تربیت
Tarbiat.Org

بر درگاه دوست(شرح فرازهایی از دعاهای افتتاح، ابوحمزه و مکارم الاخلاق)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

نتیجه اعمال

اعمال اختیاریى كه انسان در این عالم انجام مى‌دهد، دو نتیجه در پى دارد: یكى در این عالم ظاهر مى‌شود و دیگرى در عالم آخرت ظاهر مى‌شود.
( صفحه 193)
نتیجه دنیوى كارهاى خوبى كه انسان انجام مى‌دهد توفیق براى انجام كارهاى خوب بیشتر است و بعكس، نتیجه اعمال زشتى كه مرتكب مى‌شود از یك سو، موجب سلب توفیق از انجام كارهاى خوب است و از سوى دیگر، آمادگى بیشترى براى ارتكاب معصیت پیدا مى‌كند. بنابراین، به دو دلیل عمده، انسان باید از انجام اعمال خلاف دورى گزیند: یكى نتایج اخروى این اعمال، كه همان عذاب آخرت است و دیگرى سلب توفیق از انجام كارهاى خوب و آلوده شدن بیشتر به كارهاى زشت در این دنیا. توجه به این نتایج موجب مى‌شود كه انسان بیشتر مراقب اعمال خود باشد و تقواى الهى پیشه كند؛ هر غذایى را نخورد، هر حرفى را نزند و به طور كلّى، هر كارى را كه هوس دارد انجام ندهد. بلكه رضایت خدا را در اعمالش در نظر گیرد. با تقوى و بندگى خدا مى‌توان توفیق دعا و مناجات را، كه در واقع حضور در محفل انس الهى است، به دست آورد.
در موارد دنیوى نیز این گونه است كه هر كسى را به مجلس انس راه نمى‌دهند؛ هر كس ممكن است با افراد گوناگونى از دوستان و آشنایان ارتباط داشته باشد، اما مجلس انس او معمولاً با خواص است. بسیارند كسانى كه مسلمانند و هیچ گونه دشمنى با خدا ندارند، ولى در عین حال، موفق به انس با خدا نمى‌شوند. تنها كسانى توفیق حضور در بزم انس با خدا را مى‌یابند كه در اعمال و رفتار و معاشرتهاى خود با دیگران دقت بیشترى مبذول دارند و خدا را همیشه به یاد داشته باشند.
آنان كه در طول عمر خویش، به دلیل برخى لغزشها و انحرافها، آلودگیهایى پیدا كرده‌اند باید سعى كنند كه در ماه مبارك رمضان، كه توفیق
( صفحه 194)
ضیافت الهى نصیب آنها شده و به میهمانى و مجلس انس الهى دعوت شده‌اند، خود را از آلودگیها پاك سازند و بكوشند كه در این ماه شریف، خود را به داشتن تقواى الهى عادت دهند تا پس از این ماه نیز تقواى آنها ادامه داشته باشد.
یكى از بهترین بركات این ماه این است كه انسان موفق به انجام بهترین عبادات مى‌شود. در این ماه، انسان بر تمام اعمال خود مراقبت بیشترى به كار مى‌گیرد؛ هر غذایى را نمى‌خورد و سعى مى‌كند كه هر كلامى را نگوید، چشم و گوش خود را كنترل مى‌كند و... از اینرو، هر قدر كه در این ماه دقت و تمرین بیشترى در كنترل این امور داشته باشد، استفاده بیشترى نیز از این ماه عاید او مى‌شود. پس از اتمام این ماه نیز باید تلاش كند تا نتایجى را كه در سایه یك ماه تمرین به دست آورده است، محافظت نماید تا توفیقات او همچنان استمرار داشته باشد.
به هر حال، براى اینكه انسان همیشه حال دعا و مناجات داشته باشد باید از پیش، زمینه آن را فراهم آورد؛ در طول روز، ساعتى به دور از افكار و كارهاى دنیوى براى پرداختن به حالات خود و امور اخروى اختصاص دهد و در مجالس علما و بندگان شایسته خدا حضور پیدا كند؛ زیرا معاشرت با پاكان و نیكان، انسان را به یاد خدا مى‌اندازد، همان گونه كه معاشرت با اهل باطل و دنیاپرستان انسان را از خدا غافل مى‌سازد. و نیز زیارت قبور بزرگان و اولیاى الهى و امام زادگان از جمله امورى است كه انسان را به یاد خدا مى‌اندازد و توجه او را از دنیا كم مى‌كند.
و اگر اندكى توفیق یافتیم، باید مراقب باشیم كه گرفتار غرور نشویم و با
( صفحه 195)
نگاه حقارت آمیز به دیگران، خود را برخوردار از كمالات و توفیقات به حساب نیاوریم.
گرچه توفیق انجام اعمال شایسته نعمت بزرگى است، اما معلوم نیست كه همیشه این توفیق براى ما ادامه داشته باشد یا دیگران براى همیشه از آن محروم باشند. چه بسیار افرادى كه اهل طاعت و عبادت بوده‌اند، اما عاقبت آنها به خیر ختم نشده است و چه بسیار افرادى كه اهل معصیت بوده‌اند، اما عاقبت رستگار گردیده‌اند. لذا، حتى به افراد معصیت كار هم نباید با چشم حقارت آمیز نگاه كرد. آنچه بسیار مبغوض خداوند است، غرور و خودپسندى مى‌باشد تا آنجا كه در برخى روایات آمده است كه گاهى براى اینكه افراد به غرور گرفتار نشوند خداوند توفیق نماز شب را از آنها سلب مى‌كند؛(114) زیرا غرور به قدرى براى انسان مضر است كه نماز شب هم نمى‌تواند آن را جبران نماید.
اَللّهُمَّ احْمِلْنا فى سُفُنِ نِجاتِكَ وَ مَتِّعْنا بِلَذیذِ مُناجاتِكَ وَ اَوْرِدْنا حِیاضَ حُبِّكَ وَ اَذِقْنا حَلاوَةَ وُدِّكَ وَ قُرْبِكَ وَاجْعَلْ جِهادَنا فیكَ وَ هَمَّنا فى طاعَتِكَ و...(115)
بار خدایا، ما را در كشتیهاى نجاتت بنشان و به لذت مناجاتت كامیاب گردان، و بر جویبارهاى محبّتت واردساز و شیرینى محبّت و قربت را بما بچشان و كوشش ما را در راه خودت قرار ده و همّت ما را در طاعتت مقرر فرما... آمین یا رب العالمین.
( صفحه 196)
(4)
«اِلهی لَو قَرَنْتَنی بِالاَْصْفَادِ وَ مَنَعْتَنی سَیْبَكَ مِنْ بَیْنِ الاَْشْهَادِ وَ دَلَلْتَ عَلى فَضَایِحی عُیُونَ الْعِبَادِ وَ اَمَرْتَ بی اِلَى النَّارِ وَ حُلْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ الاَبْرارِ مَا قَطَعْتُ رَجائی مِنْكَ وَ مَا صَرَفْتُ تَأمیلی لِلْعَفْوِ عَنْكَ وَ لا خَرَجَ حُبُّكَ مِنْ قَلْبی اَنَا لا أَنْسى ایَادیَكَ عِنْدی وَ سِتْرَكَ عَلَىَّ فی دَارِالدُّنْیَا...» ؛
اى خدا، اگر گردنم را به زنجیر قهرت ببندى و عطایت را از میان همه خلق، از من منع كنى و در چشم بندگانت رسوایى ام را آشكار سازى و فرمان دهى كه مرا به آتش دوزخ كشند و بین من و نیكان جدایى افكنى، باز هم رشته امیدم از تو قطع نخواهد شد و از امیدى كه به عفو و بخششت دارم منصرف نمى‌شوم و محبتت از دلم بیرون نخواهد رفت. من هرگز عطا و بخششها و پرده پوشیهایت بر من را در دنیا فراموش نخواهم كرد.