وقتی این روایت را كه میفرماید: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ اِمَامَ زَمَانِهِ، مَاتَ مِیتةً جَاهِلِیَّة»؛(29) با تأمل از نظر بگذرانید از خود سؤال میکنید معنی مرگ جاهلیت چه مرگی است، قرآن میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا یُحْیِیكُمْ ...»(30) اجابت کنید خدا و رسول را که با دعوت شما، شما را زنده میگرداند. پس معلوم است مرگ جاهلی، یعنی مرگی که با کفر و نفاق همراه است. و لذا با توجه به روایت به این نتیجه میرسید كه اگر حالا شما بخواهید با پیغمبر(ص) هم ارتباط برقرار كنید، باید امام زمانتان را بشناسید و از دریچه معرفت به مقام امام زمان(عج) این زیارت و ارتباط عملی میشود، زیرا كسی كه با نشناختن امام زمانش روح و روانش، روح و روان جاهلیت است، امكان ارتباط با پیامبر خدا(ص) و با قرآن برای قلب او موجود نیست. ما در زیارتهایی كه در حرم ائمه میخوانیم، میگوییم: ای امام! اكنون سلام ما را میشنوی و جواب میدهی، همة اینها درست است، امّا اگر خواستی امام صادق(ع) هم با تو حرف بزند و جواب سلام تو را بدهد، باید امام زمانت را بشناسی، یعنی از دریچة معرفت وجود منوّر امام زمان(ع) است كه میشود با سایر امامان(ع) ارتباط برقرار كرد، چون وقتی بدون شناخت امام زمان(ع) به زیارت پیامبر خدا(ص) میروی، پیامبری را زیارت كردهای كه تو را متوجه مقام امامت بعد از خودش نكرده است، پس در این حال پیامبر خدا(ص) را زیارت نكردهای و كسی را كه زیارت میكنی، غیر از آن پیامبری است كه مأمور شده است امامان بعد از خود را معرفی كند.
قرآنخواندن و عبادتكردن در افقی از معرفت، كه در آن افق امام زمانی كه هماكنون حیّ و حاضر و حامل حقیقت دین است، وجود ندارد، قرآنخواندن و عبادتكردن واقعی نیست، چون دل، دلی نبود كه بتواند از طریق قرآن و نماز با خدا مرتبط شود، زیرا آن دل به اصل قرآن و اصل عبادت، كه انسان كامل است نظر ندارد. از طریق امام زمان(عج) و ا عتقاد به ایشان و توجه به نور مقدسشان و گرفتن بركات از آن نور مقدس، میتوان با قرآن و پیامبر(ص) ارتباط حقیقی برقرار كرد، و با اعتقاد به وجود مقدس امام زمان(ع) به عنوان امامی حیّ و حاضر است كه قرآن و سنّت پیامبر و ائمه هدی(ع) نورشان را به ما میرسانند. تا این عقیده بسیار مهم - كه در اول بحث روی آن تأكید شد- در ما نباشد، ظرفیت پذیرش آن انوار در ما نیست. پس اوّلین چیزی كه باید برای خودمان حل كنیم، معرفت به امام زمان(ع) است، بفهمیم آن حضرت تجلی اسم «الله» است و همانطور كه هر اسمی از اسماء الهی، ظهور و تجلّی خاص خود را دارد، مثلاً اسم حیّ را در گیاهان مییابید و آنها مظهر اسم حیّ هستند. اسم «الله» هم مظهری دارد كه آن مظهر، ظرفیت پذیرش همه اسماء را به اسم «الله» دارد و «الله» ربالعالمین است و آن اسم بر تمام اسماء، دولت و برتری دارد و تمام اسماءِ جلالیه و جمالیه در آن جمع است و چون انسان كامل مظهر اسم «الله» است، لذا او ولایت تكوینی بر تمام موجودات دارد. حال اگر كسی متوجه چنین مقامی در عالم نباشد، دریچه فهم حقایق را به روی خود بسته است و معنی واسطة فیضبودن را درست نفهمیده و به همان اندازه هم از استفاده لازم محروم است.
مسلمانانی كه مقام امیرالمؤمنین(ع) را نفهمیدند، چقدر توانستند از آن حضرت استفاده كنند؟ چون امیرالمؤمنین(ع) را به آن معنایی كه دارای مقام ولایت مطلقه و جان و نفس پیامبر(ص) و اولیالامر به معنای انسان معصوم میباشد، درنیافتند، با اندك حادثهای دست از آن حضرت برداشتند و خود و جهان اسلام را به ورطه هلاكت كشاندند و در زمانی كه حضرت امیرالمؤمنین(ع) ظاهر بودند از وجود مقدسشان استفاده نكردند. پس اینكه ما بفهمیم امام زمان(ع) هست ولی اعتقادمان صحیح و همه جانبه نباشد، باز هم نمیتوانیم استفاده بكنیم و چون حضرت ظهور كنند، از او استفاده لازم را نمیكنیم و تا برای ایجاد شعورِ درك مقام آن حضرت زمینهسازی نشود، ظهور نمیكنند. او منتظر آمادگی ما است، منتظر آن است كه دلهای ما با معرفت و اخلاقِ نیكو آماده شود تا او از پرده غیب درآید. وقتی كه ما اماممان را درست نشناسیم، همان مشكلاتی را برای امام عصر(عج) ایجاد میكنیم كه شیعیان برای امیرالمؤمنین و سایر ائمه(ع) ایجاد كردند. عنایت داشته باشید؛ اعتقاد درست، بسیار نتیجهبخش است و جهت جان را از وَهمیات دروغ به سوی واقعیاتِ اثربخش سیر میدهد. وقتی متوجه امام زمان(ع) شدیم، یعنی وقتی اعتقادمان درست شد، خیلی سریع زمینه ارتباط با ایشان پیدا میشود.