امام سجاد(علیه السلام) در قسمتى از دعاى «ابوحمزه» به خداوند عرض مىكند:
«اَللّهُمَّ اِنّی كُلّما قُلْتُ قَدْ تَهَیَّاتُ وَ تَعَبَّأتُ وَقُمْتُ لِلصَّلوةِ بَیْنَ یَدَیْكَ وَ نَاجَیْتُكَ اَلْقَیْتَ عَلَىَّ نُعاساً اِذَا اَنَا صَلَّیْتُ وَ سَلَبْتَنی مُنَاجَاتَكَ اِذَا اَنَا نَاجَیْتُ مالی كُلّما قُلْتُ قَدْ صَلَحَتْ سَریرتی وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوابینَ مَجْلِسی عَرَضَتْ لی بَلِیَّةٌ اَزَالَتْ قَدَمی وَ حالَتْ بَینی وَ بَیْنَ خِدْمَتِكَ سَیدى لعَلَّكَ عَنْ بابِكَ طَرَدْتَنى وعَنْ خِدمَتِكَ نَحیّیتَنیَ اَو لَعَلَّكَ رَأَیْتَنی مُسْتَخِفَّاً بِحَقِّكَ فَاَقْضَیْتَنى اَوْ لَعَلَّكَ رَأیْتَنى مُعْرِضاً عَنْكَ فَقَلَیْتَنی اَو لَعَلّكَ وَجَدْتَنی فی مَقامِ الْكاذِبینَ فَرَفَضْتَنی اَو لَعَلّكَ رَأیْتَنی غَیْرَ شَاكِر لِنَعْمَائِكَ فَحَرَمْتَنی اَوْ لَعَلَّكَ فَقَدْ تَنی مِنْ مَجَالِسِ الْعُلَمَا فَخَذَلْتَنی اَو لَعَلَّكَ رَأیْتَنی فِی الْغَافِلینَ فَمِنْ رَحْمَتِكَ آیَسْتَنی اَو لَعَلَّكَ رَأَیْتَنی آلِفَ مَجالِسِ الْبَطّالینَ فَبَینی وَ بَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنی اَو لَعَلَّكَ لَمْ تُحِبَّ اَنْ تَسْمَعَ دُعَائی فَبَاعَدْتَنی اَو لَعَلَّكَ بِقِلَّةِ حَیائی مِنْكَ جَازَیْتَنی»؛
پروردگارا، هر گاه من خود را مهیّا و آماده اطاعت تو ساختم و در پیشگاه تو به نماز ایستادم و مشغول مناجات با تو شدم مرا به خواب انداختى و حال راز و نیاز را از من گرفتى. چه شد كه هر چه با خود عهد كردم و گفتم كه پس از این، باطن خود را نیكو خواهم كرد و به جمع اهل توبه در مىآیم، برایم حادثه اى پیش آمد كه به عهد خود ثابت قدم نماندم و آن بلیّه بین من و خدمت تو، حایل گردید، اى سرور من، شاید تو مرا از درگاه (لطف) خود رانده اى و از خدمت (و بندگى)ات دور ساخته اى یا شاید دیدى كه من حق (بندگى) تو را خفیف شمردم و بدین سبب، مرا (از درگاهت) دور ساخته اى
( صفحه 191)
یا شاید دیدى كه من از تو روى گردانم، بدین سبب بر من غضب نموده اى یا شاید مرا در زمره دروغگویان یافته (از نظر عنایت خود) دور كرده اى یا شاید دیدى كه از نعمتهایت شكرگزارى نمىكنم لذا، مرا محروم ساخته اى؟ یا شاید مرا در مجالس اهل علم نیافته اى، از اینروى، به خوارى و خذلانم انداخته اى یا شاید مرا در میان اهل غفلت یافته اى و (بدین جرم،) از رحمت خود نومید ساخته اى یا شاید دیده اى كه به مجالس اهل باطل الفت گرفته ام، پس مرا بین آنها وا گذاشته اى یا شاید دوست نداشته اى كه دعایم را بشنوى و مرا از درگاهت رانده اى یا شاید به جرم و گناهم مكافات كرده اى و یا اینكه شاید به دلیل بى شرمى (در حضورت،) مجازاتم نموده اى.
از مطالعه و دقت در این فراز درمى یابیم كه آن گونه نیست كه هر وقت بخواهیم حال دعا و مناجات و عبادت خدا براى ما میسّر باشد. تجربه نیز ثابت كرده است كه این حالات بطور كامل، در اختیار انسان نیست. بسیارى از اوقات، با اینكه انسان مىخواهد دعا و نماز باحالى داشته باشد، اما وقتى به خود مىآید متوجه مىشود كه در حال دیگرى بوده است، و فراموش مىكند كه در حال نماز یا دعاست. از این فقرات استفاده مىشود كه اعمال گذشته ما موجب بروز این حالات و سلب توفیقات مىشود.
انسانى كه شب و روز خود را به بطالت و كارهاى بیهوده مىگذارند، نمىتواند در نماز و مناجات، توجه خود را كاملا متمركز كند و از راهیابى خیالات باطل به ذهن خود جلوگیرى نماید. معاشرت با افرادى كه كارهاى نادرست انجام مىدهند یا حرفهاى لغو و بیهوده مىزنند موجب مىگردد كه حالات و رفتار آنها در روح انسان تأثیر بگذارد و حال دعا و
( صفحه 192)
مناجات از انسان سلب شود. دورى از علما و بندگان شایسته خدا، همچنین ارتكاب گناهان موجب سلب توفیق عبادت از انسان مىشود. در برخى از روایات، وارد شده است كه گاهى خداوند بنده اى را به دلیل ارتكاب معصیت، از توفیق تهجّد و شب زنده دارى محروم مىكند و این عقوبت گناهى مىباشد كه در روز مرتكب شده است.
بنابراین، اگر انسان بخواهد به دعاى باحال، نماز با حضور قلب و تلاوت قرآن توفیق یابد باید از پیش، مقدمات آن را فراهم كند. اگر زمینه سازى قبلى نباشد، هنگام خواندن نماز و دعا نمىتوان حال مناسب پیدا كرد.
این فقرات از دعاى «ابوحمزه» به ما تذكر مىدهد كه كاملا مراقب خود باشیم تا مبادا با انجام رفتارى نامناسب، حال دعا و حضور قلب در عبادات از ما سلب شود. كسانى كه مىخواهند موفق به تهجّد و عبادت در شب گردند باید در روز مراقب گفتار و كردار خود باشند؛ چشم و گوش خود را از آنچه نباید ببینند و بشنوند، حفظ كنند، دل خود را به امور باطل متوجه نسازند، و خیالات واهى به مخیّله خود راه ندهند؛ زیرا تمام این موارد مانع از حضور قلب مىشود. از اینرو، مىتوان گفت كه همه گرفتاریهاى انسان به دست خود او ایجاد مىشود؛ اوست كه با اعمال خود، نعمتهاى معنوى را از خود دور مىكند. كلید حلّ همه این مسائل نیز به دست خود اوست.