تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد دوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

ابعاد و ویژگیهای نفس‏

روانشناسان درباره خصوصیات نفس، ویژگیهای ذاتی نفس، جنبه‏های غریزی و ابعاد فکری نفس بحثهای زیادی کرده‏اند، آنان برای نفس گرایشهای خاصی اثبات کردند که در ابتدا غریزه‏اش نامیدند؛ ولی، بعد که برای غریزه(16) تعریف خاصی ذکر شد این تعبیر را تغییر دادند و بجای آن از تعابیر دیگری مثل سائق(17) یا انگیزه و نظایر آندو در اشاره به گرایشهای نامبرده استفاده کردند.
آنان همانطور که گفتیم: گرچه از این گرایشات نفسانی سخن بمیان آورده‏اند، اما تا آنجا که ما اطلاع یافته و بررسی کرده‏ایم در هیچ مکتب روانشناسی، این انگیزه‏های ذاتی و امور غریزی نفس درست بررسی نشده و نظریه کامل و شاملی درباره آنها ابراز نکرده‏اند. فی المثل بعضی گفته‏اند: انسان دو غریزه دارد و بعضی دیگر گفته‏اند: سه غریزه و بعضی هم تا دوازده غریزه و یا حتی چهارده و هیجده و بالاتر را نیز برشمرده‏اند.
فروید معتقد بود که دو نیروی اساسی اما ناهشیار وجود دارد که عوامل انگیزش نیرومندی در تعیین رفتار هستند غریزه‏های زندگی که در رفتار جنسی تجلی می‏کنند و غریزه‏های مرگ که زمینه ساز اعمال پرخاشگرانه هستند(18).
مکدوگال در کتابش بنام روانشناسی اجتماعی (1908) غرایز زیر را عنوان کرده است اکتساب، سازندگی، کنجکاوی، گریز، جمعگرایی، ستیزه‏جویی، تولید مثل، نفرت، خواری‏طلبی و ابراز وجود.
بعدها مکدوگال فهرست خود را تا هیجده غریزه گسترش داد که بعضی از آنها به نیازهای خاص جسمانی مربوط بودند با اصطلاح و ترکیب این غرایز وی سعی داشت تمام رفتار آدمی را تبیین کند(19).
اندکی بعد آشکار شد که برای تبیین ظرائف رفتار آدمی باید فرض کرد که انبوه دیگری از غرایز نیز وجود دارد. به این ترتیب بود که رفتارهایی مانند همچشمی، راز پوشی، فروتنی، پاکیزگی، تقلید، ستمگری، خوش مشربی و حسادت به عنوان غرایز شناخته شدند در نهایت تقریبا همه رفتاری را که به تصور می‏آمد می‏شد در ردیف غرایز جای داد(20).
بهرحال درباره اینکه گرایشهای اصلی نفس چه چیزهایی هست هنوز نظر قاطعی ابراز نشده و آنچه را که تاکنون گفته‏اند، به اعتراف خودشان در مرحله تئوری و فرضیه است و هنوز بمرحله قطعیت و قانونیت نرسیده است.
بنابراین، ما از روانشناسی موجود به عنوان یک اصل قطعی نمی‏توانیم چیزی را دریافت کنیم که انگیزه‏های اصلی انسان و استعدادها و مایه‏های فطریش را برای ما مشخص سازد و زمینه‏ساز بحث‏های اخلاقی و اصول موضوعه علم اخلاق شود جز آن چه را که در بالا گفتیم که به عنوان تئوری مطرح کرده‏اند.