حالا که متوجه شدید امامزمان(عج) هست و معنای حضور آن حضرت را هم در هستی متوجه شدید، مواظب باشید آن حضرت نظر مبارک خود را از شما دریغ نفرمایند.
برای جلب نظر صاحبالامر(عج) راههای گوناگونی به ما آموختهاند. از آن جمله، راههایی كه دردعای شریف ندبه است. در این دعا با خدا در مورد حضرت مهدی(عج) نجوا میکنی وغم غیبت آن حضرت را با خدا در میان میگذاری. بنده برای توجهدادن عزیزان به نوع برخوردی که باید به موضوع مهدویت و وجود مقدس حضرت صاحبالامر(عج) داشت از فرازهایی از دعای ندبه کمک میگیرم تا بتوانم مسئله را تبیین کنم، از وسط دعای ندبه به بعد؛ میگویی:
«اَیْنَ بَقِیَّةُ اللهِ الَّتی لاتَخْلُو مِنَ العِتْرَةِ الْهادِیَةِ؟»
کجاست آن بقیةاللّهی که ازجمع عترت هدایتگران یعنی از جمع اهلبیت پیامبر(ص) ، خالی نیست و جزء اهلالبیت پیامبر(ص) است.(66)
در این فراز توجه خود را به وجود منوّر آن حضرت در افق عالم غیب میاندازی و جای آن حضرت را در دنیا خالی میبینی و لذا از خداوند تقاضای طلب ظهور آن حضرت را مینمایی و میگویی؛ كجاست آن حضرت «بقیةالله» كه از عترت پیامبر(ص) بوده و مقرر شده زندگی زمینی را به بلوغ لازم خود برساند. و در ضمن توجه دارید به مقام «بقیةاللّهی» آن حضرت، كه مقام آزاد از زمان و روزمرّگیها است.(67) در دعای ندبه میگویی:
«اَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِالظَّلَمَةِ، اَیْنَ الْمُنتَظَرُ لِاِقامَةِ الْاَمْتِ وَالْعِوَجِ»
کجاست آنكسی كه برای نابودی نسل ستمکاران پروریده شده است؟ کجاست آن منتظَرِ مورد انتظاری که عامل راست کردن هر انحراف و کجی است؟
لازم است نسبت به این فراز فکر کنید، چرا که شرایط مناسب برای زندگی صحیح و الهی، با حاکمیت ظالمان و فرهنگهای منحرف بسیار سخت و بهواقع غیر ممكن است، در شرایطی كه ظالمان حاكماند و فرهنگهای منحرف میداندارند، نه تنها انسانها شرایط مناسبی برای توجه به حقایق عالم قدس ندارد، بلكه هر روز گرفتار مسائل و مصائبی هستند كه فرهنگ كفر و حاكم ظالم برای جامعه پدید میآورد، و یك لحظه افراد جامعه نمیتوانند به فلسفة بودنِ خود بیندیشند. در واقع زندگی از وقتی شروع میشود که امامزمان(عج) به صحنه حیات و فرهنگ بشر پای گذارند. چون در چنین شرایطی اولاً: دلسوزترین انسانها مسؤلیت امور مردم را به عهده دارند، ثانیاً: با نوری كه در قلب وجود مقدس امام عصر(عج) هست، افق روحی و قلبی بشر به سویی از عالم معنویت سوق داده میشود كه همة حقیقت در آنجاست. در آن حالت است كه بشر با یك حالت حضوری و به كمك هدایتهای امام معصوم(ع) در عالم بقیةاللّهی بهسر میبرد و بر زمان و مكان حكومت میكند و در مقام اُنس با حق خواهد بود. تعبیر حضرت رسول(ص) برای توصیف آن شرایط این است كه میفرمایند: «وَ تُشْرِقَ الاَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»(68) در آن شرایط كه فرزندم مهدی به صحنه میآید، زمین به نور پروردگارش نورانی میشود و لذا بستر تعالی حقیقی انسانها فراهم میگردد.
به بایزید گفتند: چندسال داری؟ گفت: چهار سال. گفتند: تو که حدود هفتادسال سن داری، چرا میگویی چهارسال؟ گفت: من چهارسال است که میفهمم زندگی یعنی چه، چون در این چهارسال با خدا ارتباط قلبی پیدا كردهام. پس ملاحظه میكنید با این حساب اكثر ما هنوز زندگی را شروع نكردهایم. اگر مینشستیم فکر میکردیم زندگی که انسان در آن با امامزمان(عج) ارتباط ندارد، یعنی چه، آن وقت آن اشکهایی راکه دعای ندبه از آن خبر میدهد و میگوید هر دل بیدار به جهت فقدان امامزمان(ع) ، باید كه اشك بریزد، ما هم از آن اشكها میریختیم.(69) خدا میداند اگر آن نوع زندگی را كه در زیر ولایت ولیّالله شكل میگیرد، با امروز خودمان مقایسه کنیم، متوجه میشویم در حال حاضر اصلاً ما زندگی نمیکنیم. ما وقتی نوع فکر و زندگی خودمان را در قبل و بعد از انقلاب اسلامی به رهبری امامخمینی(ره) مقایسه میکنیم، میفهمیم حضورِ رهبر روحانی - آنهم در حدّ امامخمینی(ره) و نه در حدّ امام معصوم - در صحنه جامعه چقدر مهم و تأثیرگذار است. با اینکه قبل از انقلاب اسلامی هم، اهل مطالعه و جلسات مذهبی بودیم و کتب مذهبی را هم نسبتاً خوب مطالعه میکردیم، ولی امامخمینی(ره) با ملت ما کاری کرد که بیشتر از یک میلیون کتاب شعور پیدا کردند. حالا در نظر بگیرید با ظهور ولیّاللهالاعظم(عج) چه میشود.