از دیدگاه اسلامى، حفظ مصالح معنوى كه در سایه دین تحقّق پیدا مىكند از اهداف اصلى و اوّلیه مىباشد. این مهمترین نقطه اختلاف بین دین اسلام و سایر مكاتب فلسفى رایج در دنیاست، و ما نمىتوانیم در روش و وظایف حكومت تابع غرب باشیم؛ زیرا اختلافى بنیادى و
( صفحه 29 )
اساسى در اهداف حكومتى داریم. اگر هدف فراموش شد، ساختار، شرایط، وظایف و اختیارات عوض مىشود. بواقع، ابهام و انحراف در افكار و اندیشههاى افراد و حتّى از سوى كسانى كه بىغرض هستند و همان انحرافات و ابهامات را در روزنامهها و كتابهایشان مطرح مىكنند، از اینجا ناشى مىشود كه آنها به هدف قانون و حكومت از دیدگاه اسلامى و اختلافى كه اسلام با مكاتب دیگر دارد توجّه نكردهاند. اصل اسلام را پذیرفتهاند، واقعاً هم خدا را قبول دارند، نماز مىخوانند، روزه مىگیرند، كافر و منكر دین نیستند؛ اما هنگام عمل، در مسائل اجتماعى و سیاسى، صددرصد تابع غرب مىشوند. دیگر فكر نمىكنند كه آیا این روش با تفكّر اسلامى سازگار است یا نه. مىگویند امروز دنیا با این رویّه اداره مىشود و ما نمىتوانیم بر خلاف مشى دنیا حركت كنیم. امروز تمدّن دنیا، تمدّن غربى است و فرهنگ حاكم، فرهنگ لیبرال است؛ ما هم نمىتوانیم بر خلاف آن عمل كنیم!
ولى ما اوّلا باید، از دیدگاه تئوریك و نظرى، خودمان بفهمیم كه اسلام چه مىگوید، آیا اسلام آنچه را در غرب اِعمال مىشود قبول دارد یا نه. ثانیاً، در مقام عمل ببینیم مىتوانیم دستور العملهاى اسلام را پیاده كنیم یا نه؟ اگر فرضاً در عمل نتوانستیم آنها را پیاده كنیم، لااقل بدانیم كه اسلام منش و رفتار لیبرالى را نمىپذیرد؛ پس سعى نكنیم روش غیر اسلامى را به نام اسلام جلوه بدهیم. ما در زمان طاغوت هم نمىتوانستیم به روشهاى اسلامى عمل كنیم، ولى مىدانستیم آن حكومت، اسلامى نیست و بخشى از رفتارش ضدّ اسلامى است. پس عدم زمینه براى اجراى دستورات اسلام موجب نمىشود كه بگوییم اسلام عوض شده است. امروز هم، در بعضى موارد، ممكن است نتوانیم اسلام را پیاده كنیم، اما نباید بگوییم اسلام همان است كه ما انجام مىدهیم. اسلام را همانگونه كه هست باید بشناسیم و اگر جایى نتوانستیم به آن عمل كنیم، از خداوند عذرخواهى كنیم كه نتوانستیم به آن عمل كنیم، و اگر خداى نكرده تقصیرى هم داشتیم، باید از ملّت مسلمان عذرخواهى بكنیم كه در اجراى اسلام تقصیر داشتهایم. پس نباید در اسلام تغییر ایجاد كنیم و متوجّه باشیم كه اسلام همان دینى است كه 1400 سال قبل توسّط پیغمبر اسلام آورده شده است.
( صفحه 30 )