تربیت
Tarbiat.Org

نظریه سیاسی اسلام جلد دوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

8. ضرورت مبارزه با دشمنان و منافقان و برداشتن موانع هدایت

اما در ارتباط با دین و گسترش و دفاع از آن: اسلام در قرآن ابتدا دعوت به هدایت و ارشاد انسانها مى‌كند، در عین حال اگر كسانى جلوى نشر دعوت انبیاء بخصوص پیامبر اسلام را گرفتند؛ قرآن فرمان مى‌دهد كه با آنان بجنگند و آن خارهاى سر راه هدایت انسانها را كنار بزنند. از این رو، در عصر پیامبر و معصومان جهاد ابتدایى واجب گردید، براى این كه موانع هدایت مردم برداشته شود. بر این اساس، وقتى پیامبر اسلام مبعوث مى‌گردد، مسأله این نیست كه او مى‌تواند در امور داخلى كشورهایى چون روم و ایران دخالت كند و یا نمى‌تواند؛ بلكه واقعیت آن است كه پیامبر براى هدایت همه انسانهاى روى زمین مبعوث شده، پس هر كسى، حتّى پادشاه ایران و قیصر روم نیز، اگر با دعوت پیامبر مخالفت كرد، وظیفه پیامبر است كه با آنان بجنگد. از این جهت براى سران كشورها نامه فرستاد و آنان را دعوت به اسلام كرد و از آنان خواست كه مسیر هدایت مردم كشورهایشان را به روى رسول خدا و نمایندگان ایشان هموار سازند؛ و الاّ آماده جنگ گردند.
پس با این كه جهاد یكى از اصول مسلّم اسلام است و شیعه و سنّى و همه فرَق اسلامى بر آن اتّفاق دارند و كسى با آن مخالفت ندارد ـ و جهاد و جنگ با ائمّه كفر از این جهت واجب شده بود كه آنها مانع هدایت و ارشاد مردم خودشان و گسترش دعوت پیامبر بودند؛ و از این رو رسول خدا موظّف بود كه براى كنار زدن آنها و ایجاد زمینه براى هدایت مردم، با آنها وارد جنگ شود ـ با این وصف چگونه مى‌توان گفت اسلام مطلقاً جنگ و جهاد را لازم و جایز نمى‌داند؟ مگر ما مى‌توانیم آیاتى را كه در زمینه جهاد و مبارزه با كفر و نفاق و دشمنان اسلام وارد شده است، ندیده بگیریم و آنها را پنهان سازیم؟
آرى قتال و مبارزه با دشمنان خدا یكى از اصول مسلّم اسلام است و با این كه اسلام در
( صفحه 236 )
احكام جهاد، بالاترین اصول انسانى را مدّ نظر قرار داده است و سفارش به رعایت آنها كرده است، اما در عین حال تأكید مى‌كند كه وقتى در برابر معاندان و كسانى كه آگاهانه علیه حق و حقیقت بر خاسته‌اند و سرستیز با دین خدا دارند و پیمان شكسته‌اند، بجنگید:
«وَإِنْ نَكَثُوا أَیْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِى دِینِكُمْ فَقَاتِلُوا اَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ.»(45)
و اگر پیمانهاى خود را پس از عهد خویش بشكنند، و آیین شما را مورد طعن قرار دهند، با پیشوایان كفر پیكار كنید؛ چرا كه آنها پیمانى ندارند. شاید (با شدّت عمل شما) دست بردارند.
همچنین خداوند هم در سوره تحریم آیه 9 و هم در سوره توبه آیه 73 فرمان مى‌دهد كه پیامبر و مسلمانان با كفّار و منافقان بجنگند و با درشتى و خشونت با آنان رفتار كنند:
«یَا أَیُّهَا النَّبِىُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوئهُمْ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ.»(46)
اى پیامبر، با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنها سخت بگیر. جایگاهشان جهنم است، و چه بد سرنوشتى است.
(آن نویسنده نوشته بود كه آیات جهاد مربوط به كفار است و در آیه فوق دقّت نكرده بود كه علاوه بر كفار خداوند دستور جهاد و مبارزه با منافقان داخلى را نیز صادر كرده است.)
همچنین در جاى دیگر خداوند مى‌فرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ امَنُوا قَاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْیَجِدُوا فِیكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ.»(47)
اى كسانى كه ایمان آورده‌اید، با كافرانى كه به شما نزدیكترند پیكار كنید، (و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزدیك غافل نكند.) آنها باید در شما شدّت و خشونت (و قدرت) احساس كنند؛ و بدانید خداوند با پرهیزگاران است.
در آیه فوق دستور مى‌دهد كه مسلمانان با كفارى كه در نزدیكى آنها بسر مى‌برند بجنگند و
( صفحه 237 )
از آنان غافل نگردند و طعم غضب و درشتى و خشونت خود را به همسایگان كافر خود بچشانند، تا بترسند و علیه آنان خیانت و توطئه نكنند. همچنین در آیه دیگر خداوند مى‌فرماید:
«وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قَوَّة وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدوَّكُمْ وَاخَرِینَ مِنْ دُونِهِم لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ...»(48)
هر نیرویى در قدرت دارید، براى مقابله [=دشمنان] آماده سازید، و (همچنین) اسبهاى ورزیده (براى میدان نبرد)، تا به وسیله آنها دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید؛ و (همچنین) گروه دیگرى غیر از اینها كه شما نمى‌شناسید و خدا آنها را مى‌شناسد.
(به كسانى كه با ادبیات عرب آشنا هستند، توصیه مى‌كنم بنگرند معادل واژه «ارهاب» در زبانهاى خارجى و غیر عربى چیست؛ اگر من بگویم، روزنامه‌ها تیتر مى‌كنند كه فلانى طرفدار تروریسم است.)
به هر حال، قرآن دستور داده است كه درباره كسانى كه با منطق نمى‌شود با آنان سخن گفت و گستاخانه راه هدایت و ارشاد و دعوت پیامبر را سد كرده‌اند و از روى عناد و دشمنى و آگاهانه با اسلام مى‌جنگند، با خشونت و شدّت تمام برخورد شود و مسلمانان در آنان رعب و وحشت ایجاد كنند، تا خیال تجاوز، خیانت و ضربه زدن به مسلمانان به سرشان نزند. نمى‌شود به آنان گفت: شما به دین خودتان، ما نیز به دین خودمان؛ بیایید دوستانه و برادرانه در كنار هم زندگى مسالمت‌آمیزى داشته باشیم.