تربیت
Tarbiat.Org

انسان؛ از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی
اصغر طاهرزاده

شقیّ، خودْ شقیّ است

نكته‌ی اول: در روایات داریم که می‌فرماید: «اَلشَقیُّ مَنْ شَقیَ فی بَطْنِ اُمُّهِ وَ السَّعیدُ مَن سَعِدَ فی بَطْنِ اُمِّهِ»(86) انسانِ شقی و بدكار، از شكم مادر شقی و بدكار است و انسان سعید و نیكوكار، کسی است که از شكم مادر سعید و نیكوكار است. از این روایت ظاهراً معنای جبر به ذهن می‌رسد در حالی که این نوع روایات اشاره به علم خدا دارد كه تابع معلوم است، یعنی خداوند علم به اعمال انسان‌ها دارد ولی همان‌طور كه اعمال آنها با اختیار خودشان واقع می‌شود. منتها علم خدا به اعمال بندگان قبل از اعمال آنهاست، روایت فوق را امام موسی بن جعفر(ع) چنین تفسیر می‌كنند که: «اِنَّ ‌اللهَ تَعالی یَعْلَمَ اَنَّهُ سَیَعْمَلُ عَمَلَ الْاَشْقِیاء...»(87) خداوند می‌داند كه این انسانِ شقی به زودی عمل اشقیاء را مرتكب می‌شود و انسان سعید به زودی عمل نیکان را انجام می‌دهد. پس در اثر سوء اختیار خود به بیراهه می‌رود؛ با این‌كه می‌تواند نرود.
از حضرت علی(ع) در كشف الغطاء آمده است كه حضرت سرنوشت میثم و قنبر را پیش‌بینی كردند؛ بعضی‌ها خواستند حضرت را آزمایش كنند، به حضرت خبر دادند: «خالدبن‌عرطفه» مُرد. حضرت فرمودند: «خیر؛ او نمُرده، او یك فتنه‌ای راه می‌اندازد و پرچم ضلالت را هم به دست حبیب‌بن‌جمال می‌دهد» حبیب‌بن‌جمال در مجلس نشسته بود، برخاست و گفت:«من دوست شما هستم!» حضرت فرمودند: «مبادا یك چنین پرچم ضلالت را به دوش بكشی، ولی حتماً این‌كار را می‌كنی و از این درِ مسجد هم به داخل می‌آیی، ولی این كار را نكن»(88). ملاحظه کنید در این حدیث هم نهی امام هست که این کار را نکند و هم علمِ غیب امام. یعنی چون تو می‌كنی، من علم دارم، نه این که چون من علم دارم تو می‌كنی. علم حضرت تابع معلوم است با همه‌ی مبادی آن كه یکی از آن مبادی اختیار انسان است و همه‌ی آن‌چه حضرت پیش‌بینی كردند واقع شد. و این همان است که به آن «علمِ غیبِ تابع معلوم» می‌گویند. معنی «قُلِ اللهُ اَسْرَعُ مَكْراً» بگو خداوند دارای سریع‌ترین مكرهاست؛ به این صورت است که خداوند زودتر از آن‌چه افراد عمل می‌كنند، می‌داند و اگر مصلحت دید خنثی می‌نماید و مقابله می‌كند.
نكته‌ی دوم: در حالی كه علی(ع) در مسجد نماز می‌خواندند؛ مردی از قبیله‌ی مراد به حضور آن حضرت آمد و گفت: خودت را حفظ كن، زیرا مردی از قبیله‌ی مراد قصد كشتن تو را دارد. حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «إِنَّ مَعَ كُلِّ إِنْسَانٍ مَلَكَیْنِ یَحْفَظَانه فَإِذَا جَاءَ الْقَدَرُ خَلَّیَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُ وَ إِنَّ الْأَجَلَ جُنَّةٌ حَصِینَةٌ»(89) خداوند با هركس دو ملك گذارده كه او را نسبت به آنچه برای او مقدّر نشده حفظ می‌كنند، پس چون آنچه مقدّر شده، رسید؛ آن دو ملك میان او و آنچه مقدر شده‌است را خالی می‌كنند - تا آنچه مقدّر شده‌است واقع شود - و اَجَل و وقتِ معین شده‌ی مرگ، سپری محکم است كه انسان را از همه‌ی بلاها حفظ می‌كند.
حضرت‌علی(ع) در این سخن ما را متوجه قوانین ثابت عالَم وجود می‌كنند كه اختیار ما تا آن ‌جاها نفوذ ندارد، همچنان‌كه اختیار در زمان تولد یا جنسیت ما نفوذ نداشت. قوانین ثابتِ عالم وجود، به معنی جبری كه ما نتوانیم سعادتمندانه سرنوشت خود را برای زندگیِ قیامتی رقم بزنیم، نیست. بلكه بدین‌معنی است كه خداوند نظام خود را در دست ما نداده‌است تا ما با میل خود آن را تغییر دهیم، بلكه به ما امكان تغییر خود و تغییر سرنوشت خود را در دل نظامی متقن و حساب شده داده‌است.