن یاد مىشود. مثلا، فطرت در معرفت شناسى یكى از منابع شناخت به حساب مىآید. در روانشناسى و علوم رفتارى یكى از عوامل جهت دهنده رفتار است. در اخلاق و فلسفه اخلاق نیز این سؤال مطرح است كه آیا خلق و خوى انسان ناشى از عوامل فطرى است؟ و سرانجام مبحث «فطرت» در دانش مدیریت، بخصوص مدیریت رفتار انسانى هم از جایگاه ویژه و خاصى برخوردار است.
برداشتهایى كه از كلمه «فطرت» مىشود، بسیار مختلف و كاربردهاى آن در علوم و فرهنگهاى مختلف نیز متفاوت است؛ مثلا در فلسفههاى مختلف غربى از فطرت سخن به میان آمده و از همه معروفتر ادراكات فطرى در فلسفه «دكارت» است كه فصل ممیزى بین معرفتشناسى دكارت و فلاسفه تجربى به شمار مىرود.
( صفحه 88 )