تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

دیدگاه قرآن درباره التذاذ

قرآن کریم اصل التذاذ را بد نمی‏داند، صریحا در بعضی از آیات آنرا تجویز کرده و حتی به نکوهش کسانی پرداخته است که بیهوده خود یا دیگران را از نعمتهای الهی محروم می‏کنند. قرآن در جایی می‏فرماید:
قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق قل هی للذین امنوا فی الحیاه الدنیا خالصه یوم القیامه کذلک نفصل الایات لقوم یعلمون.(130)
بگو چه کسی زینت خدا را که برای بندگان خود بر آورده و روزیهای پاک و پاکیزه را منع کرده است بگو آنها برای کسانی که ایمان آورده‏اند در زندگی دنیا، در قیامت بطور خالص خواهد بود. بدین سان آیات را تفصیل میدهیم برای آنان که می‏دانند.
کسانی که ایمان داشته باشند این لذتها و زینتها را به طور کامل و بدون آنکه آمیخته با رنجها و سختیها باشد در آخرت خواهند داشت.
بنابراین، استفاده از نعمتها، و لذت بردن از آنها از دید قرآن بی‏اشکال است، آنچه که در این رابطه قرآن محکوم کرده عبارت است از ترجیح دادن لذتهای آنی و لحظه‏ای و کم ارزش بر لذایذ ابدی ارزشمند.
بنابراین، سخن در جواز بهره‏مندی از لذایذ مادی نیست، بلکه، در جواز اکتفا به این لذتهای زودگذر و دل بستن به آنهاست، به گونه‏ای که انسان را از دستیابی به لذایذ ابدی و اخروی باز دارد که این در نزد عقلا کاری است نامعقول و نادرست، و عقل و منطق حکم می‏کند که به هنگام تزاحم، لذتهای ابدی، والا و عمیق را بر لذتهای زودگذر، پست و سطحی، مقدم بداریم.
پس اگر در قرآن مجید و احادیث اسلامی در استفاده از زینتها و طیبات به محدودیتهایی بر می‏خوریم، این به خاطر لذت بودن، زینت بودن و طیب و پاک بودن آنها نیست. بلکه حرمت آنها به لحاظ یک عنوان عرضی است که در تزاحم آنها با لذایذ ابدی اخروی بر آنها عارض می‏شود.
عنوان عرضی نام برده، عبارت است از مانع بودن این لذایذ پست مادی از وصول انسان به لذایذ بلند ابدی و اخروی. پس آنچه ممنوع است پرداختن انسان و مشغول شدن او به این لذتهای دنیوی است به شکلی که از زندگی آخرت و سعادت جاودان خویش غافل شود و از دستیابی به لذایذ ابدی آن باز ماند.
پس بر فرض آن که ظرفیت لذت برای انسان محدود نمی‏بود و امکان این را می‏داشت که از همه لذتهای مادی و معنوی و دنیوی و اخروی با هم بهره‏مند شود، هیچگاه اشکالی در کار انسان به وجود نمی‏آید.
آیات قرآن، در موارد متعدد به این حقیقت اشاراتی دارند و ما بعضی از آنها را در اینجا یاد آوری می‏کنیم:
در یکی از آیات آمده:
زین للناس حب الشهوات من النساء والبنین والقناطیر المقنطره من الذهب و الفضه و الخیل المسومه و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیواه الدنیا و الله عنده حسن المئاب. قل اء نبئکم بخیر من ذالکم للذین اتقوا عند ربهم جنات تجری من تحتها الانهار خالیدن فیها وازواج مطهره و رضوان من الله و الله بصیر بالعباد.(131)
برای مردم، تمایل و دوستی خواسته‏های نفسانی چون زنان و فرزندان و همیانهای پر از طلا و نقره و اسبهای نشان دار و مرغوب و چارپایان و مزارع، زیبا و دلفریب است. اینها متاع زندگی دنیای فانی است و در نزد خدای متعال، منزلگاه نیکو و ابدی برای بازگشت انسان وجود دارد. ای پیامبر به مردم بگو، آیا می‏خواهید شما را از نعمتهایی بهتر از اینها با خبر سازم؟ بدانید که برای تقوا پیشگان در نزد پروردگارشان، باغهایی است که نهرهایی در زیر درختان آن جاری است و در آنها جاودان بمانند و همسران پاک و پاکیزه و خشنودی و رضایت پروردگار فراهم گردد و خدا نسبت به بندگان خود بیناست.
آری، مردم به این خواستنی‏ها و شهوات دلفریب دنیا مثل مال، همسر، فرزند و... علاقه دارند، امام باید بدانند که سرانجام نیکو نزد خداست. مردم اینگونه نعمتهای دنیوی و کالاهای مادی را ارج می‏نهند و آنها را خوب می‏دانند و خبر ندارند که بهتر از اینها هم هست و خداوند آنان را آگاه می‏سازد که برای پرهیزگاران نعمتهای بزرگ بهشت و باغهایی که در آنها نهرها و جویبارهایی روانند در نزد پروردگارشان فراهم است که از آنها استفاده خواهند کرد.
اگر کسی برای یک لحظه با مواد مخدر و یا مسکر سرخوش باشد و از خود بیخود شود، در واقع، لذتی کوتاه برایش حاصل شده که به دنبالش یک بدبختی طولانی وجود خواهد داشت. از او موجودی عاطل و باطل و بدبخت و مریض می‏سازد و به صورت یک انگل بر جامعه تحمیل می‏کند. در اینجا است که هر عاقلی وقتی آن لذت زودگذر، با این بدبختی دیر پا را که به دنبال دارد مقایسه کند با آن آرامش و آسایش و لذت بادوامی که با گذشتن از این لذت لحظه‏ای برایش فراهم خواهد شد می‏فهمد که باید با نفس خود مبارزه دو از آن لذت آنی صرف نظر شد می‏فهمد که باید با نفس خود مبارزه و از آن لذت آنی صرف نظر کند تا در دام این بدبختیها و محرومیت از آن همه آرامش و آسایش نیفتد.در واقع می‏توان گفت: لذت هوسهای نامعقول مادی و دنیوی نسبت به لذتهای ابدی و اخروی همین حال را دارند و مانع دستیابی به لذایذ والای اخروی می‏شوند پس به هنگام انتخاب و گزینش، باید به این حقیقت، توجه کامل داشته باشیم تا در دام بدبختیها و عواقب سوء آن گرفتار نشویم.
اگر سراسر این عمر محدود انسان در دنیا با خوشگذرانی والتذاذ می‏گذشت و به دنبال آن گرفتار عذاب ابدی می‏شد، عقل به او فرمان می‏داد که از همه این لذایذ دنیا بگذرد، زیرا، هیچگاه صحیح نیست که انسان برای یک لذت و خوشگذرانی محدود، خود را درگیر رنجها و ناراحتیها و عذابهای نامحدود سازد و با توجه به این که همین لذات لحظه‏ای دنیا نیز توأم با رنج و سختی و مشقت است، دیگر به طریق اولی حکم عقل بر کناره‏گیری از آن قرار خواهد گرفت.
در اینجاست که پای انتخاب در پیش می‏آید و وارد حوزه اخلاق می‏شویم و لازم است که با دقت و ظرافت و در چارچوب ملاکات عقلی و معیارهای اخلاقی صحیح، به انتخاب و گزینش آن که شایسته‏تر و بهتر است و ترک آن دیگری دست نزنیم.
خلاصه کلام و سخن آخر این که: راحت‏طلبی صفتی نکوهیده است؛ زیرا سعادت انسان در دنیا و آخرت بدون رنج و تلاش فراهم نمی‏شود. شخص راحت طلب میخواهد همیشه خوش باشد و بیاساید در صورتی که زندگی توأم با رنج و تلاش است و خداوند در یکی از آیات قرآن که می‏گوید: لقد خلقنا الانسان فی کبد این حقیقت را تأیید فرموده است.
راحت‏طلبی در این جهان که جهان کار و تلاش و کشت و کوشش است، انسان را از سعادت و کمال ابدی باز می‏دارد و بنابراین، از صفات زشت و ناپسند خواهد بود. البته وضع انسان در جهان دیگر و زندگی او در بهشت با آنچه که در این جهان می‏گذرد متفاوت خواهد بود. چرا که، التذاذات و خوشگذرانیهای انسان در آن جهان، بدون تلاش و رنج و زحمت، برای آنان که با تقوا بوده‏اند فراهم خواهد شد. و مزاحمتی با لذت و سعادت بالاتری ندارد.