برای شناخت انسان، آگاهی به او در سه مقطعِ قبل از دنیا، در دنیا و بعد از دنیا لازم است، زیرا انسان با سه مقطع وجودی، با سه مقطع از جهان هستی در ارتباط است.
كمالی را كه انسان در حركت مستمر خود با گذر از كاستیها، به سوی آن حرکت میکند، نمیتوان مادی دانست، زیرا امور مادّی تنها مسیر را تأمین مینمایند، بنابراین مادامی که انسان در محدودهی امور مادی است بین راه است و تا زمانی كه چشم درونی خود را باز نكرده و در شنیدن، احتیاج به گوش مادی دارد، در راه میباشد و چون به جایی رسید كه بدون چشم، دید و بدون گوش، شنید در طلیعهی مقصد است. طلیعهای كه حقایق را با علم حضوری دریافت مینماید.(117)
با توجه به سِعهی وجودی انسان و حضوری که میتواند در عوالم فوق مادی داشته باشد باید گفت: کمالاتی را كه مكتبهای مادی برای انسان ترسیم میكنند، غایت انسانی نیست و باید از این تفسیرها برای انسان فاصله گرفت و به همین جهت قرآن در آیهی 29 سورهی نجم میفرماید: «فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَوةَ الدُّنْیَا» از هرکس که به یاد ما پشت كرده و دنیا را انتخاب نموده، دوری كن. چون این افراد بالاتر از حیات مادی را به ما پیشنهاد نمیكنند، نهایتاً به ما در داشتن دنیای بیشتر کمک میکنند و از مقصد اصلی كه نزدیكی به انسان كامل است، محروممان مینمایند.
شناختِ فعلیت و كمال انسان كه در برابر شناختِ نقصهای آن است، از ضروریات شناخت انسان و شناخت مسیری است كه در آن زندگی میكند. و از این جهت میتوان گفت: تا معاد و مراحلی که هر کس باید طی کند، روشن نشود، تكامل انسان شناخته نمیشود.
عرض شد انسان تا خودكفا نشود و محتاج چشم و گوش باشد، در نقص است. و غنی كسی است كه اصلاً در هیچ بعدی نیاز برای او مطرح نیست و چون غنیِ بالذّات خداوند است، انسان متكامل نیز باید آیت غنی بشود.
كمال انسان، همان حقایقی است كه در دعای سحر بیان شده و انسان كامل شخصی است كه بتواند قادر به قدرتی شود كه بر همهی امور جریان داشته باشد. در جریان دعای سحر به جایی میرسید که متوجه میشوید نه تنها کاملترینها نزد خدا است بلکه هر چیز که نزد خدا است کاملترین است. میگویی: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُكَ مِنْ كَمالِكَ بِاَكْمَلِها وَ كُلُّ كَمالِكَ كامِل، اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُكَ بِكَمالِكَ كُلِّه» خدایا از عالیترین مراتب كمال تو درخواست میكنم، در صورتی كه تمامی مراتب کمال تو عالی است، خداوندا از تمامی مراتب كمال تو درخواست مینمایم.....» «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُكَ مِنْ اَسْمائِكَ بِاَكْبَرِها وَ كُلُّ اَسْمائِكَ كَبیرَه، اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُكَ بِاَسْمائِكَ كُلِّها» پروردگارا! بزرگترین اسماءات را از تو طلب مینمایم و حال آنكه تمامی اسماءات بزرگ است، پس تو را به تمامی اسماءات میطلبم.(118) رسیدن به آنچه در این دعا آمدهاست به معنای رسیدن به مقام فنا و رسیدن به مظهریّت تام اسماء حسنای الهی است و تا انسان به این مرحله نرسد در راه است و چون به این مرحله رسید وَلِیُّالله است.
وَلِیُّالله از جمله فیوضات الهی است و خداوند همانگونه كه با آب، رفع عطش میكند، با ولیّالله نیازهای معنوی انسانها را تأمین مینماید. و انسانشناسی به این معنا است که انسان بداند نقطهی آرمانیاش در کجا است و چگونه از طریق وَلِیّ الله میتواند به نقطهی آرمانی خود برسد.