تربیت
Tarbiat.Org

جایگاه و معنی واسطه فیض
اصغر طاهرزاده

فرج و طلوع تمام نورها

شما قلب خود را مثل یک عارف متعالی، با توجه كامل به عالم اعلا و با برخورداری از معارف حقیقی، آماده کنید، آن‌گاه امام(ع) نظری به قلب شما می‌کنند و در نتیجه گشایشی حاصل می‌شود و آن‌گاه در اثر آن فرج و گشایش، تمام خورشیدهای عالم در قلب شما ظاهر می‌گردد و انسان در اثر آن فرج، عالم را طور دیگری می‌بیند. آری باز دیوار وکوچه و گل و باغ می‌بیند، امّا طور دیگری می‌بیند و جایگاه آن‌ها را در هستی، به نحو دیگری ارزیابی می‌كند. نگاهی که انسان بتواند تمام نورها و چشمه‌های عالم را در خودش زنده ببیند با فرج امام ‌زمان(عج) حاصل می‌شود. و این فرج، با «انتظارِ به فرج» حل می‌شود و انتظار در فرهنگ مهدویت، یعنی انصراف قلب از عوامل عادی به عوامل متعالی. چون قلب و دلِ مشغول به دنیا و به اسباب دنیا، از امام(ع) نظر و توجه نمی‌گیرد، تا در اثر آن نظر، فرج برایش حاصل گردد. اگر موانعِ فرج را دفع نکنید، مزه فرج را نمی‌چشید، اگر إن‌شاءالله امام(ع) به اندازه وُسع ما نظری به قلب ما بفرمایند فرجی مناسب وُسع ما، در جان ما ایجاد می‌شود و غیب برای ما روشن می‌گردد و زندگی ما معنای حقیقی‌اش را پیدا می‌کند. البته آن نظر و این فرج کم و زیاد دارد اما هرکس به اندازة وسع خود می‌تواند نظر امامش را جلب کند.
فرج را شناختن و در راه تحقق آن، تلاش‌کردن کار بسیار عالی است. در روایتی که عرض شد می‌فرماید: بالاترین عبادات، انتظار فرج است و خود این انتظار فرج، یک نحوه گشایش و نزدیک شدن به حقیقت است و به همین جهت در روایت دیگر موضوع را به خوبی روشن می‌كند و می‌فرماید: «اِنْتِظارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَج».(82) انتظار فرج، خودش یك نحوه فرج و گشایش است. روایت بسیار عمیق و دقیقی است، می‌فرماید صِرف انتظار فرج خودش یك نحوه گشایش است. همه امامان(ع) به عشق فرج امام‌زمان(ع) می‌گریستند، و خود این عشق به فرج، موجب سیر به سوی حقایقی بود که به دنبال آن بودند. روایت اول می‌فرماید: «اَفضَلُ العِبادَةِ اِنتِظارُ الفَرَجِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِ»(83) بالاترین عبادت، انتظار فرج است و عرض شد بین ظهور و فرج حضرت باید فرق گذاشته شود و اگر این تفاوت بین این دو عبارت مشخص نگردد که همیشه فرج حضرت(ع) به معنی ظهور حضرت نیست، معنی و مقصد بعضی از روایات‌ روشن نمی‌شود. درست است که وقت ظهور امام‌زمان(عج) ، برای شیعیان فرج است امّا برای عدّه‌ای هم مصیبت است، چون امام آن‌ها را به قتل می‌رسانند. پس با کمی دقت مشخص می‌شود که ظهور حضرت برای همة انسان‌ها فرج و گشایش نیست، بلکه برای بعضی، اوّلِ مصیبت و بدبختی است، بنابراین اگر برسیم به این‌که انتظار فرج بهترین عبادت است آن وقت است که آماده می‌شویم و کاری می‌کنیم که در ازاء انتظار فرج - كه بالاترین عبادت محسوب می‌شود - إن‌شاءالله فرجی و گشایشی حاصل شود.
تمام كار امام‌خمینی(ره) و شهدا، در راستای انتظار فرج بود، چون می‌دانستند فرجی در پیش است و منتظر آن فرج بودند در نتیجه وظیفة خود را آن‌طور كه باید و شاید انجام دادند و لذا فرج خداوند هم رسید و انقلاب اسلامی پیروز شد، در مسائل فردی هم موضوع به همین شكل است. مثلاً قبل از اذان به مسجد می‌آییم، دو رکعت نماز تحیت مسجد می‌خوانیم، بعد منتظر می‌مانیم تا فرج و گشایشی در قلب ما حاصل شود و در واقع نظر مبارک امام‌زمان(عج) به قلبمان بیفتد. إن‌شاءالله امام(ع) که ظهورکردند کسی که انتظار فرج را کشیده و منتظر فرج بوده است و فرج را می‌شناسد، حتماً یار امام(ع) می‌شود وگرنه کسی که فرج را نمی‌فهمد و انتظار آن را نکشیده، امامش را نشناخته است که به دنبال او برود. آن‌ها که در دلشان مزة فرج امام را چشیده‌اند، وقتی که آن حضرت را ببینند می‌شناسند.
در دل هر امتی کز حق مزه است

جان و گفتار پیمبر معجزه است

چون پیمبر از برون بانگی زند

جان امت در درون سجده کند

چون این‌ها مزة حق را چشیده‌اند و لذا چون پیامبر خدا بیاید او را می‌شناسند، چون حق را به اجمال می‌شناختند و می‌فهمند كه این شخص حامل پیام حق است. در فرج هم، چهرة جان، چهرة حقیقی می‌شود و زندگی نیز حقیقی می‌گردد، و چون نظرش به سوی سرورش افتاده، انسان از خمودی و دل‌مردگی نجات پیدا می‌کند. به گفتة مولوی:
این‌ که بینی مرده و افسرده‌ای

زان بود که ترک سرور کرده‌ای

باید همین حالا نظر انسان به سوی سرورش باشد تا بتواند نظر مبارك مولایش را جلب كند و از افسردگی، به نشاط حقیقی دست پیدا كند. اگر معنی فرج را فهمیدید بی‌شك مشتاق فرج خواهید شد، و چون شرط تحقق فرج، اصلاح عقاید و اخلاق است در اصلاح آن‌ها تلاش می‌كنید.
امام صادق(ع) می‌فرمایند: بی‌شك حكومت آل‌محمد(ص) تأسیس خواهد شد. پس هركس علاقه‌مند است از اصحاب قائم ما باشد، باید كاملاً از خود مراقبت كند و تقوی پیشه نماید، خودش را به اخلاق نیكو مزیّن نماید و سپس انتظار فرج قائم آل محمد را بكشد.(84)
پس ملاحظه می‌فرمایید كه رابطه‌ای بین تقوا و فرج هست و چون تقوا یك مسألة درونی است، باید ابتدا منتظر فرج درونی باشیم كه جان ما را نورانی می‌كند.