تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد25
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

نخستین پیام نوح

گفتیم این سوره بیانگر آن قسمت از حالات نوح است که مربوط به مساءله دعوت او می باشد ، و نکات جالبی را در زمینه دعوت به سوی حق مخصوصا در برابر اقوام لجوج به همه رهروان راه خدا می آموزد .

نخست از مساءله بعثت او شروع کرده می فرماید : ((ما نوح را به سوی قومش فرستادیم ، و گفتیم : قوم خود را انذار کن پیش از آنکه عذاب دردناک به سراغشان آید)) (انا ارسلنا نوحا الی قومه ان انذر قومک من قبل ان یاتیهم عذاب الیم ) .

این عذاب دردناک ممکن است عذاب دنیا باشد یا عذاب آخرت ، و مناسبتر اینکه هر دو باشد ، هر چند به قرینه آیات آخر سوره بیشتر منظور عذاب دنیا است .

تکیه روی ((انذار)) (و بیم دادن ) با اینکه پیامبران هم بیم دهنده بودند و هم بشارت دهنده به خاطر آن است که انذار غالبا

تاثیر قویتر دارد همانگونه که برای ضمانت اجرائی قوانین در تمام دنیا روی انذار و مجازات تکیه می شود .

نوح این پیامبر ((اولوالعزم )) که صاحب نخستین شریعت و آئین الهی

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 58@@@

بود و دعوت جهانی داشت بعد از دریافت این فرمان به سراغ قومش آمد و گفت : ای قوم ! من برای شما بیم دهنده آشکاری هستم (قال یا قوم انی لکم نذیر مبین )

((هدف این است که خداوند یگانه یکتا را پرستش کنید و هر چه غیر از او است به دور افکنید ، تقوا را پیشه نموده ، و از دستورات من که دستور خدا است اطاعت کنید)) (ان اعبدوا الله و اتقوه و اطیعون )

در حقیقت نوح محتوای دعوت خود را در سه جمله خلاصه کرد : پرستش خدای یکتا ، رعایت تقوا و اطاعت از قوانین و دستوراتی که او از سوی خدا آورده که مجموعه عقاید و اخلاق و احکام بود .

سپس به تشویق آنها پرداخته نتائج مهم اجابت این دعوت را در دو جمله کوتاه بیان می کند و می گوید : اگر دعوت مرا اجابت کنید خداوند گناهان شما را می آمرزد (یغفر لکم من ذنوبکم ) .**(من) در این جمله زائده و برای تاکید است زیرا ایمان به خدا باعث بخشودگی تمام گناهان گذشته می شود البته آنچه مربوط به حق الناس است ولی از نظر گناه و حکم حرمت بخشودگی شامل آن نیز می شود و اینکه بعضی از مفسران (مانند فخررازی در تفسیر کبیر و علامه طباطبائی در المیزان) احتمال داده اند که من تبعیضیه و ناظر به گناهان گذشته است نه آینده بعید به نظر می رسد زیرا در آیه گناهان آینده مطرح نیست***

در حقیقت قاعده معروف ((الاسلام یجب ما قبله )) (اسلام پیش از خود را می پوشاند و از بین می برد) قانونی است که در همه ادیان الهی و توحیدی بوده است و منحصر به اسلام نیست .

سپس می افزاید : ((و شما را تا زمان معینی به تاخیر می اندازد ، عمرتان را

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 59@@@

طولانی کرده و عذاب را از شما دور می دارد (و یؤخرکم الی اجل مسمی ) .

((زیرا هنگامی که اجل نهائی الهی فرا رسد تاخیر پیدا نمی کند اگر می دانستید (ان اجل الله اذا جاء لا یؤخر لو کنتم تعلمون ) .

از این آیه به خوبی استفاده می شود که ((اجل )) و سر رسید عمر انسان دو گونه است ((اجل مسمی )) و ((اجل نهائی )) و یا به تعبیر دیگر ((اجل ادنی )) (نزدیکتر) و ((اجل اقصی )) (دورتر) و یا ((اجل معلق )) (مشروط) و ((اجل حتمی )) (مطلق )

قسم اول سر رسیدی است که قابل تغییر و دگرگونی است ، و بر اثر اعمال نادرست انسان ممکن است بسیار جلو بیفتد که عذابهای الهی یکی از آنها است و به عکس بر اثر تقوا و نیکو کاری و تدبیر ممکن است بسیار عقب بیفتد .

ولی اجل و سررسید نهائی به هیچوجه قابل دگرگونی نیست ، این موضوع را با یک مثال می توان مشخص کرد و آن اینکه یک انسان استعداد عمر جاویدان ندارد اگر تمام دستگاههای بدن خوب کار کند سرانجام زمانی فرا می رسد که بر اثر فرسودگی زیاد قلب او خود به خود از کار می افتد ، ولی رعایت اصول بهداشت و جلوگیری به موقع از بیماریها می تواند عمر انسان را طولانی کند در حالی که عدم رعایت این امور ممکن است آنرا بسیار کوتاه سازد و به زودی به آن پایان دهد .**درباره (اجل نهائی) و (اجل معلق) بحث دیگری ذیل آیه 2 سوره انعام (جلد پنجم صفحه 148) داشته ایم***

نکته