تربیت
Tarbiat.Org

انسان؛ از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی
اصغر طاهرزاده

ارتباط انسان‌شناسی با نبوت

وقتی متوجّه شویم بُعد اصلی ابعاد انسان همان بعد غیبی و همان نفس ناطقه‌ی اوست و تن او در حقیقت ابزاری بیش نیست، و وقتی متوجّه باشیم كه بعد غیبی انسان از سنخ ارتباط با حق است و شأن او آن‌چنان است كه اگر خود را اسیر بدن نكند، به راحتی می‌تواند با عالم غیب تماس داشته باشد و از آن عوالم آگاهی یابد؛ نه‌تنها واقعیت نبوّت برای انسان‌های برگزیده بعید نخواهد بود، بلكه با توجه به انس و ارتباط انسان‌های برگزیده با حقایق عالم، با عطشی فراوان رو به‌سوی نبی می‌آوریم تا آنچه را آن وجود مبارك از حقایق غیبی دریافت كرده بر ما بگشاید.(23)
البته عنایت دارید که به صِرف این‌كه یك انسان از ابعاد شهوانی و دنیایی منصرف شد، نبیّ نمی‌گردد، درست است که وقتی انسان از ابعاد بدنی خود به‌وسیله‌ی تزكیه‌های شرعی، فاصله گرفت، بُعد غیبی او با عوالم غیب تماس می‌یابد، ولی نبیّ شدن چیزدیگری است که از طریق مبعوث‌شدن آن روح مزكّی به اراده‌ی خاص خداوند محقق می‌شود و خداوند مددهای خاصّی به آن روح می‌کند تا ظرفیت گرفتن شریعت را بیابد و بتواند در مأموریّتِ رساندنِ دین به مردم موفق گردد و این غیر از شهود عرفانی و یا توجّه به عوالم غیب است.
حاصل كلام این‌كه؛ اگر انسان درست شناخته شود، یكی از نتایج این شناخت این خواهد بود كه متوجّه می‌شود چنین لیاقتی برای ارتباط با عالم غیب در نوع انسان هست؛ اما چه كسی و چند نفر به مقام بعثت و نبوت نائل می‌شوند، آن مسأله‌ی دیگری است.