تربیت
Tarbiat.Org

از برهان تا عرفان
اصغر طاهرزاده

حركت جوهری عامل تكامل عالَم ماده

در حركات عَرَضی، خَلْع و لُبْس هست؛ یعنی شئ از حالت قبلی خارج شده و لباس حالت بعدی را به تن می‌كند، مثل حركت مكانی كه شما در حركت مكانی خود، باید از مكان اوّلی خارج شوید تا وارد مكان بعدی گردید. ولی در حركات جوهری، لُبْس بعد از لُبْس است و صورت ماقبل، قوّه و زمینه‌ای برای صورت بعدی می‌شود و به‌همین‌جهت هم، جوهر عالم مادّی با قبول فیض از عالم بالا، به صورت مستمر شدّت می‌یابد و به عبارت دیگر عالم ماده در حال تكامل است تا از جنبه‌های نقص مادی خود خارج شود.
سؤال: اگر عالم ماده در حال تكامل است، پس چرا سیر كمال آن از ماده به سوی مجرد قابل احساس نیست و همواره در ماده بودن خود ثابت است؟
جواب: همچنان كه عرض شد؛ ذات و جوهر جهان ماده عین حركت است. یعنی عین تبدیل قوه به فعل است، و تا تمام قوه‌هایش به فعل تبدیل نشود در حالت ماده بودن قرار دارد، ولی همین كه دیگر قوه‌ای برای آن نماند ناگهان از ماده بودن خارج می‌شود. پس این طور نیست كه عالم ماده آرام‌آرام مجرد شود، بلكه تا قوه دارد ذاتی است عین حركت، و همین كه قوه‌هایش تماماً تبدیل به فعل است، دیگر یك ذات و جوهر جدیدی است.
سؤال: اگر موجود مادّی، تا زمانی كه ذاتش متحوّل است، از عالم الهی فیض می‌گیرد و بقایش هم نشانة ادامه فیض الهی است. پس وقتی به فعلیّت رسید، دیگر فیضی دریافت نمی‌كند؟
جواب: فیض الهی، در یك مرتبه «فیض كمال» است ودر یك مرتبه «فیض بقاء»؛ فیضی كه به عالم مادّه می‌رسد، فیضی است كه مادّه را از نقصِ قوّه خارج می‌كند و به تجرّد می‌رساند؛ در نتیجه عالم مادّه از طریق این فیض، هم به بقای خود ادامه می‌دهد و هم كمال می‌یابد. ولی فیضی كه به عالم مجرّدات می‌رسد (مثل عالم ملائكه)، فیض بقاء است و وجود دم به دم عالم مجرّدات، از فیض الهی است، منتها در این شرایط «وجودِ» مخلوق به او افاضه می‌شود؛ پس فیض حق دائمی است، منتها بنا به شرایط قابل، ظهورآن فیض متفاوت است.