1- در پایان قرن ششم، هر یك از «عرفان» و «فلسفه» و «كلام» در فرهنگ اسلامی، راهی را پیموده بودند كه امكان ادغام آن سه را در آن زمان فراهم كرده بود. فلسفة مشائیِ ابنسینا جای خود را به فلسفة اشراقی سهروردی داده بود. كلام ظاهریِ اشاعرة اولیه، جای خویش را به روح اشراقی كلام غزالی و فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی سپرده بود، و سرانجام مقدمات لازم جهت پیدایی یك نظام منسجم نظری برای عرفان در جهان اسلام فراهم شد كه شیخِ اكبر محیالدینبنعربیاندلسی (متولد569) آن را محقق كرد و ظهور تفكر ابنعربی در عرفان، عامل طلوع مكتب حكمت متعالیة ملاصدرا(ره) در فلسفه شد. ملاصدرا(ره) حدود سالهای 979 در شیراز متولد و در سال 1050 در بصره در برگشت از هفتمین سفر زیارت بیتاللهالحرام به رحمت ایزدی پیوست.
ملاصدرا(ره) مسلّم یكی از بزرگترین فلاسفة اسلام است. چهارصد سال است كه افكار او درخشندگی خاصی به محافل علمی جهان اسلام بخشیده و میرود كه روز به روز نقشآفرینتر از گذشته، جهان تفكر بشری را متوجه خود گرداند، به طوری كه متفكران جهان، تمدن آینده را تمدنی میدانند كه در مكتب تشیع و با پشتوانة فلسفی ملاصدرا(ره) ظهور خواهد كرد.
2- خصوصیات حكمت متعالیه: فلسفة حكمت متعالیه توانسته است پیامهای وَحی را در كنار عرفان اسلامی به زبان استدلال ارائه دهد و عظمت ملاصدرا در همین كار است و لذا است كه میتوان گفت: فلسفه از طریق حكمت متعالیه بسیار به دین نزدیك شده است و اینجاست كه ملاحظه میكنید فقیه دینشناسی چون امامخمینی(ره) در مورد ملاصدرا(ره) میگوید: «ملاصدرا! وَ ما اَدْرئكَ مَاالْمُلاصدرا، اومشكلاتی را كه بوعلی به حل آن در بحث معاد موفق نشده بود، حل كرده است».(2) و یا از قول علامهطباطبایی(ره) نقل شده كه گفتهاند: «همة ما بر سر سفرهای هستیم كه مرحوم آخوند پهن كردهاند» - منظور از «آخوند» در فلسفه، ملاصدرا(ره) است- خود ملاصدرا نیز معتقد است «عقل و شرع» در همة قضایای فلسفی به هم میرسند و در اسفار اربعه میگوید: «از شریعت حقة الهی به دور است كه احكام آن مصدر معارف یقینیِ ضروری نباشد»(3) و یا در رسالة سه اصل میگوید: «وای به حال فلسفهای كه قوانین آن مطابق كتاب و سنت نباشد»(4) به طوری كه شهیدمطهری(ره) معتقد است «با ملاصدرا«ره» نُه قرن حكمت اسلامی به مرحلهای از كمال رسید كه حقایق فلسفه استدلالی و ذوقی و وَحی آسمانی در یك نظرِ وسیع و كلی در بارة جهان با هم امتزاج یافت... كوشش ملاصدرا(ره) بیش از هر چیز در امتزاج و ایجاد هماهنگی بین دین و خصوصاً تعالیم شیعه و فلسفه بود، او سرانجام موفق شد نهضتی را كه از «كِندی» برای پیدایش این هماهنگی آغاز شده بود به ثمر رساند و نشان دهد كه چگونه روش استدلال و ذوقی و اشراقی، و آنچه از راه وحی به دست انسان رسیده است، بالاخره به یك حقیقت منجر میشود».(5) و علت موفقیت این روحانی بزرگ را در این امر باید علاوه بر دقت عقلی فوقالعادة او ، در مجاهدات شرعیه و پیروی دقیق او از شریعت محمدی(ص) و ائمه معصومین(ع) دانست.
3- میتوان گفت ملاصدرا(ره) با طرح برهان صدیقین و برهان حركت جوهری، توانسته است اوج شخصیت عقلی و معنوی خود را برای همیشة تاریخ به اثبات برساند و اندیشمندان جهان را وامدار خود نماید. ما معتقدیم این دو برهان پلی است بین عقل و قلب و به عبارتی؛ سیری است از برهان به سوی عرفان، و از همین منظر بر اهل تحقیق در عرفان لازم است با دقت در این دو برهان، نقیصة گرفتارشدن در وَهم را از خود جدا كنند و از این طریق به عمق سخنان عرفا و در نهایت سخن ائمه معصومین(ع) راحتتر دست بیابند. إنشاءالله
4- خدمت خوانندگان عزیز تأكید میكنم كه مطالب این كتاب هرگز شما را از مطالب عالی و اندیشة عمیق ملاصدرا(ره) در امر برهان صدیقین و حركت جوهری بینیاز نمیكند، بلكه اگر مایل هستید كه عمیقاً در این موضوعات تحقیق كنید، این مباحث إنشاءالله میتواند شروع خوبی باشد.
بنده كاری كه در خور توجه باشد انجام ندادهام، الاّ اینكه سعی كردهام مطالب را به نحوی كه فهم آن آسان باشد دستهبندی كنم و یا به صورت سؤال و جواب در آورم تا خوانندة محترم زودتر به منظور اصلی بحث منتقل شود.
طاهرزاده