تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

ارزش‏های اخلاقی در ازدواج‏

بر طبق اصول کلی که از قرآن کریم استفاده کردیم، ارزش مثبت در فعل اخلاقی تابع انگیزه‏هایی است که انسان را وادار به انجام آن می‏کند. کارهای ما هر قدر که با این انگیزه‏ها ارتباط بیشتری با خدا پیدا کنند و خداپسندتر باشند مطلوبترند و دارای ارزش بالاتری خواهند بود و برعکس هر قدر که بیشتر به خاطر نفس و تحت تاثیر انگیزه‏هایی نفسانی انجام شوند، از ارزش کمتری برخوردار خواهند بود.
اگر کسی بیاندیشد که حکمت الهی اقتضا کرده تا نوع انسان به وسیله ازدواج در روی زمین ادامه یابد و همین اندیشه، انگیزه او برای ازدواج و اختیار همسر شود، مسلما، ازدواج او دارای مثبت خواهد بود زیرا اراده خودش را تابع اراده خدا کرده و آنجا که خدا خواسته، او هم اقدام به این کار نموده است.
البته، قصد اطاعت خدا و تبعیت از اراده الهی مراتبی دارد و تابع است که انگیزه او در کاری که انجام داده است، تحصیل رضای خدا بوده، یا اجر و ثواب اخروی هم در تصمیم‏گیری او بر انجام این کار نقش داشته و یا آنکه صرفا، انگیزه‏اش اجر و ثواب اخروی باشد نه چیز دیگر و یا خوف از عقاب و ترس از آلوده شدن به گناه او را وادار به ازدواج قانونی کند.
البته، در غالب افراد، انگیزه منحصر به فرد آنان در انجام کارهایشان تبعیت و پیروی از اراده الهی نیست، به گونه‏ای که به هیچ وجه لذت خود را در نظر نداشته باشند، ولی، همین که حدود قانونی را رعایت و خودشان را در این چارچوبه محدود می‏کنند و از این مرز فراتر نمی‏روند، این خود به خود انگیزه‏ای الهی می‏خواهد، اما باید توجه به این حقیقت را مدنظر داشته باشیم که پایه ارزش مثبت در هر کاری و نیز در کار ازدواج که مورد بحث ما است تا حدود زیادی به مقدار خلوص نیت افراد بستگی دارد.
اگر کسی بتواند نیت خود را خالص کند بگونه‏ای که انگیزه مسلط بر او، دستیابی به رضای پروردگار باشد و لذتهای دنیوی او کاملا تحت سلطه و در طریق آن انگیزه الهی قرار گیرد، طبعا، کار او از مرتبه بلندی از ارزش اخلاقی برخوردار خواهد بود و این مرتبه مخصوص اولیای خدا و کسانی است که به مراتب عالی از معرفت و توحید رسیده باشند. آری تنها و تنها آنان می‏توانند چنین انگیزه‏ای در کارهایشان داشته باشند و مؤمنین متوسط معمولا به این حد از اخلاص دست پیدا نمی‏کنند.
همچنین، اگر رعایت حدود الهی به خاطر رسیدن به ثواب باشد، کارهایی که با این انگیزه انجام می‏شوند، نیز اخلاقا، از ارزش نسبتا بالایی برخوردار خواهند بود. چنانکه اگر کارهای مربوط به تمایلات جنسی به انگیزه ترس از متبلا شدن به معصیت انجام شود معصیتی که به دنبالش عقاب الهی خواهد بود، خواه در اصل ازدواج باشد و خواه پس از ازدواج در روابط زناشویی و لذتهای مختلفی که مترتب بر ازدواج هستند. در هر حال اگر انگیزه انسان تحفظ از گناه باشد باز هم دارای ارزش مثبت خواهد بود و در همه موارد فوق، کار انسان، هر چه که باشد، حتی ازدواج او رنگ عبادت به خود خواهد گرفت.
ولی، اگر انگیزه انسان در ازدواج، صرف التذاذ باشد، کار او ارزش مثبت ندارد هر چند که خود به خود ارزش منفی هم نخواهد داشت مگر برای کسانی که در مراتب بالایی از معرفت و توحید هستند که توجه به لذایذ شخصی برایشان کسر شأن است و مقام و مرتبه آنان را پایین می‏آورد؛ ولی، از نظر قانونی و شرعی و آنچه برای عموم مردم مطرح می‏شود، اگر ظاهر احکام الهی رعایت شود، با هر انگیزه‏ای که باشد ارزش منفی خواهد داشت.