طبق بحثهایی كه مطرح شد؛ خداوند عین غنی و قرار است، برعكس، عالم مادّه عین فقر و حركت است؛ پس هر چه روح انسان به خدا توجّه داشته باشد و به او نزدیكتر شود، قرار و آرامش در او بیشتر ایجاد میشود، و هر چه به عالم مادّه نزدیك شود و توجّهش به آن عالم جلب گردد، حكم عالم مادّه كه اضطراب و بیقراری است در جان و روح انسان سرایت میكند؛ و اینكه قرآن میفرماید:«اَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» یعنی با یاد خدا قلبها آرامش مییابد، چون با توجّه قلب به سوی خداوند یك نحوه ارتباط و سنخیّت با عالم قرار و غنی در قلب ایجاد میشود. جایگاه تزكیههای دینی را میتوان در این مبحث روشن نمود كه چگونه نفس انسان با تزكیه و با فاصله گرفتن شرعی از بدن مادّی، به عالم معنا و عالم قرار نزدیك میشود.