تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد25
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

جمع و حفظ قرآن بر عهد ماست !

این آیات در حقیقت به منزله جمله معترضه ای است که گاه گوینده در لابلای سخن خویش می آورد ، مثلا شخصی مشغول خطابه است و می بیند آخر مجلس مملو از جمعیت شده در حالی که جلو مجلس ‍ خالی است موقتا سخنان خویش را قطع می کند ، و حاضران را دعوت به جلو آمدن می کند تا جا برای آیندگان باز شود و بعد به سخنان خویش ‍ ادامه می دهد و یا استادی به هنگام تدریس غفلتی از شاگرد خود می بیند سخن خویش را قطع کرده و به او هشدار می دهد سپس درس را ادامه می دهد .

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 296@@@

اگر شخصی ناآگاه ، آن سخنرانی یا این تدریس را از نوار بشنود ممکن است گرفتار اشتباه شود ، و از عدم ارتباط این جمله ها با جمله های قبل و بعد تعجب کند ، ولی با دقت در شرایط خاص مجلس ، فلسفه این جمله های معترضه روشن می شود .

با توجه به این مقدمه ساده به تفسیر آیات مورد بحث می پردازیم .

خداوند موقتا رشته سخن درباره قیامت و احوال مؤمنان و کافران را رها کرده ، و تذکر فشرده ای به پیامبرش درباره قرآن می دهد و می فرماید : ((زبانت را به خاطر عجله برای خواندن آن حرکت مده )) (لا تحرک به لسانک لتعجل به ) .

در تفسیر این آیه مفسران گفتگو بسیار دارند ، و رویهمرفته سه تفسیر برای آن ذکر شده است .

نخست تفسیر معروفی است که از ابن عباس در کتب حدیث و تفسیر نقل شده است ، و آن اینکه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به خاطر عشق و علاقه شدیدی که به دریافت و حفظ قرآن داشت ، هنگامی که پیک وحی آیات را بر او می خواند ، همراه او زبان خود را حرکت می داد و عجله می کرد ، خداوند او را نهی فرمود که این کار را مکن ، خود ما آن را برای تو جمع می کنیم .

دیگر اینکه : می دانیم قرآن دارای دو نزول است : ((نزول دفعی )) یعنی همه آن یکجا در ((شب قدر)) بر قلب پاک پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نازل شد ، و ((نزول تدریجی )) که در طی 23 سال صورت گرفته ، پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به خاطر عجله ای که در ابلاغ دعوت داشت گاه قبل از نزول تدریجی ، و یا همراه آن آیات را تلاوت می کرد ، به او دستور داده شد که از این کار خود داری کند ، و بگذارد هر آیه ای در موقع خود تلاوت و ابلاغ گردد .

و به این ترتیب مضمون این آیه همانند آیه 114 سوره طه است (و لا تعجل

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 297@@@

بالقرآن من قبل ان یقضی الیک وحیه :) ((درباره قرآن عجله مکن پیش ‍ از آنکه وحی آن تمام شود)) .

این دو تفسیر تفاوت زیادی با هم ندارند ، و در مجموع به این معنی باز می گردد که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) حتی در گرفتن وحی هم نباید عجله کند .

تفسیر سومی که طرفدار بسیار کمی دارد این است که مخاطب در این آیات گنهکاران در قیامتند که به آنها دستور داده می شود نامه اعمال خود را بخوانند و حسابگر خویش باشند ، و به آنها گفته می شود : در خواندن آن عجله نکنید طبیعی است آنها به هنگام خواندن نامه عمل خود وقتی به سیئات می رسند ناراحت می شوند ، و می خواهند با عجله از آن بگذرند ، این دستور به آنها داده می شود و آنها را از عجله باز می دارد ، و موظف می شوند هنگامی که فرشتگان الهی نامه اعمال آنها را می خوانند آنها نیز از آنها پیروی کنند .

مطابق این تفسیر این آیات شکل جمله معترضه ندارد ، و با آیات گذشته و آینده مربوط است ، و همگی با هم پیوند دارد ، چرا که همه مربوط به احوال قیامت و معاد است ، ولی طبق تفسیر اول و دوم - همانگونه که گفتیم این آیات جنبه معترضه دارد .

ولی به هر حال تفسیر سوم مخصوصا با توجه به ذکر نام قرآن در آیات بعد ، بسیار بعید به نظر می رسد ، و اصولا لحن آیات به خوبی نشان می دهد که مراد یکی از دو تفسیر قبل است ، و جمع میان آن دو نیز مانعی ندارد ، هر چند لحن آیات بعد موافق تفسیر اول یعنی تفسیر مشهور است (دقت کنید) .

سپس می افزاید ((بر ما است که آن را جمع کنیم و بر تو بخوانیم )) (ان علینا جمعه و قرآنه ) .**توجه داشته باشید (قرآن) در این آیه و آیه بعد معنی مصدری دارد و به معنی (قرائت) است***

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 298@@@

خلاصه از ناحیه جمع آوری قرآن نگران نباش ، ما آیات آن را جمع می کنیم باز هم به وسیله پیک وحی بر تو می خوانیم .

((و هنگامی که ما بر تو خواندیم از آن پیروی کن و بخوان )) (فاذا قرأ ناه فاتبع قرآنه ) .

((سپس بر ما است که آن را تبیین کنیم )) (ثم ان علینا بیانه ) .

بنابراین جمع قرآن ، و هم تلاوت آن بر تو ، و هم تبیین و تفصیل معانی آن هر سه بر عهده ما است ، به هیچوجه نگران مباش ، آنکس که این وحی را نازل کرده ، در تمام مراحل حافظ آن است ، تنها وظیفه تو از یکسو پیروی از تلاوت پیک وحی ، و از سوی دیگر ابلاغ این رسالت به عامه مردم است .

بعضی نیز گفته اند منظور از جمع کردن جمع در لسان وحی نیست بلکه جمع در سینه پیغمبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و تلاوت آن در لسان آن حضرت (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) است ، یعنی عجله مکن ما تمام این آیات را در سینه تو جمع می کنیم ، و سپس قرائت آن را بر زبانت جاری می سازیم .

به هر حال این تعبیرات همگی تفسیر اول را تایید می کند که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به هنگام نزول وحی به وسیله جبرئیل ، پیوسته عجله داشت که آیات را به سرعت تکرار کند مبادا از حافظه او برود ، و اینجا بود که از سوی خداوند به او

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 299@@@

اعلام شد که خونسردی خود را حفظ کند ، و نیز اطمینان داده شد که نه تنها جمع آیات و تلاوت آن ، بلکه تبیین آن نیز از سوی خداوند تضمین شده است .

این آیات در ضمن بیانگر اصالت قرآن ، و حفظ آن از هر گونه تحریف و دگرگونی است ، چرا که خداوند وعده جمع و تلاوت و تبیین آن را داده است .

در حدیث آمده است که پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بعد از نزول این آیات هنگامی که جبرئیل بر او نازل می شد کاملا سکوت می کرد ، و هنگامی که جبرئیل می رفت شروع به تلاوت آیات می نمود .**(مجمع البیان) جلد 10 صفحه 397***

@@تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 300@@@