تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد25
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آیه 26 - 30

آیه و ترجمه

َکلا إِذَا بَلَغَتِ الترَاقیَ(26)

وَ قِیلَ مَنْ رَاقٍ(27)

وَ ظنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ(28)

وَ الْتَفَّتِ الساقُ بِالساقِ(29)

إِلی رَبِّک یَوْمَئذٍ الْمَساقُ(30)

ترجمه :

26 - چنین نیست ، او هرگز ایمان نمی آورد تا جان به گلوگاهش ‍ رسد .

27 - و گفته شود : آیا کسی هست که این بیمار را از مرگ نجات دهد ؟ !

28 - و یقین به فراق از دنیا پیدا کند .

29 - و ساق پاها (از شدت جان دادن ) به هم می پیچید .

30 - (آری ) در آن روز مسیر همه به سوی (دادگاه ) پروردگارت خواهد بود .

تفسیر :

در ادامه بحثهای مربوط به جهان دیگر و سرنوشت مؤمنان و کافران ، در این آیات سخن از لحظه دردناک مرگ است که دریچه ای است به سوی جهان دیگر .

می فرماید : ((چنین نیست ، او هرگز ایمان نمی آورد تا زمانی که جان

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 308@@@

به گلوگاهش برسد)) (کلا اذا بلغت التراقی ) .**(اذا) در اینجا شرطیه است و جزاء آن محذوف است و در تقدیر چنین است (اذا بلغت التراقی انکشف له حقیقة الامر ووجدنا عمله) ضمنا فاعل در (بلغت) (نفس) است که محذوف می باشد و از قرینه کلام معلوم می شود***

آن روز است که چشم برزخی او باز می شود ، حجابها کنار می رود ، نشانه های عذاب و کیفر را می بیند ، و به اعمال خود واقف می شود ، و در آن لحظه ایمان می آورد ، ولی ایمانی که هرگز مفید به حال او نخواهد بود .

((تراقی )) جمع ((ترقوه )) به معنی استخوانهائی است که گرداگرد گلو را گرفته است ، و رسیدن جان به گلوگاه ، کنایه از آخرین لحظات عمر است ، زیرا هنگامی که روح از بدن بیرون می رود ، اعضائی که فاصله بیشتری از قلب دارند (مانند دست و پاها) زودتر از کار می افتند ، گوئی روح تدریجا خود را از بدن بر می چیند تا به گلوگاه برسد .

در این هنگام اطرافیان او سراسیمه و دستپاچه به دنبال راه نجاتی می گردند ((و گفته می شود ، آیا کسی هست که بیاید و این بیمار را از مرگ نجات دهد)) (و قیل من راق ) .

این سخن را از روی عجز و یاءس و بیچارگی می گویند ، در حالی که می دانند کار از کار گذشته است ، و از دست طبیب نیز کاری ساخته نیست .

((راق )) از ماده ((رقی )) (بر وزن نهی ) و ((رقیه )) (بر وزن خفیه ) به معنی ((بالا رفتن )) است ، این واژه (رقیه ) به اوراد و دعاهائی که موجب نجات مریض می شود اطلاق گردیده ، به خود طبیب از آنجا که بیمار را رهائی می بخشد و نجات می دهد نیز ((راقی )) گفته اند ، بنابراین مفهوم آیه چنین است که اطرافیان

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 309@@@

مریض ، و گاه خود او ، از شدت ناراحتی صدا می زند آیا طبیبی پیدا می شود ؟ آیا کسی هست که دعائی بخواند و این بیمار رهائی یابد ؟

بعضی نیز گفته اند معنای آیه این است که چه کسی از فرشتگان روح او را قبض می کند و بالا می برد ؟ آیا فرشتگان عذاب ، یا فرشتگان رحمت ؟ !

و بعضی افزوده اند از آنجا که فرشتگان الهی از گرفتن و بالا بردن روح چنین انسان بی ایمانی کراهت دارند ملک الموت می گوید : کیست که روح او را بگیرد و بالا برد ؟

ولی تفسیر اول از همه صحیحتر و مناسبتر است .

در آیه بعد به یاءس کامل محتضر اشاره کرده ، می گوید : ((در این حال او از زندگی به طور مطلق ماءیوس شده ، و یقین به فراق و جدائی از دنیا پیدا می کند)) (و ظن انه الفراق ) .

((و ساق پاها به هم پیچیده می شود و لحظه مرگ فرا می رسد)) (و التفت الساق بالساق ) .

این به هم پیچیدگی ، یا به خاطر شدت ناراحتی جان دادن است ، یا در نتیجه از کار افتادن دست و پا و بر چیده شدن روح ، از آنها .

برای این آیه تفسیرهای دیگری نیز نقل شده است ، از جمله در حدیثی از امام باقر (علیه السلام ) می خوانیم : التفت الدنیا بالاخرة : ((دنیا به آخرت پیچیده می شود)) .**(نورالثقلین) جلد 5 صفحه 465***

و در تفسیر علی بن ابراهیم نیز همین معنی آمده است .**همان***

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 310@@@

از ابن عباس نیز نقل شده که منظور ((به هم پیچیدن شدت امر آخرت به امر دنیا است )) .

بعضی نیز گفته اند : منظور به هم پیچیدن شدائد مرگ با شدائد قیامت است .

ظاهر این است که همه اینها به همان معنی که از امام باقر (علیه السلام ) نقل شده باز می گردد .

این تفسیر از اینجا گرفته شده که یکی از معانی ((ساق )) در لغت عرب ، حادثه شدید و مصیبت و بلای عظیم است .

و بعضی نیز گفته اند : منظور به هم پیچیدن ساق پاها در کفن است .

البته این تفسیرها تضادی با هم ندارند ، و می تواند همه آنها در معنی آیه جمع باشد .

و در آخرین آیه مورد بحث می فرماید : ((مسیر همه خلایق در آن روز به سوی دادگاه پروردگار تو است )) (الی ربک یومئذ المساق ) .

آری همه به سوی او بازمی گردند و در دادگاه عدل او حاضر می شوند و تمام خطوط به او منتهی خواهد گشت .

این آیه هم تاءکیدی بر مساءله معاد و رستاخیز عمومی بندگان است ، و هم می تواند اشاره ای به جهت گیری حرکت تکاملی خلایق به سوی ذات پاک او که ذاتی است بی نهایت از هر جهت ، بوده باشد .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 311@@@

نکته :