امام (ع) پس از ذكر صلوات مىفرماید:
«و بَلِّغْ بایمانى اَكْمَلَ الاْیمان واجْعَلْ یقینى اَفْضَلَ الیقین»
كامل ترین مراتب ایمان را به من مرحمت كن و یقین من را برترین یقین قرار بده.
وقتى كه انسان از خدا امور معنوى را طلب مىكند، باید بهترین و بالاترین مراتب آن را بخواهد. معمولاً ما در مورد نیازهاى مادى و دنیوى خود طالب بهترین ها هستیم و از خدا نیز آن را طلب مىكنیم، ولى براى
( صفحه 279)
كسب سجایاى انسانى به مرتبه پایین آن اكتفا مىكنیم؛ اگر بلند همت باشیم سعى مىكنیم واجبات خود را انجام داده و از محرمات دورى جوییم، تا به آتش جهنم گرفتار نشویم. امّا امام (ع) در این دعا به ما تعلیم مىدهد كه كوتاه همت نباشیم و در دعاهاى خود ایمانى مانند ایمان انبیا و یقینى مانند یقین صدّیقین از خدا طلب كنیم، تا اگر لیاقت كسب آن مراتب عالى را نداشتیم، خدا به اندازه ظرفیت ما، آن را به ما عطا كند.
نعمتهاى بزرگ مادى همواره با خود آفاتى به همراه دارند؛ هر چه نعمت مادى بیشتر، گرفتارى و دردسر و غصه آن نیز بیشتر است؛ امّا نعمتهاى معنوى این گونه نیستند؛ آن ها هر چه عالى تر باشند، لذت، سعادت و كمال آن ها نیز بیشتر خواهد بود؛ بنابراین، باید در مورد امور معنوى همت خود را متوجه بالاترین مراتب ایمان و یقین نمود و از خدا براى كسب آن ها یارى خواست.
ایمان داراى درجاتى است و قابل افزایش و كاهش است. قرآن كریم مىفرماید:
«.... و اِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ ایاتُهُ زَادَتْهُمْ اِیماناً...»(182)
... و چون آیات خدا را بر آنان تلاوت كنند بر مقام ایمانشان بیفزاید... .
امام (ع) در این دعا از خداوند بالاترین درجات ایمان را طلب مىكند كه هیچ كاستى نداشته باشد. شاید دلیل اینكه امام (ع) در مورد یقین به «بهترین» تعبیر نموده، این است كه حقیقت یقین اعتقاد صد در صد قطعى
( صفحه 280)
است كه احتمال خلاف آن نمىرود؛ بنابراین، نمىتوان گفت كه یقین مراتب یا كم و زیادى دارد، امّا مىتوان براى آن انواعى برشمرد. كیفیت یقین ها با هم متفاوت است؛ یك نوع آن یقینى است كه از راه استدلال حاصل مىشود و به آن علم الیقین مىگویند و نوع دیگر آن یقینى است كه با كشف و شهود حاصل مىشود و به آن عین الیقین مىگویند و نوع سوم آن كه با یافتن حقیقت و اتصال به آن حاصل مىگردد، به آن حق الیقین اطلاق مىشود.
براى تقریب به ذهن مىتوان این موضوع را به شربت گوارایى كه در لیوانى وجود دارد تشبیه كرد: فردى آن را ندیده است، ولى توسط مخبر صادقى به وجود آن پى مىبرد؛ فرد دیگرى آن شربت را در لیوان مىبیند و فرد سوم، این شربت را مىچشد. در اینجا هر سه نفر به وجود این شربت یقین دارند، امّا نحوه یقین هر كدام متفاوت است. شاید منظور از «افضل» در این دعا نحوه كامل تر و بهترین یقین است، كه معمولاً علماى اخلاق آن را به حق الیقین تعبیر مىكنند.