تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد25
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

بخش دیگری از ویژگیهای بهشتیان

در آیات گذشته چهار وصف از اوصاف ویژه مؤمنان راستین و آنها که در قیامت اهل بهشتند ذکر شد و در این آیات به پنج وصف دیگر اشاره می کند که مجموعا نه وصف می شود .

در نخستین توصیف می فرماید : ((آنها کسانی هستند که فروج**(فروج) جمع (فرج) کنایه از دستگاه تناسلی است*** خویش ‍ را از بی عفتی حفظ می کنند)) (و الذین هم لفروجهم حافظون ) .

((مگر نسبت به همسران و کنیزانشان که در بهره گیری از آنها هیچگونه ملامت و سرزنش ندارند)) (الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین ) .

بدون شک غریزه جنسی از غرائز سرکش انسان ، و سرچشمه بسیاری از گناهان است تا آنجا که بعضی معتقدند در تمام پرونده های مهم جنائی اثری از این غریزه دیده می شود ، لذا کنترل و حفظ حدود آن از نشانه های مهم تقوی است و به همین دلیل بعد از ذکر نماز و کمک به نیازمندان و ایمان به روز قیامت و ترس از عذاب الهی کنترل این غریزه ذکر شده است .

استثنائی که ذیل آن آمده نشان می دهد که منطق اسلام هرگز این نیست که این غریزه به کلی محو و نابود شود و کسی مانند راهبان و کشیشان بر خلاف قانون خلقت گام بردارد که این عملی است غالبا غیر ممکن ، و به فرض امکان

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 37@@@

غیر منطقی ، و لذا رهبانها نیز نتوانستند این غریزه را از صحنه زندگی حذف کنند ، و اگر به طور رسمی ازدواج نمی کنند بسیاری از آنها چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند !

رسوائیهائی که از این رهگذر ببار آمده کم نیست مورخان مسیحی همچون ((ویل دورانت )) و غیر او پرده از روی آن برداشته اند .

تعبیر به ((ازدواج )) همسران دائمی و موقت را هر دو شامل می شود ، و اینکه بعضی گمان کرده اند این آیه نفی ((ازدواج موقت )) می کند ، به خاطر آن است که نمی دانند آن هم نوعی ازدواج است .

در آیه بعد برای تاءکید بیشتر روی همین موضوع می افزاید : ((کسانی که ماورای آن را طلب کنند متجاوز و خارج از مرزهای الهی هستند)) (فمن ابتغی وراء ذلک فاولئک هم العادون ) .

و به این ترتیب اسلام طرح جامعه ای می ریزد که هم به غرائز فطری در آن پاسخ داده می شود ، و هم آلوده فحشاء و فساد جنسی و مفاسد ناشی از آن نیست .

البته کنیزان از نظر اسلام دارای بسیاری از شرایط همسر و انضباطهای قانونی او هستند هر چند در عصر و زمان ما موضوع آن منتفی است .

سپس به دومین و سومین اوصاف آنها اشاره کرده ، می گوید : ((کسانی که امانتها و عهد خود را رعایت می کنند)) (و الذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون ) .

البته ((امانت )) معنی وسیعی دارد که نه تنها امانتهای مادی مردم را از هر نوع در بر می گیرد بلکه امانتهای الهی و پیامبران و پیشوایان معصوم همه را شامل می شود .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 38@@@

هر یک از نعمتهای الهی امانتی از امانات او هستند پستهای اجتماعی و مخصوصا مقام حکومت از مهمترین امانات است ، و لذا در حدیث معروف امام باقر (علیه السلام ) و امام صادق (علیه السلام ) در تفسیر آیه ((ان الله یامرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها)) صریحا آمده است که ولایت و حکومت را به اهلش واگذارید .**تفسیر (برهان) جلد 1 صفحه 380***

در آیه 72 سوره احزاب نیز خواندیم که مساءله تکلیف و مسئولیت به عنوان یک امانت بزرگ الهی معرفی شده است : انا عرضنا الامانة علی السموات و الارض و از همه مهمتر دین و آئین خدا و کتاب او قرآن امانت بزرگ او است ، که باید در حفظش کوشید .

((عهد)) نیز مفهوم وسیعی دارد که هم عهدهای مردمی را شامل می شود و هم عهدها و پیمانهای الهی را .

زیرا ((عهد)) هر گونه التزام و تعهدی است که انسان نسبت به دیگری می دهد ، و بدون شک کسی که ایمان به خدا و پیامبر او می آورد با این ایمان تعهدات وسیعی را پذیرفته است .

در اسلام اهمیت فوق العاده زیادی به حفظ امانت و پای بند بودن به تعهدات داده شده ، و از مهمترین نشانه های ایمان معرفی گردیده است .

بحث مشروحتری در این زمینه در جلد سوم تفسیر نمونه صفحه 432 ذیل آیه 58 سوره نساء داشتیم .

و در چهارمین وصف اضافه می کند : کسانی که برای ادای شهادت حق ، قیام می کنند (و الذینهم بشهاداتهم قائمون ) .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 39@@@

زیرا اقامه شهادت عادلانه و ترک کتمان آن یکی از مهمترین پایه های اقامه عدالت در جامعه بشری است .

آنها که می گویند چرا ما به شهادت و گواهی دادن بر ضد این و آن عداوت اینها را بخریم و درد سر برای خود بیافرینیم ، افرادی بی اعتنا به حقوق انسانی و فاقد روح اجتماعی و غیر متعهد نسبت به اجرای عدالتند .

و لذا قرآن در آیات متعددی مسلمانان را دعوت به ادای شهادت حق کرده است ، و کتمان را گناه شمرده اند**(بقره-283و140) و (مائده-106) و (طلاق-2)*** در فقه اسلامی نیز شهادت اهمیت خاصی دارد و پایه اثبات بسیاری از حقوق فردی و اجتماعی شمرده شده و احکام ویژه ای دارد .

در آخرین وصف که در واقع نهمین توصیف از این مجموعه است بار دیگر به مساءله نماز باز می گردد ، همانگونه که آغاز آن نیز از نماز بود ، می فرماید : ((کسانی که نماز خود را محافظت می کنند)) (و الذین هم علی صلاتهم یحافظون ) .

و همانگونه که قبلا اشاره کردیم با توجه به بعضی از قرائن به نظر می رسد که ((نماز)) در اینجا اشاره به ((نماز واجب )) و در آیه گذشته اشاره به ((نماز نافله )) است .

البته در نخستین وصف اشاره به ((تداوم )) نماز بود ، اما در اینجا سخن از حفظ آداب و شرائط و ارکان و خصوصیات آن است آدابی که هم ظاهر نماز را از آنچه مایه فساد است حفظ می کند ، و هم روح نماز را که حضور قلب است تقویت می نماید ، و هم موانع اخلاقی را که سد راه قبول آن است از بین می برد ، بنابراین هرگز تکرار محسوب نمی شود .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 40@@@

این آغاز و پایان نشان می دهد که در میان تمام این اوصاف توجه به نماز برترین و مهمترین آنها است ، چرا چنین نباشد در حالی که ((نماز مکتب عالی تربیت )) و ((مهمترین وسیله تهذیب نفوس و پاکسازی جامعه )) است .

و در پایان این سخن مسیر نهائی صاحبان این اوصاف را بیان می کند همانگونه که در آیات گذشته مسیر نهائی مجرمان را شرح داد ، در اینجا در یک جمله کوتاه و پر معنی می فرماید : ((کسانی که دارای این صفاتند در باغهای بهشت جای دارند و از هر نظر گرامی داشته می شوند)) (اولئک فی جنات مکرمون ) .**(فی جنات) خبر برای (اولئک) می باشد و (مکرمون) خبر دوم یا اینکه (مکرمون) خبر است و (فی جنات) متعلق به آن است(دقت کنید)***

چرا گرامی نباشند ؟ در حالی که میهمانهای خدا هستند ، و خداوند قادر و رحمان تمام وسائل پذیرائی را برای آنها فراهم ساخته است ، و در حقیقت این دو تعبیر (جنات )) و ((مکرمون ) اشاره به نعمتهای مادی و معنوی است که شامل حال این گروه است .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 41@@@