نكتهاى كه جاى تأمل دارد و در مكاتب گوناگون فلسفى مورد توجه قرار گرفته است این است كه هر یك از شرایط داراى مراتب گوناگون هستند كه آن مراتب از نظر ارزشگذارى متفاوتاند. مثلا تقوا از دامنه و مراتب گوناگونى برخوردار است. یكى از مراتب آن و در واقع پایینترین مرتبه آن انجام واجبات و ترك گناهان است. از جمله مراتب آن، مرتبهاى است كه اولیاى خدا و رهبران بزرگ دینى همچون امام خمینى(رحمه الله)و كسانى كه داراى مقام نزدیك به مقام معصوم هستند از آن برخوردارند، كه به پاس داشتن این مقام حتّى فكر و خیال خود را از ناخالصىها و نگرشهاى غیر الهى پیراسته مىكنند.
حال كدام مرتبه را باید به عنوان نصاب و معیار صلاحیت افراد براى احراز مسؤولیتها در نظر گرفت. اگر داشتن عالىترین مراتب تقوا را براى آن مهم در نظر بگیریم، ما با مشكل مواجه مىشویم؛ چون این افراد بسیار كمشمارند و شاید تعداد آنها براى تصدّى عالىترین مقامات كشورى كفایت كند، اما براى سایر مسؤولیتها كفایت نمىكند؛ و اگر پایینترین مرتبه تقوا را كافى بدانیم، در عمل پاسخگو نیست و در موارد زیادى ما مواجه با تخلّف خواهیم شد و در نتیجه به هدف خود نمىرسیم. این مسأله در برابر ارائهكنندگان متدهاى عملىِ حوزه و
( صفحه 98 )
قلمروهاى گوناگون رفتار انسانى چالشى اساسى قرار داده است. برخى در لزوم برخوردارى افراد، در ردههاى گوناگون، از صلاحیتهاى اخلاقى معتقد به اصل «همه یا هیچ» هستند. یعنى یا فرد باید عالىترین مرتبه صلاحیت اخلاقى را داشته باشد، یا بالكل باید از لزوم داشتن صلاحیت اخلاقى صرف نظر كرد. در زمینههاى مختلف علوم انسانى و از جمله در زمینه فلسفه اخلاق، گروهى داراى چنین گرایشى هستند.