رعایت انصاف در قیمتگذارى، رعایت شرایط طبقات محروم و كاهش فشار از گرده آنان از ویژگیهاى نظام اسلامى است. انسان مؤمن تمامى افراد را همانند خود بندهاى از بندگان خدا مىبیند و نسبت به آنها احساس برادرى، همكارى و صمیمیت مىكند و اگر فردى به عنوان كارمند یا كارگر و یا ... تحت نظارت او قرار داشته باشد، او را امانتى الهى مىپندارد كه در رشد او شریك است، نه تنها وصول به كمال را وظیفه الهى خود مىداند، بلكه معتقد است كه نسبت به كمال رساندن دیگران هم مسئول است و در اثر خیرخواهى براى همنوعان، نوعى كمال براى انسان حاصل مىشود كه در پرتو كمالخواهى براى خود هرگز به وجود نمىآید، نمونهاى از این خیرخواهى را مىتوان در روایات تحت عنوان دعا براى دیگران مشاهده كرد. در دستورهاى دینى به «دعا كردن» زیاد توصیه شده است تا جایى كه
( صفحه 253 )
عاقبت ترك دعا دخول ذلت بار در جهنم پیشبینى شده است. « ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ»(45) «مرا بخوانید تا شما را اجابت كنم كسانى كه با غرور و استكبار از عبادت من سر باز مىزنند، با ذلت داخل جهنم مىشوند» احساس بىنیازى؛ به معناى بىنیازى از خدا و استقلال خویش است و این پندار براى انسانى كه سراپاى آن نیاز و وابستگى است، نوعى شرك محسوب مىشود. در عین اینكه روایات بر دعاكردن تأكید كردهاند، یادآورى نمودهاند كه: اگر شخصى براى غیر خود دعا كند، هفتاد برابر یا بیشتر براى دعاكننده مستجاب خواهد شد، انسان موحد در امور مادى به طریق اولى دیگران را بر خود مقدم مىدارد « وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ »(46) متاعى كه از نظر مادى مورد نیاز خود اوست به نیازمندان دیگر مىبخشد.