فرهنگ مهدویت، یعنی اینكه معتقد باشی باید ولایت امام معصوم در همه ابعاد زندگی بشر حاكم باشد، حال كه امام معصوم(ع) غایب است، لااقل زمینه حاكمیت او را باید فراهم كنیم، حاکمیت فرهنگ ائمه و قرآن در زمان غیبت از طریق ولایت فقیه ممكن است. به اسم منتظرِ امامبودن نمیشود بنشینیم و نظام سیاسی كفر جهانی را بر سرنوشت خود بپذیریم. صورت منطقی دادن به فرهنگ غرب یك فریبكاری بزرگ است، وقتی تاریخ غرب به پایان رسیده، یعنی همه چیز آن به پایان رسیده است، اعم از فلسفه و تكنولوژی و تعلیم و تربیت، دیگر چگونه میتوان برای ادامة راه خود به برنامههای فرهنگ مدرنیته امیدوار بود؟ انجمن حجتیهایها آنقدر كه در زمان حاكمیت شاه، شاه را قبول داشتند، در زمان حاكمیت امام خمینی(ره)، ایشان را به عنوان حاكم نظام اسلامی قبول نداشتند، زیرا در عین ظاهر اسلامی، ملاك ارزشیابی هرچیز را ملاكهای فرهنگ مدرنیته قرار داده بودند.
در روایت داریم آنهایی كه قبل از ظهور امام زمان(عج) زمینهساز ظهور آن حضرت به حساب میآیند، آنچنان از نظر جسمی و روحی آماده برای مبارزه هستند كه چون پارههای آهن میباشند. حالا یك عدهای بیایند بگویند ما منتظر امام زمانیم، ولی تمام نظام ستم را قبله خود قرار دهند، این معلوم است كه انحراف از انتظار و از معارف مهدویت است.
بنای ما در این بحث این بود كه به طور خلاصه شمایی از معارف مهدویت را در زوایای گوناگون طرح كنیم كه افق بحث باز شود و در سلسله مباحث بعدی راحتتر جلو برویم. اگر همّت بفرمایید و مطالب را با حوصله پیگیری كنید، مطمئن باشید خود امام زمان(عج) كمك میكنند و در شخصیت شما روحیهای به دست میآید كه در مبارزه با ظلمات دنیای امروز، چه از جهت جسمی و چه از جهت فكری واقعاً همان میشود كه در روایت فرمود: یاران آن حضرت مثل پارههای آهناند، با داشتن معارف عالیه، قلبشان را هیچ چیز نمیلرزاند. پیغمبر(ص) به حضرت امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: آخرالزمان فرزندان ما بدون اینكه ما را دیده باشند میآیند و با تمام وجود از دین ما حمایت میكنند، چون یاران حضرت معنی فرهنگ مهدویت را در جهان سراسر ظلمت فهمیدهاند. لذا رسولخدا(ص) در مورد آنها فرمودند: «اولئِكَ حِزبُ الله، اَلا اِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُون».(46)
توجه به سنّت خداوند كه در شرایط بلوغ زمین، چه بزرگیهایی به صحنه میآید، خود به خود ما را در جنبة مثبت تاریخ وارد میكند و در ساختن آن شریك میكند، و لذا از ظلمت آخرالزمان بری خواهیم شد و برای آیندهای بزرگ زندگی خواهیم كرد. اوّلین كاری كه به عهده ماست و بنده در كتاب «مبانی معرفتی مهدویت» تا حدّی بر آن تأكید كردم و در این بحث هم باب آن را باز نمودم، امامشناسی است و تا این مسئله به خوبی روشن نشود، توجه به حضور امام معصوم در آینده تاریخ برایمان یك آرزوی خیالی و یك تمنّای غیرواقعی جلوه میكند. همچنانكه در ابتدای بحث عرض شد؛ وقتی جایگاه امام و امامت در هستی شناخته شد، خود به خود چشم دل به سوی امام زمان(عج) كه نور چشم همه پیامبران(ع) و از جمله ائمه(ع) است، باز میشود و خود حضرت به شدت كمك میكند، إنشاءالله.
«اللهمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْكَ فِی دَولَةٍ كَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَاالاسْلامَ وَ اَهْلَهُ وَ تُذِلُُّ بِهَاالنِّفاقَ وَ اَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعاةِ اِلَی طاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ اِلی سَبیلِكَ»(47)
خدایا! ما طالب دولت كریمهای هستیم كه در آن، اسلام و مسلمین عزیز شوند و نفاق و منافقین ذلیل گردند و ما در آن دولت در طاعت تو و در طاعت رهبران به راه تو باشیم.
باید غفلت نكنیم خود این دعا و امثال آن ظرفیت فرد و جامعه را برای اظهار لطف الهی آماده میكند.
لازمة انتظار هر چیزی، معرفت به آن چیز است و هرچه مُنتَظَر عظیمتر باشد، و معرفت به آن دقیقتر، لذا انتظار آن شدیدتر و واقعیتر است.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»