مسلّم است كه نفس چیزهایی را ادراك میكند كه بدن و قوای موجود در بدن از آن متأثّر میشوند، ولی اگر دقّت شود حقیقتاً معنی ادراك این است كه نفس با نیروی خلّاقهی خود، صورتی شبیه صورت موجود در خارج، در ذات خویش خلق میكند كه این صورتِ خلق شده توسط نفس، مناسب است با آن صورتی كه چشم از آن صورت، تصویر برداری كرده است. در واقع نفس آن صورتی را درك میكند كه خلق كرده است، زیرا اولاً؛ ما از شئِ خارجی صورتی بسیار كوچك در چشم خود داریم، ثانیاً؛ پس از انعكاس آن صورت خارجی بر روی لكّهی زردِ شبكیه، از آن تصویر از طریق اعصاب، مجموعهای از انتقالات الكتریكی به مغز میرسد. به این معنی که ما از آن صورت خارجی در مغز خود مجموعهای از آمپرهای متفاوت داریم كه هیچ شباهتی با آن صورت خارجی ندارد و با اینحال ما صورت شئ خارجی را توسط نفس خود درك میكنیم، و بههمینجهت میگوییم محسوس حقیقیِ نفس آن صورتی است كه نفس خلق كرده است و شئ خارجی شرایط و مُعِدّی است تا نفس، آن صورت را در خود خلق كند.
از همه مهمتر این نكته است كه عملِ «ادراك» و صورتی که در ذهن ما از شئ خارجی ایجاد میشود یک پدیدهی غیر مادّی است و غیر مادّه، معلول مادّه نمیتواند باشد و بههمین جهت نمیتوان پذیرفت كه علّت حقیقیِ صورتِ موجود در ذهنِ ما همین موجودات مادّی باشند كه در خارج از ذهن موجودند. بلكه پدیدهی مادیِ خارجی علت معدّه است تا نفس به كمك مبادی عالَم بالا، صورتی مطابق صورت شئ خارجی در خود ایجاد كند.