همچنانكه ذات زمان - بهعنوان علامت حركت - كندی و تندی ندارد، حركت جوهری عالم مادّه هم كه علّت زمان است، دارای حركت یكنواخت و ذاتی است؛ چون ذات عالم مادّه عین حركت است، دیگر حركتی تندتر معنی ندارد، مانند آب كه عین تری است، و تَرتَر از آب معنی ندارد و اساساً هر اندازه حركت از پدیدهها ظاهر میشود، ظهور چهرهای از آن ذات متحوّل است كه عین حركت است. پس هر چه شرایط نزدیكی به ذات مادّه بیشتر فراهم شود، حركت با شتاب بیشتری به صحنه میآید و هر چه انسان از عالم ماده فاصله بگیرد و به عالم مجردات نزدیك شود از حالت شتاب و حركت، به عالم بقاء و ثبات نزدیك میشود.