تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

1- ارتباط و آمیزش انگیزه‏ها

کانالهاو انگیزه‏های مختلفی را که برای نفس تصور کردیم، چنانکه قبلا گفته‏ایم جدا و منعزل از یکدیگر باقی نمی‏مانند و همانند شاخه‏های درخت ننیستند که وقتی در یک نقطه از هم جدا شدند هر یک برای خودش به سویی حرکت و رشد کند و هیچوقت با هم ارتباط پیدا نکنند و فی المثل شاخه علم و آگاهی بکلی جدای از شاخه قدرت و شاخه قدرت نیز جدای از شاخه لذت راه خود را ادامه دهند.
از خصوصیات نفس این است که کانالهای مختلف آن با هم آمیزش و اشتباک پیدا می‏کنند، در هم فرو می‏روند و به یکدیگر مربوط میشوند. گاهی ممکن است چند انگیزه گوناگون انسان را به انجام یک کار مشخص وادار یا به چیزی علاقه‏مند سازند. فی المثل، غریزه جنسی یکی از انگیزه‏های انسان است؛ ولی، این غریزه غالبا با زیبایی طلبی انسان همراه است و به کمک هم انسان را در یک مسیر خاص تحریک می‏کنند، کسی که همسری انتخاب می‏کند تنها هدفش در اشباع کردن میل جنسی خلاصه نمیشود که بدون درک زیبایی همسر نیز همانند ارضاء میل جنسی در نابینایان که از درک زیبایی همسرشان عاجز و ناتوان هستند امکان پذیر خواهد بود؛ بلکه، به همان میزان و یا حتی بیشتر گرایش به این دارد که همسر زیبایی انتخاب کند، بهرحال این دو انگیزه با هم انسان را وادار به گزینش یک همسر می‏کنند.
همچنین، حقیقت طلبی که گفتیم: یکی از میل‏های اصیل و انگیزه‏های بنیادی انسان است که پیوسته او را وادار به تحقیق و تلاش خواهد کرد. اما در اغلب موارد، بویژه مواردی که علم وسیله برای کسب قدرت یا جمع مال و ثروت شود و یا بنحوی عامل التذاذ انسان باشد و یا احترام و شخصیت و عزت و موقعیتی را برای انسان فراهم آورد، با انگیزه‏ها و تمایلات دیگری همراه میشود و با قوت و قدرت بیشتری انسان را وادار به تلاش خواهد کرد. و از این رو است که هر چند میل به حقیقت، نسبت به همه علوم، کشش مساوی در انسان ایجاد می‏کند؛ ولی، انسان از میان آنها آن علوم ویژه‏ای که یکی از امتیازات و ارزشهای فوق را برای او اومغان آورد، دنبال خواهد کرد، یعنی، در حقیقت این تمایلات دیگر هستند که با میل به حقیقت جویی همراه میشوند و در جهت دهی به فعالیت آن نفس چشمگیر دارند.
در نتیجه میتوان ادعا کرد که انگیزه‏های متنوع و پیچیده انسان با ایجاد عشق و نفرت نسبت به متعلق یکدیگر در ترتیب اثر دادن و یا رها کردن و تاکید و تضعیف یکدیگر تاثیر می‏گذارند و این رابطه، از سویی قدرت انسان را بر انجام کارهایی که متعلق چند انگیزه است می‏افزاید و در صورت تعارض با هم از آن میکاهد مگر انسان با سرانگشت علم و معرفت این تعارض را به نحوی معقول که برای انسان در کل مفید و سودمند باشد حل کند و سبب گزینش آن انگیزه‏ای باشد که انسان را به کاری مفیدتر و دارای آثار و نتایج بهتر و بادوامتر وادار می‏کند و از طریق حل این تعارض مجددا قدرت انسان را بر انجام آن کار بیفزاید.
با توجه به بیان فوق به خوبی بر رابطه تنگاتنگ و نزدیک ابعاد گوناگون و انگیزه‏های مختلف انسان و تاثیر و تاثر آنها نسبت به یکدیگر واقف میشویم.