تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد25
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

ما قبلا استراق سمع می کردیم اما . . .

این آیات همچنان ادامه سخنان مؤمنان جن است که به هنگام تبلیغ قوم خود بیان داشتند ، و از طرق مختلف آنها را به سوی اسلام و قرآن دعوت نمودند ، نخست می گویند : ((و گروهی از انسانها مانند شما گمان می کردند خداوند هیچ انسانی را (بعد از موسی و مسیح ) به نبوت مبعوث نمی کند)) (و انهم ظنوا کما ظننتم ان لن یبعث الله احدا) .

لذا به انکار قرآن ، و تکذیب نبوت پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) برخاستند ، ولی ما هنگامی که با دقت به آیات این کتاب آسمانی گوش فرا دادیم حقانیت آن را به روشنی درک کردیم ، مبادا شما هم مانند مشرکان انسانها راه کفر پیش گیرید و به سرنوشت آنها گرفتار شوید .

این تعبیر هشداری است به مشرکان که بدانند وقتی جن ، منطقش این است و داوریش چنین ، بیدار شوند و به دامن قرآن و پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) چنگ زنند .

بعضی احتمال داده اند که جمله ((ان لن یبعث الله احدا)) اشاره به انکار معاد است نه انکار بعثت پیامبران ، و نیز بعضی گفته اند که این آیه و آیه قبل به طور کلی از کلام خدا است ، نه از مؤمنان جن ، و به صورت جمله های معترضه در وسط سخنان آنها قرار گرفته ، و مخاطب در آن مشرکان عربند .

مطابق این تفسیر ، مفهوم آیه چنین می شود که ای مشرکان عرب ، جنیان نیز مثل شما چنین پنداشتند که خدا نیز هیچ رسولی را مبعوث نمی کند ، اما بعد از شنیدن قرآن به اشتباه خود پی بردند ، وقت آن رسیده که شما نیز بیدار شوید .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 111@@@

ولی این تفسیر بسیار بعید به نظر می رسد ، بلکه ظاهر این است که این سخنان ادامه گفتار مؤمنان جن ، و مخاطب در آن ((کافران جن )) می باشند .

سپس مؤمنان جن ، به یکی از نشانه های صدق گفتار خود که در جهان طبیعت برای همه جنیان قابل درک است اشاره کرده ، می گویند : ((ما آسمانها را جستجو کردیم و همه را پر از نگهبانان و محافظان قوی و تیرهای شهب یافتیم )) (و انا لمسنا السماء فوجدناها ملئت حرسا شدیدا و شهبا)**(لمسنا) از ماده (لمس) می باشد که معنی آن معروف است ولی در اینجا کنایه از طلب و جستجو است (مفردات راغب و تفسیر کبیر فخر رازی و تفسیر قرطبی)***،**(حرس) (بر وزن قفس) جمع (حارس) به معنی نگهبان و بعضی آنرا اسم جمع دانسته اند***

((ما پیش از این به استراق سمع در آسمانها می نشستیم ، و اخباری از آن را دریافت می داشتیم و به اطلاع دوستان خود می رساندیم ولی الان چنان است که هر کس بخواهد استراق سمع کند شهابی را در کمین خود می یابد که او را هدف قرار می دهد)) ! (و انا کنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن یستمع الان یجد له شهابا رصدا) .

آیا این وضع تازه دلیل ، بر این حقیقت نیست که با ظهور این پیامبر و نزول کتاب آسمانی او دگرگونی عظیمی در جهان رخ داده است ؟ چرا شما قبلا قدرت بر استراق سمع داشتید ، و الان احدی توانائی بر این کار ندارد ؟ ! آیا مفهوم وضع جدید این نیست که دوران شیطنت و کهانت و فریب پایان گرفته ، و شب تاریک جهل به پایان رسیده و آفتاب عالمتاب وحی و نبوت طلوع کرده است ؟ !

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 112@@@

((شهاب )) در اصل به معنی شعله ای است که از آتش زبانه می کشد ، و به شعله های آتشینی که در آسمان به صورت خط ممتد ظاهر می شود نیز شهاب می گویند طبق تحقیقات دانشمندان امروز آنها قطعه سنگهای کوچکی هستند که در فضای بیرون از کره زمین در حرکتند ، هنگامی که به زمین نزدیک شوند تحت تاءثیر جاذبه آن قرار گرفته ، و به سرعت به طرف زمین سقوط می کنند ، هنگامی که وارد جو ، یعنی قشر هوای فشرده محیط به زمین ، شوند به خاطر بر خورد شدید با آن ، داغ و آتشین و به صورت شعله سوزانی در می آیند ، و سرانجام خاکستر آنها بر زمین می نشیند .

در آیات قرآن مجید کرارا این مساءله مطرح شده که ((شهابها)) تیرهائی است که به سوی شیاطین که قصد استراق سمع در آسمانها دارند پرتاب می شود .

در اینکه منظور از استراق سمع چیست ؟ و چگونه جن و شیاطین به وسیله شهابها از صحنه آسمان رانده می شوند ؟ بحثهای مشروحی ذیل آیه 18 سوره ((حجر)) (جلد 11 صفحه 40 به بعد) و ذیل آیه 10 سوره صافات (جلد 19 صفحه 15 به بعد) آورده ایم .

به هر حال واژه ((رصد)) (بر وزن حسد) به معنی آمادگی برای انتظار چیزی است که در فارسی از آن تعبیر ((به کمین کردن )) می شود ، این واژه گاه به معنی اسم فاعل یعنی کسی یا چیزی که در کمین نشسته نیز آمده است ، و در آیات فوق به همین معنی به کار رفته .

سپس افزودند با این اوضاع و احوال ما نمی دانیم آیا این ممنوعیت از استراق سمع دلیل بر این است که اراده شری برای مردم روی زمین شده ، یا خداوند می خواهد از این طریق آنها را هدایت فرماید ؟ !

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 113@@@

(و انا لا ندری اشرارید بمن فی الارض ام اراد بهم ربهم رشدا) .

و به تعبیر دیگر ما نمی دانیم آیا این امر مقدمه نزول عذاب و بلا از سوی خدا است یا مقدمه هدایت آنها ؟

ولی مؤمنان جن قاعدتا باید فهمیده باشند که ممنوعیت از استراق سمع که با ظهور پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) مقارن بوده ، مقدمه هدایت انسانها ، و بر چیده شدن دستگاه کهانت و خرافات دیگری مانند آن است ، و این چیزی جز اعلام پایان یک دوره تاریک ، و آغاز دورانی نورانی نمی تواند باشد .

اما از آنجا که جن به مساءله استراق سمع دلبستگی خاصی داشت هنوز نمی توانست باور کند که این محرومیت یک نوع خیر و برکت است ، و گرنه روشن است که کاهنان در عصر جاهلیت با اتکاء به همین مساءله استراق سمع سهم بزرگی در گمراه ساختن مردم داشتند .

قابل توجه این که آنها در این جمله هدایت را به خدا نسبت می دهند ، ولی شر را به صورت فعل مجهول بدون نسبت به خدا ذکر می کنند ، اشاره به اینکه آنچه از سوی خدا می رسد خیر و هدایت است ، و شر و فساد از خود مردم و سوء استفاده آنها از نعمتهای الهی و مواهب آفرینش ناشی می شود .

گر چه می بایست در مقابل ((شر)) ، واژه ((خیر)) ذکر شود ، ولی از آنجا که واژه ((خیر)) در اینجا به معنی ((هدایت )) بوده روی همین مصداق تکیه شده است .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 114@@@