تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

خلاصه سخن‏

پس توجه به ضعف و عجز، انسان را متواضع و راه پیشرفت و تعالی را به روی انسان باز می‏کند و برعکس، توجه به قدرت انسان را مغرور و متکبر می‏کند و راه ترقی و تعالی را بر او می‏بندد.
نکته دیگر آن که تحصیل قدرت بی‏اشکال است اما باید بدانیم که:
اولا: قدرت حقیقی چیست؟
ثانیا: این قدرتهای مادی جز وسیله و ابزاری برای رسیدن به قدرت ابدی نیستند و نمی‏توانند مطلوب بالذات باشند.
ثالثا: کسب همین قدرت وسیله‏ای نباید موجب سلب قدرت دیگران و تجاوز به حقوق آنان شود.
رابعا: این قدرتها در اصل از ما نیست بلکه قدرت خداست که ما از آن بهره‏مند می‏شویم. پس کسی که نعمت الهی قدرت به او داده می‏شود، شکر این نعمت اقتضا می‏کند تا از آن به نحو صحیح استفاده کند.
و خامسا: هر چه بر قدرت، افزوده شود، سرانجام محکوم قدرت خدا هستیم و قدرت او بر قدرت ما احاطه دارد.
اگر توجه به اینگونه حقایق نداشته باشیم، قدرت برای ما عوارض نامطلوبی به همراه خواهد آورد و از جمله با غرور و تکبر همراه خواهد بود چنانکه خداوند در آیه:
و اذا قیل له اتق الله اخذته العزه بالاثم(85).
به همین دستاورد بد و خطرناک اشاره دارد که وقتی گفته می‏شود تقوای خدا داشته باش قدرتش او را به گناه وا می‏دارد.
او نسبت به قدرتش آنچنان دلبسته می‏شود که برای دستیابی یا حفظ آن ممکن است دست به کارهای ناشایسته و هولناک بزند. آری، این قدرت و حفظ قدرت است که وی را به اینگونه کارها وا می‏دارد و نیز این دلبستگی وی را در همین جا متوقف خواهد کرد و روح علو و عتو و برتری طلبی را آنچنان که قبلا گفتیم به دنبال خواهد داشت.