شایسته است كه انسان در محتواى این دعاها دقت كند و پیش خود مجسّم نماید كه چگونه امام سجاد(علیه السلام) در نیمه هاى شب ماه رمضان، دست به آسمان بلند مىنمود و با خداى خویش چنین راز و نیاز مىكرد:
( صفحه 167)
«اَلْحَمْدُ لِِّلهِ الَّذى لا اَدْعُو غَیْرَهُ وَ لَو دَعَوْتُ غَیْرَهُ لَمْ یَسْتَجِبْ لى دُعائى» ؛
ستایش خدایى را كه فقط او را مىخوانم، در حالى كه اگر دیگرى را خوانده بودم جواب مرا نمىداد.
اگر گاهى امید ما ناامید مىشود به دلیل این است كه به غیر خدا امید بسته ایم. از این رو،امام سجاد(علیه السلام) مىفرماید:
«اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لا اَرجُو غَیْرَهُ وَ لَوْ رَجَوْتُ غَیْرَهُ لاََخْلَفَ رَجَائى» ؛
ستایش خدایى را كه جز او به هیچ كس امیدى ندارم و اگر به دیگرى امید داشتم امیدم را ناامید مىكرد.
و در جاى دیگرى به خدا عرض مىكند:
«كَیْفَ اَرْجُو غَیْرَكَ وَالْخَیْرُ بِیَدِكَ كُلُّهُ» ؛(99)
چگونه به غیر تو امید داشته باشم در صورتى كه هر خیر و نیكویى به دست تو است؟
این كلمات را باید از زبان امام سجاد(علیه السلام) بخوانیم. فقط كسى مانند او مىتواند این چنین با خدا سخن بگوید و چنین ادعایى داشته باشد، وگرنه ما به مرتبه اى نرسیده ایم كه بخواهیم از جانب خودمان این گونه ادعا كنیم.
«اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى یَحْلُمُ عَنّى حَتّى كَاَنّى لاذَنْبَ لی» ؛
ستایش خدایى را كه نسبت به من حلم مىورزد و با من چنان رفتار مىكند كه گویى اصلا گناهى مرتكب نشده ام.
البته باید توجه داشت كه این همه حلم و گذشت خداوند مخصوص
( صفحه 168)
این دنیاست كه عقوبت اعمال زشت انسان را به تأخیر مىاندازد تا شاید باز گردد و از اعمال زشت خود پشیمان شود. لذا، نسبت به انسان گنهكار چنان رأفت و رحمت از خود نشان مىدهد كه وقتى همین انسان گنهكار به سوى او مىرود گویا دوستش به سراغ او آمده است؛ نمىگوید تو بودى كه بارها با من مخالفت كردى و مرتكب معصیت شدى. نه تنها او را طرد نمىكند، بلكه به گونه اى با او رفتار مىكند كه گویا اصلا گناهى مرتكب نشده است.
وقتى انسان به این حقایق توجه كند جاذبه اى كه بین او و خدا وجود دارد تقویت مىشود و محبتش نسبت به خدا بیشتر مىگردد. لذا، دوست دارد كه بیشتر با خدا حرف بزند و با او انس بگیرد و آماده مىشود كه از كارهاى زشت خویش دست بكشد و از تعلقاتى كه به امور مادى و دنیوى دارد، صرف نظر نماید؛ چرا كه مىفهمد تنها كسى كه با او رابطه حقیقى دارد خداست و بس. تنها كسى كه مىتواند امیدها را تحقق بخشد خداست و تنها او مىتواند حاجات انسان را برآورد. توجه به این معانى لطیف موجب مىشود كه به تدریج، پرده هایى كه بین انسان و خدا وجود دارد از میان برداشته شود و به قدر ظرفیت خویش، احساس كند كه به خدا نزدیك است. خداوند نیز صداى او را مىشنود و آماده است كه به خواسته هاى او پاسخ مثبت دهد. در دعاى افتتاح، در توصیف خداوند مىفرماید:
«...اَلْباسِطِ بِالْجُودِ یَدَهُ» ؛
آنكه دست عنایتش به جود و بخشش بر خلق گشاده است.
( صفحه 169)
بنابر این، خداوند خوان عنایت خویش را براى خلق گسترده است؛ این ما هستیم كه باید با اعمال اختیارى، در خود حالى ایجاد كنیم كه بتوانیم از فیوضات الهى بهره مند شویم، و گرنه او نسبت به بندگان خود بخل نمىورزد. ما با گرفتاریها، سرگرمیها و آلودگیهایى كه براى خود ایجاد كرده ایم فرصت توجه به این مسائل را نمىیابیم، در صورتى كه خدا در همه جا و همه وقت حاضر است و اگر او را بخوانیم صداى ما را مىشنود و جواب مىدهد، بلكه بالاتر از آن، در روایت قدسى، نقل شده كه خداوند مىفرماید:
«اُناجِیهِ فی ظُلَمِ الْلَّیْلِ وَ نُورِ النَّهارِ» ؛(100)
در تاریكى شب و روشنى روز، من با او (آدمى) نجوا مىكنم.
یعنى به جاى آنكه بنده با خدا حرف بزند، خداوند با او صحبت مىكند. وقتى بنده دوست خدا شود، اگر از خدا غفلت كند او خودش یاد خویش را به دل بنده مىاندازد. الطاف آشكار و پنهان خداوند نسبت به بندگانش به قدرى فراوان است كه قابل بیان نیست. و ما در پرتو وجود ائمه اطهار(علیهم السلام) از چنین حالات و عنایاتى آگاهى یافته ایم. و براى آنكه از خرمن فیوضات الهى خوشه اى برگیریم دعایى مىخوانیم و مطلبى اظهار مىداریم تا شاید مشمول عنایت او واقع شویم و آلودگى هاى ما را پاك كند، و گرنه ما به قدرى به دست و پاى خویش بند زده ایم كه اگر چشم امیدى به خدا و اولیاى او نباشد، نمىتوانیم خود را نجات دهیم. اگر
( صفحه 170)
انسان این گونه حالات معنوى را در یابد و حلاوت آنها را بچشد به چیزهاى دیگر اعتنایى نخواهد كرد. اولیاى خدا كه این حلاوت را دریافته اند چنین مىگویند:
اِلهى ما اَلَذَّ خَواطِرَ الاِْلْهامِ بِذِكْرِكَ عَلَى الْقُلُوبِ وَ ما اَحْلَى الْمَسیرَ اِلَیْكَ بِالاَْوْهامِ فِى مَسالِكِ الْغُیُوبِ وَ ما اَطْیَبَ طَعْمَ حُبِّكَ وَ ما اَعْذَبَ شِرْبَ قُرْبِكَ» ؛(101)
اى خداى من، چقدر یاد تو كه با الهام خطور كند بر دلها، لذتبخش است! و چه اندازه فكر و اندیشه ها كه در پرده هاى غیب به سوى تو سیر مىكنند، شیرین است! چقدر طعم محبّتت خوش و شربت قربت گوارا است!
بنابر این، باید دعا كنیم و اگر هم نمىتوانیم ـ كه نمىتوانیم ـ دست كم، از دعا كنندگان حقیقى تقلید كنیم؛ یعنى مانند كسانى كه حقیقتاً مناجات مىكنند، عمل كنیم تا شاید خداوند ما را نیز مورد عنایت خویش قرار دهد. گاهى خدا كسانى را كه مانند بندگانش عمل مىكنند دوست دارد. در روایتى، آمده است كه در دربار فرعون، دلقكى بود كه گاهى براى خنداندن فرعون از حضرت موسى تقلید مىكرد، لباس پشمینه اى مىپوشید، چوبى به دست مىگرفت و مقابل فرعون مىایستاد و مىگفت: من پیغمبرم، از سوى خدا، آمده ام، یا ایمان بیاور یا چنین و چنان مىكنم. بر حسب روایت، وقتى خدا فرعون و فرعونیان را غرق كرد این دلقك را
( صفحه 171)
غرق نكرد، فرمود: او كسى است كه شبیه بنده و دوست ما مىشد؛ از اینجهت او را غرق نكردم.
بنابر این، ما هم خودمان را شبیه دوستان خدا مىسازیم، جملاتى را كه آنها خواندهاند، مىخوانیم تا شاید خدا ما را، از اینرو كه خود را شبیه دوستان او ساخته ایم(102)، مورد عنایت و لطف خود قرار دهد.
«اِلهى اِنْ كانَ قَلَّ زادُنا فِى الْمَسیرِ اِلَیْكَ فَلَقَدْ حَسُنَ ظَنُّنا بِالتَّوَكُّلِ عَلَیْكَ وَ اِنْ كانَ جُرْمُنا قَدْ اَخافَنا مِنْ عُقُوبَتِكَ فَاِنَّ رَجائَنا قَدْ اَشْعَرَنا بِالاَْمْنِ مِنْ نِقْمَتِكَ»؛(103)
معبودا، اگر توشه ما در سفر به سوى تو اندك است، ولى حسن ظنمان به اعتماد بر تو بسیار است و اگر گناهانمان ما را از عقوبتت مىترساند، امیدمان به كرمت ما را نوید ایمنى از انتقامت مىبخشد.
( صفحه 172)
( 2)
...اَدْعُوكَ یا سَیِّدى بِلِسان قَدْ اَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ، رَبِّ اُناجیكَ بِقَلْب قَدْ اَوْبَقَهُ جُرْمُهُ، اَدْعُوكَ یا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِیاً خائِفاً، اِذا رَأَیْتُ مَوْلاىَ ذُنُوبى فَزِعْتُ وَ اِذا رَأَیْتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ، فَاِنْ عَفَوْتَ فَخَیْرُ راحِم وَ اِنْ عَذَّبْتَ فَغَیْرٌ ظالِم .
اى آقا و سید من، تو را مىخوانم با زبانى كه گناهش آن را لال كرده؛ پروردگارا، با تو راز و نیاز مىكنم با دلى كه جرمش آن را هلاك كرده؛ پروردگارا، تو را مىخوانم با دلى ترسان و شوقمند و امیدوار و هراسان. اى مولاى من، چون به گناهم بنگرم زار بنالم و چون به كرم تو نظر افكنم طمع بسته، امیدوار مىگردم، پس اگر مرا ببخشى تو بهترین مهربانانى و اگر عذاب كنى ستم نكرده اى!