از مطالبى كه قبلا بیان شد معلوم گردید كه انسان باید پیوسته به نیازهاى خویش توجه داشته باشد و براى تأمین آنها، تنها از خداى متعال استمداد نماید. و همچنین گفته شد كه نیازهاى انسان منحصر به نیازهاى مادى و دنیوى نیست. یكى از بزرگترین نیازهاى ما، كه از سایر نیازها مهمتر است احتیاجى است كه به وجود پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) و جانشینان آن حضرت داریم. اگر تمام نعمت هاى دنیوى براى انسان فراهم باشد، ولى از هدایت پیامبر اكرم و حضور امام محروم باشد آن همه نعمت در مقابل این
( صفحه 150)
محرومیت بسیار اندك و ناچیز است.
ما در صورتى مىتوانیم این نیاز را بخوبى بفهمیم كه بركت وجود پیامبر اكرم و امام زمان علیهم السلام را درك كرده باشیم و بواقع بدانیم كه پیامبر اكرم و امام معصوم كیست و چه بركاتى از وجود این عزیزان نصیب امت اسلام مىشود.
درك عظمت و مقام ائمه(علیهم السلام) براى ما ممكن نیست، تنها مىتوانیم بگوییم همه هستى به طفیل وجود مبارك آنها آفریده شده است. (لَولاكَ لَما خَلَقْتُ الاَْفْلاكَ ؛ اى محمد! اگر تو نبودى گیتى را نمىآفریدم)(90) در مورد سایر ائمه(علیهم السلام) نیز وارد شده است كه: «لَولاهُمْ لَما خُلِقَ الاَْفْلاكُ» حال اینكه ما بتوانیم این مطلب را درك و هضم كنیم، بستگى به ظرفیت و میزان معرفت ما نسبت به آن بزرگواران دارد.
در بركت وجود آنان همین بس كه اگر ائمه(علیهم السلام) نبودند از اساس اسلام خبرى نبود؛ انحرافاتى كه بلافاصله پس از رحلت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) پدید آمد دلیل خوبى بر این مدّعاست. اگر تلاش و زحمات 250 ساله ائمه معصومین(علیهم السلام) نبود امروز ما نشانى از حقایق اسلام نداشتیم. حتى آنچه در بین اهل سنّت از حقایق اسلام باقى مانده به بركت ائمّه هداى(علیهم السلام) مىباشد. وگرنه خلفا و حكّامى كه در روز چهارشنبه، نماز جمعه مىخواندند و با مستى حاصل از شراب نماز صبح بجا مىآوردند، عامل حفظ و بقاى اسلام نبودهاند. خون سیدالشهدا و تلاشهاى سایر ائمه هدى(علیهم السلام) بود كه موجب بقاى اسلام شد.
( صفحه 151)
البته بركت ائمه هدى(علیهم السلام) منحصر به زمان حیاتشان نبوده و نیست؛ بلكه بعد از وفات نیز همواره منشأ بركت بودهاند. نه تنها مشكلات دوستان و محبّان خود را، بلكه گاهى حتى به غیر مسلمین هم نظر نموده و مشكلات آنان را برطرف مىكنند؛ كرامات زیادى كه از هر یك از معصومین(علیهم السلام) در طول تاریخ اسلام بروز كرده اگر گردآورى شود چندین كتاب قطور خواهد شد. و بالاخره مهمترین بركت ائمّه(علیهم السلام) كه همواره پایدار است، سخنان و سیره زندگى (سنّت) آنان است. این احادیث نورانى و بابركت مایه حفظ و گسترش اسلام و سعادت انسان است. آنچه در سعادت آدمى نقش دارد، در قرآن و سنّت یافت مىشود. مگر غیر از این است كه ما براى دستیابى به كمال و سعادت (اخروى) آفریده شده ایم. بالاترین چیزى كه ما را در این زمینه یارى مىكند، احادیث باقیمانده از ائمّه و رسول خدا(علیهم السلام) است. از این رو اگر كسى به هدف اصلى خلقت توجه كند درمى یابد كه نعمت ائمّه(علیهم السلام) با هیچ نعمتى قابل مقایسه نیست و قدردانى از این نعمت نیز باید متناسب با خود نعمت باشد.
اما متأسفانه اكنون شرایط زمانى به گونه اى است كه كمتر كسى به این مسأله توجه دارد. غالب جمعیت دنیا مسلمان نیستند. بسیارى از كسانى كه مسلماناند به حیات امام زمان سلام الله علیه اعتقاد ندارند. تنها اقلیت تشیع به حیات آن حضرت معتقد مىباشد، گرچه از این اقلیت، بسیارى نیز اسماً شیعه هستند، نه در عمل، از این رو، اینان نیز كمتر به امام عصر(علیه السلام) توجه دارند و كمتر از آن حضرت یاد مىكنند. فقط تعداد قلیلى از مسلمانان
( صفحه 152)
چنین توفیقى نصیب آنان شده كه گاهى از آن حضرت یادى نمایند و در هنگام هجوم گرفتاریها به او متوسل شوند. حال ما باید بیندیشیم كه در سال و ماه و هفته چند مرتبه به یاد آن حضرت هستیم؟ چه اثرى براى وجود مقدسش در زندگى خویش قائل ایم؟ محرومیت از زیارت امام عصر(علیه السلام) را براى خود چه بلایى مىدانیم؟