تربیت
Tarbiat.Org

انسان؛ از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی
اصغر طاهرزاده

ارتباط انسان‌شناسی با معاد

وقتی متوجّه باشیم كه انسان دارای روحی مستقلّ از بدن است و محكوم خاصیت‌های مادّی، مثل زوال و حركت نیست؛ به‌راحتی می‌فهمیم كه اصل و حقیقت انسان مرگ‌پذیر نیست و اگر از شناخت چنین بعدی از ابعاد انسان غافل شویم، مسأله‌ی معاد فرض معقولی نخواهد بود. زیرا اگر انسان، همین بدن باشد كه با مردن متلاشی می‌شود و فرض این‌كه بار دیگر همین انسان زنده گردد، فرض نامعقولی است؛ چراكه آن انسانی كه بعداً زنده می‌شود، موجود دیگری است، مگر این‌كه با زوال بدن روحش باقی بماند. به‌همین‌جهت هم در جواب كفّاری كه از پیامبر(ص) می‌پرسیدند: این‌كه شما می‌گویید ما معاد داریم، آیا قضیه چنین است كه ما می‌میریم و متلاشی می‌شویم و دوباره زنده می‌شویم؟ خداوند فرمود: «بگو ای پیامبر چنین نیست، بلكه ملك‌الموت شما را می‌گیرد و هرگز نابود و متلاشی نمی‌شوید»؛ «قُلْ یَتَوَفّاكُمْ مَلَكُ‌الْمُوْتِ الَّذی وُكِّلَ بِكُم...»(24) ملاحظه كنید كه همه‌ی مشكلات در رابطه با بعید دانستن معاد، به جهت درست نشناختن انسان است.