تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

آیات متعارض و جمع آنها

ما قبل از این گفتیم: از آیا، قرآن چنین استفاده می‏شود که در غریزه و لذت جنسی، خود به خود مذمتی نیست و ارزش منفی ندارد؛ ولی، در بعضی از آیات به تعبیراتی بر می‏خوریم که تا حدودی از آنها چنین استشمام می‏شود که گویی ارضای این غریزه کاری نکوهیده و مذمت شده است.
در یکی از آیات آمده است که:
زین للناس حب الشهوات من النساء والبنین والقناطیر المقنطره من الذهب والفضه و الخیل المسومه و الانعام و الحرث ذالک متاع الحیاه و الدنیا و الله عنده حسن المئاب(177).
دوستی خواسته‏هایی چون زنان فرزندان و همیانهایی از طلا و نقره و اسبان گرانبها و چارپایان و مزارع در نظر مردم زیبا و دلفریب است در صورتی که این متاع زندگی دنیا است و نزد خداوند، منزلگاه بازگشت نیکو خواهد بود.
تعبیر زین للناس حب الشهوات در این آیه تعبیر مدح‏آمیزی نیست و شاید بتوان گفت نکوهش خفیفی را نسبت به این افراد در بر دارد؛ ولی، با کمی دقت روشن می‏شود آنچه که در این آیه آمده هیچ تعارضی با آنچه، ما قبلا گفتیم ندارد زیرا این آیه در مقام مقایسه شؤون زندگی دنیا و نعمتها و لذتها و جاذبه‏های آن با نعمتهای بی‏پایان اخروی است بر عظمت و والایی آنها تأکید می‏کند و از اینرو است که در آیه بعد می‏فرماید:
قل ءأنبئکم بخیر من ذالکم للذین اتقوا عند ربهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها وازواج مطهره و رضوان من الله و الله بصیر بالعباد(178).
بگو آیا می‏خواهید شما را از نعمتهای برتر و بالاتر از این نعمتها آگاه کنم برای کسانی که تقوا پیشه کرده‏اند در نزد پروردگارشان باغهایی است که از زیر درختان آنها، نهرها جاری است و در آنها جاودان می‏مانند و همسرانی پاک و پاکیزه و خشنودی خدا را نیز دارند و خداوند نسبت به بندگان خود بصیر و بیناست.
بنابراین، آیه فوق نمی‏خواهد بگوید که ارضای شهوت و تمتع و بهره‏مندی از همسران بطور مطلق، زشت و نامطلوب است، بلکه، از آن جهت که این میل مطلق، نامحدود و مرز ناشناس در انسان وجود دارد، می‏تواند دام شیطانی بزرگ و خطرناکی برای انسان باشد: انسان را به گناه بکشاند و آخرت را از یاد او ببرد.
در آیه دیگری می‏فرماید:
قل ان کان ابائکم و ابنائکم واخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجاره تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یأتی بامره و الله لا یهدی القوم الفاسقین(179).
بگو اگر پدرانتان و فرزندان و بردادران و همسران و فامیلهاتان و اموالی که جمع آوری کرده‏اید و تجارتی که از کسادی آن بیمناکید و منزلها و مسکنهایی که بدان دلخوش هستید از خدا و رسول خدا و جهاد در راه خدا در نزد شما محبوبترند پس منتظر باشید تا خدا امر خود را بیاورد و خداوند بدکاران را هدایت نمی‏کند.
در این آیه از کسانی یاد می‏کند که روابط عاطفی شان با همسران و فرزندان و پدران و افراد خانواده و فامیل و دلبستگی به متعلقات زندگی دنیا چنان مستحکم می‏گردد که مصالح مهم دیگر را تحت الشعاع قرار می‏دهد و به فراموشی می‏سپرد تا آنجا که این دلبستگیها بر محبت خدا غالب می‏شوند و ایشان را از انجام وظایف واجب باز می‏دارند و این همان تزاحمی است که گفتیم ملاک ارزش منفی خواهد بود.
این درست است که عاطفه بین زن و شوهر امری طبیعی و نعمتی است که خدای متعال با تعبیر زیبای و جعل بینکم موده و رحمه به آن اشاره دارد که در بخش مرزی دارد که نباید از آن تجاوز کرد، تا آنجا که مصالح عمده و مهم دیگری را تحت الشعاع قرار دهد.
بالاترین رابطه عاطفی انسان باید متوجه خدا باشد و محبت خدا در دل انسان باید بر همه محبتها و دلبستگیهای دیگر چیره شود. کسانی که به مقام توحید رسیده‏اند، محبت خدا در دلشان آنچنان عمیق و نیرومند است که هر محبت دیگری نسبت به آن فرعی است و شعاعی از محبت خدا خواهد بود.
البته افرادی خاصی هستند که خدا دلهایشان را برای خود خالص کرده است؛ ولی، افراد متوسط و مؤمنین متعارف، دست کم، باید طوری باشند که محبتهای دیگری که در دل دارند بر محبتی که به خدا می‏ورزند غالب و مسلط نشود.
سرانجام در آیه سومی می‏گوید:
ان من ازواجکم و اودلادکم عدوا لکم فاخذروهم(180).
برخی از همسران و فرزندان شما (در حقیقت) دشمنان شما هستند پس از آنان بر حذز باشید.
این آیه نیز ناظر به آن همسران و فرزندان است که از ایمان کافی برخوردار نستند و آن وقت که شما می‏خواهی به انجام وظایف خود بپردازد، در جهاد شرکت کنید، جانبازی کنید یا اموالتان را در راه خدا صرف کنید مزاحم شما می‏شوند، این همسران و فرزندان در چنین حالاتی و شرایطی است که حکم دشمن شما را دارند، زیرا که شما را از راه خیر باز می‏دارند. اینجا است که باید از آنان بر حذر باشید تا مبادا که دلبستگی شما به ایشان، شما را از انجام وظایف واجبتان باز دارد.
یکی از بهترین مظاهر تعارض محبتها همین جهاد است و در اینجا معلوم می‏شود که کدامیک از دلبستگیهای انسان بیشتر است. جایی که جهاد واجبی در پیش است آیا دلبستگی به زن و فرزند، مانع از شرکت در آن شرکت در آن می‏شود یا نه؟ اگر مانع آنها بیشتر است و بر خدا دوستی او غلبه دارد که این حالتی خطرناک خواهد بود، قدرت با جمله فتربصوا حتی یاتی الله بامره پس منتظر حکم خدا باشید که در آیه قبل آمده بود، ما را از این خطر که در کمینگاه ما است آگاه می‏کند.
بنابراین، آیات نامبرده نیز که به ظاهر، متعارض با گفتار ما بود با کمی دقت معلوم شد، دلالتی ندارند بر این که اصل ازدواج یا ارضای غریزه جنسی یا همسر گرفتن نامطلوب است و ارزش منفی دارد. چگونه عواطف، بر محبت خدا و رسول خدا مربوط می‏شود؛ یعنی حالتی که در آن اینگونه عواطف، بر محبت خدا و رسول خدا چیره شود انسان را از انجام وظایف لازم باز دارد، پس اگر این عوارض و اینگونه حالات عرضی نمی‏برد هیچ ارزش منفی در ارتباط با مساله ازدواج و ارضای غریزه جنسی به وجود نمی‏آمد.