حافظ میگوید:
مشکل خویش بر پیرِمغان بُردم دوش
کــو به تأیید نظر حل معما میکــرد
به مسأله «تأیید نظر» دقت کنید. تأیید نظر یعنی چه؟ عرفـای بزرگ وقتی میخواهند به شاگردانشان کمکی بکنند، آنها را نمینشانند و حرف یادشان بدهند. قلبشان را به قلب خود وصل میکنند در نتیجه معارفشان به قلب مرید منتقل میشود. کاری که در اصل پیامبر(ص) بر قلب امیرالمؤمنین(ع) انجام میدادند. پیامبر(ص) در آخرین لحظات عمرشان، امیرالمؤمنین(ع) را مدتی درآغوش گرفتند. امام الموحّدین(ع) در رابطه با آن قضیه میفرماید: پیامبر(ص) علوم اولین وآخرین را به من دادند(65). این چه نوع انتقال علم است؟ پیامبر(ص) قلب خودشان را به قلب امیرالمومنین(ع) وصل کردند، در این حالت، قلب پیامبر(ص) معلّم است وقلب امام علی(ع) شاگرد است. «تأییدنظر» یعنی همین، یعنی جان تو را در مسائل معنوی و شعور به حقایق، قوت میدهد و از این رو، در نتیجة آن «تأیید نظر» برای انسان حل معما میشود و زندگی انسان عوض میگردد. حافظ گفت: «کو به تأییدنظر حل معما میکرد»، «تأییدنظر» یعنی به نظر و بینش انسان، قوت میبخشد. میگوید پیرِ من؛ به نظر و بینش من قوت بخشید و لذا همه چیز برایم حل شد. حالا ببینید وقتی امام زمان(عج) به قلب شما نظر کنند چه میشود؟ اگر ما بتوانیم نظر امام زمان(عج) را جلب کنیم همه چیزمان عوض میشود. آقایحجةالاسلام والمسلمین فاطمینیا که از مربوطین به آیت اللهبهاءالدینی(ره) بودند میفرمایند: آیتاللهبهاءالدینی بیش ازپنجاه بارخدمت امامعصر(عج) رسیدهاند. در زمانی که امامخمینی(ره) پس از پیروزی انقلاب به قم تشریف آوردند و پس از مدتی به تهران برگشتند. آیتاللهبهاءالدینی(ره) گفته بودند: «امامخمینی(ره) قبل از برگشت به تهران، آمدند اینجا، به ایشان گفتم تهران نروید و قم بمانید، ایشان گفتند من مأمورم». ملاحظه میکنید که این دو بزرگوار اینطور با هم ارتباط داشتند که امامخمینی(ره) برای ایشان راز خود را میگفتند و ایشان هم خوب مطلب را گرفته بودند و آیتاللهبهاءالدینی از همان زاویه میگفتند که امامخمینی(ره) مؤید به تأیید امام زمان(عج) هستند.