تربیت
Tarbiat.Org

بر درگاه دوست(شرح فرازهایی از دعاهای افتتاح، ابوحمزه و مکارم الاخلاق)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

درهاى همیشه گشوده رحمت الهى

گذشته از اینها، آنچه مهمتر است اینكه بنده لیاقت پیدا كند كه با مولاى خود سخن بگوید. راز و نیاز و معاشقه با معبود از هر ارزشى والاتر است. اگر بنده در نظر مولا ارزشمند باشد به او اجازه راز و نیاز و درددل مى‌دهد تا با او خلوت كند و سخن بگوید، مولا نیز به سخن او توّجه مى‌نماید. در بین افراد بشر چنین فرصتها و حالاتى كمتر پیش مى‌آید، بخصوص اگر خواجه از افراد پر مشغله نیز باشد. در این صورت، فرصتى پیدا نخواهد كرد تا با غلامان خود خلوت كند و به سخن آنان گوش فرا دهد. بنده نیز اگر حتى شیفته و عاشق آقاى خود باشد و بخواهد با او سخن بگوید مجالى پیدا نمى‌كند.
اما خدا چنان مولایى است كه با عظمت بى كرانى كه دارد و در وصف نمى‌گنجد باز هم منتظر است تا بندگان او هر چند پست و روسیاه باشند، آنان را بپذیرد و به راز و نیازشان گوش فرا دهد. وقتى بنده او را مى‌خواند او را مى‌پذیرد و به او خوش آمد مى‌گوید. در حدیث قدسى، خداوند خطاب به یكى از پیامبران بنى اسراییل مى‌فرماید: «چقدر چشمم در پى یندگانم باشد و منتظر باشم تا رو به من بیایند. آنان به من پشت كرده‌اند و در حال دور شدن هستند؛ اما باز هم منتظر بازگشت آنان هستم»
«اَلْحَمْدُ لِلّهِ الذَّی لایُهْتَكُ حِجابُهُ وَلایُغْلَقُ بابُهُ وَلایُرَدُّ سائِلُهُ» ؛
سپاس خدایى را كه پرده اش دریده نمى‌گردد و درب خانه اش بسته نمى‌شود و دست رد به سینه درخواست كننده اش نمى‌خورد.
هر شخص كریمى تنها در مواقعى خاص دیگران از كرم او بهره مند مى‌شوند، حتى سلاطین مشهور به عدل و بزرگوارى نیز تنها یك روز در
( صفحه 126)
سال بار عام مى‌دادند و همه مردم را به حضور مى‌پذیرفتند، نه هر روز و هرساعت و در هر مكان؛ اما درهاى رحمت الهى همیشه به روى طالبان فیض او باز است، هرگاه او را بخوانند پاسخ مى‌شنوند.
امام سجاد(علیه السلام) در مناجات با خدا مى‌گوید:
«نامَتِ الْعُیُونُ وَ عَلَتِ(79) النَّجُومُ وَ اَنْتَ الْمَلِكُ الْحَىُّ الْقَیُّوم غَلَّقَتِ الْمُلُوكُ اَبْوَابُها وَ اَقَامَتْ عَلَیْهَا حُرَّاسُها و بَابُكَ مَفْتُوحٌ لِلسَّائِلینَ جئتُكَ لِتَنْظُرَ اِلَىَّ بِرَحْمَتِكَ یَا اَرْحَمَ الرَّاحمِینَ»(80)
چشمها خفته‌اند و ستارگان بر فراز و تو پادشاه زنده و توانایى همه پادشاهان دربهاى قصرهاى خود را بسته و بر آنها پاسبانان گمارده‌اند؛ اما در (رحمت) تو به روى سؤال كنندگان باز است. آمده ام تا به دیده رحمت به من بنگرى، اى مهربانترین مهربانان.
در برخى دعاها مى‌خوانیم: «پروردگارا، اكنون زمانى است كه هر عاشقى با معشوق خود خلوت كرده و به راز دل مشغول است» كسانى هم كه سرى خالى از عشق دارند، خفته‌اند؛ حیوانات نیز خموش و خواب‌اند، همه درها بسته است، اما درهاى جود و كرم تو گشوده است. هیچ دربانى مانع از ورود به بارگه فیض تو نمى‌گردد. هر كه تو را بخواهد مى‌خواندت و تو او را پذیرایى. نه تنها این، بلكه تو خود از بندگان بى مقدارت دعوت مى‌نمایى و آنان را به سوى خود مى‌خوانى و نداى «هَلْ مِنْ تائب » تو پیوسته بلند است؛ آیا كسى هست كه از كار زشت خود پشیمان باشد و قصد
( صفحه 127)
بازگشت داشته باشد تا او را بپذیرم؟ چقدر رحمت و كرم، آن هم در حق گنه كارانى را كه تو را نادیده انگاشته و دامن عصمت به رذیلت آلوده‌اند! «جَلَّت عَظَمَتُكَ وَ تَقَدَّسَتْ اَسْمائُكَ !» بجاى آنكه بنده به التماس و التجاء درخواست كند كه او را بپذیرد، از او دعوت مى‌كند كه بیا، بیا كه پذیراى توام.
باید ببینیم كه مولایمان كیست؟ باید او را بشناسیم، معرفت بیشترى نسبت به او پیدا كنیم. او همه را مى‌پذیرد و نوبت تعیین نمى‌كند. امام سجاد(علیه السلام) مى‌فرماید:
«لایَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْن» ؛(81)
هیچ كارى او را از پرداختن به كارى دیگر باز نمى‌دارد.
در همان حال كه پیامبران و فرشتگان مقرّب و اوصیاى او مشغول راز و نیاز با اویند، از دیگران غافل نیست. اگر موجود حقیرى در گوشه اى از ملك وجود او را بخواند لبیك مى‌شنود. آیا كسى كه چنین مولایى دارد سزاوار است كه ماه ها سپرى شود، سالها بگذرد و به فكر او نباشد؟ آیا بجاست كه در وقت نماز و دعا به همه توجه داشته باشیم جز به خدا؟ آیا بى ادبى نیست كه با كسالت و بى حالى و احساس سنگینى او را عبادت كنیم و حتى بر او منّت بگذاریم كه عبادتش نموده ایم؟