مدلی که برای تبیین ابعاد و ویژگیهای نفس اسلام ترسیم کردیم، نشان میداد که یکی از گرایشهای اصلی انسان، گرایش به لذت است. از این گرایش اصلی، شاخههای فرعی متعدد و گوناگونی منشعب میشود که از یک سو به افعال مختلف انسان، و از سوی دیگر به اعضا و جهازهای مختلفی که به وسیله آنها این افعال، انجام میشوند و از جهت سوم به اشیاء گوناگون خارجی که متعلق افعال نامبرده هستند مربوط میشوند.
از جمله افعال نامبرده، که انسان زمینه یک نوع از این لذتهای انشعابی را برای انسان فراهم میآورد، خوردن و آشامیدن است. لذتی که از این راه برای انسان حاصل میشود، همانند سایر لذتهای روح و خواستههای انسان، فطری و غیر اختیاری است و از اینرو، در حوزه اخلاق و موضوع ارزشهای اخلاقی قرار نمیگیرد و نمیشود گفت: خوب است یا بد.
چرا که، خوب و بد اخلاقی صرفا با آن افعال اختیاری انسان تعلق میگیرند که به منظور رسیدن به هدف خاصی انجام میگیرند. در صورتی که خود این میل، فعل نیست، بلکه امری فطری و طبیعی است که خدای متعال آن را بر اساس حکمت آفرینش، در سرشت و نهاد انسان قرار داده است.