تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد24
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

سرانجام دردناک سرکشان

شیوه قرآن این است که در بسیاری از مواد بعد از ذکر یک سلسله از دستورات عملی اشاره به وضع امتهای پیشین می کند، تا مسلمانان نتیجه ((اطاعت )) و ((عصیان )) را در سرگذشت آنها با چشم ببینند، و مساءله شکل حسی به خود گیرد .

لذا در این سوره نیز بعد از ذکر وظایف، مردان و کنان در موقع طلاق و جدائی به سراغ همین معنی رفته، و به عاصیای و گردنکشان هشدار می دهد .

نخست می فرماید : ((چه بسیار شهر و آبادیها که اهل آن در برابر فرمان پروردگار و رسولانش طغیان و سرپیچی کردند، و ما حساب آنها را با دقت و شدت رسیدیم و آنها را به مجازات وحشتناک و عذاب کم نظیری گرفتار ساختیم )) ! (و کاین من قریة عتت عن امر ربها و رسله فحاسبناها شدیدا و

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 255@@@

عذبناها عذابا نکرا) . ** کاین به عقیده مشهور علمای ادب اسمی است مرکب از کاف تشبیه و ای توام با تنوین و چون تنوین داخل بنای این اسم شده، در وقف هم خوانده می شود، در کتاب قرآن نیز نوشته شده است و معنی آن همانند معنی کم خبریه است، هر چند تفاوت مختصری با آن دارد، و نظر غیر مشهور بر این است که این یک اسم بسیط است و کاف و نون آن جزء کلمه می باشد . ***

منظور از قریه، چنانکه قبلا نیز گفته ایم، محل اجتماع انسانها اعم از شهر و روستا است، و در اینجا منظور اهل آنها می باشد .

عتت از ماده ((عتو)) (بر وزن غلو) به معنی سرپیچی از اطاعت است .

و ((نکر)) (بر وزن شکر) به معنی کار مشکل و بی سابقه یا کم سابقه می باشد .

((حسابا شدیدا)) یا به معنی حساب دقیق و تواءم با سختگیری است، و یا به معنی مجازات شدید است که نتیجه حساب دقیق می باشد، و در هر حال اشاره به عذاب این اقوام سرکش در این دنیا است که گروهی با طوفان، گروهی با زلزله های ویرانگر، گروهی با صاعقه و مانند آن، ریشه کن شدند، و شهرها و دیار ویران شده آنها به صورت درس عبرتی برای آیندگان باقی ماند .

لذا در آیه بعد می افزاید : ((آنها وبال کفر و گناه خود را چشیدند، و عاقبت امر آنها خسران و زیان بود)) (فذاقت وبال امرها و کانت عاقبة امرها خسرا) .

چه زیانی از این بدتر که سرمایه های خداداد، را از کف دادند، و در این بازار تجارت دنیا نه تنها متاعی نخریدند بلکه سرانجام با عذاب الهی نابود شدند .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 256@@@

بعضی ((حساب شدید)) و ((عذاب نکر)) را در اینجا اشاره به ((عذاب قیامت )) دانسته اند، و فعل ماضی را به معنی مستقبل گرفته اند، ولی هیچ موجبی برای این کار نیست، بخصوص اینکه در مورد عذاب قیامت در آیه بعد سخن گفته خواهد شد، و این خود گواه زنده ای است بر اینکه عذاب در اینجا عذاب دنیا است .

سپس به عذاب اخروی آنها اشاره کرده، می فرماید : ((خداوند عذاب شدیدی برای آنها آماده ساخته )) (اعد الله لهم عذابا شدیدا) .

عذابی دردناک، شدید، وحشت انگیز، خوار کننده، رسواگر، و همیشگی در دوزخ برای آنها از هم اکنون فراهم است .

حال که چنین است ((از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید ای صاحبان اندیشه و مغز، ای کسانی که ایمان آورده اید)) ! (فاتقوا الله یا اولی الالباب الذین آمنوا) .

فکر و اندیشه از یکسو، ایمان و آیات الهی از سوی دیگر، به شما هشدار می دهد که سرنوشت اقوام متمرد و طغیانگر را ببینید، و از آن عبرت بگیرید، مبادا در صف آنها واقع شوید که خداوند هم در این جهان شما را به مجازات هولناک و بی سابقه ای گرفتار می کند، و هم عذاب شدید آخرت در انتظار شما است .

سپس مؤمنان اندیشمند را مخاطب ساخته می افزاید : ((خداوند آن چیزی که مایه تذکر شما است بر شما نازل کرده است )) (قد انزل الله الیکم ذکرا)

و رسولی به سوی شما فرستاده که آیات روشن الهی را بر شما تلاوت می کند

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 257@@@

تا کسانی را که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند از تاریکیها به سوی نور، هدایت کند)) (رسولا یتلوا علیکم آیات الله مبینات لیخرج الذین آمنوا و عملوا الصالحات من الظلمات الی النور) .

در اینکه منظور از ((ذکر)) چیست ؟ و مراد از ((رسول )) کیست ؟ در میان مفسران گفتگو است .

جمعی ((ذکر)) را به معنی ((قرآن )) می دانند، در حالی که جمع دیگری به ((رسول خدا)) (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) تفسیر کرده اند، چرا که مایه تذکر و یادآوری مردم است، مطابق این تفسیر ((رسولا)) که بعد از آن آمده شخص پیامبر است (و کلام محذوفی ندارد) ولی منظور از ((نازل کردن )) در اینجا اعطای وجود پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به امت از سوی خدا است .

اما اگر ((ذکر)) را به معنی قرآن مجید بگیریم ((رسولا)) نمی تواند بدل از آن باشد، و در این جمله محذوفی است و در تقدیر چنین است ((انزل الله الیکم ذکرا و ارسل رسولا)) : خداوند مایه تذکری برای شما نازل کرد، و رسولی فرستاد .

بعضی ((رسول )) را به معنی ((جبرئیل )) تفسیر کرده اند، و در این صورت نزول او نزول حقیقی خواهد بود، چرا که از آسمان نازل می شد، ولی این تفسیر با جمله ((یتلوا علیکم آیات الله )) : ((آیات خدا را بر شما می خواند)) سازگار نیست، زیرا جبرئیل مستقیما آیات الهی را بر مؤمنان نمی خواند .

کوتاه سخن اینکه هر یک از این تفسیرها ((مزیت )) و ((مشکلی )) دارد، ولی رویهمرفته تفسیر اول (ذکر به معنی قرآن و رسول به معنی پیامبر اکرم ) (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) از همه بهتر است، زیرا در آیات بسیار زیادی از قرآن مجید کلمه ذکر بر قرآن اطلاق شده مخصوصا آنجا که با کلمه ((انزال )) همراه باشد، به گونه ای که هرگاه ((نزول ذکر)) گفته شود تداعی قرآن می کند .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 258@@@

در آیه 44 سوره نحل می خوانیم : و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم ((ما ذکر را بر تو نازل کردیم تا برای مردم تبیین کنی آنچه بر آنها نازل شده است )) و در آیه 6 سوره ((حجر)) آمده است و قالوا یا ایها الذی نزل علیه الذکر انک لمجنون : دشمنان گفتند : ((ای کسی که ذکر بر تو نازل شده تو دیوانه ای )) !

و اگر در بعضی از روایات از ائمه اهلبیت (علیهمالسلام ) آمده که منظور از ذکر رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) است و ((اهل الذکر)) مائیم ممکن است اشاره به بطون آیه باشد، زیرا می دانیم ((اهل الذکر)) که در آیه فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون (از اهل ذکر سؤال کنید اگر نمی دانید) (نحل 43) آمده به معنی خصوص اهل بیت (علیهمالسلام ) نیست بلکه شاءن نزول آن علمای اهل کتاب است ولی با توجه به اینکه ((ذکر)) معنی وسیعی دارد که پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را نیز شامل می شود این یکی از مصداقهای آن محسوب می شود . ** برای توضیح بیشتر به جلد 11 تفسیر نمونه ( صفحه 243 به بعد ) مراجعه فرمائید . ***

به هر حال هدف نهائی از ارسال این رسول و انزال این کتاب آسمانی این است که با تلاوت آیات الهی آنها را از ظلمتهای کفر و جهل و گناه و فساد اخلاق بیرون آورده، به سوی نور ایمان، و توحید، و تقوا، رهنمون گردد، و در حقیقت تمام اهداف بعثت پیغمبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و نزول قرآن در همین یک جمله خلاصه شده، خارج کردن از ظلمتها به نور، و قابل توجه اینکه ((ظلمات )) به صیغه جمع و ((نور)) به صیغه مفرد ذکر شده، زیرا شرک و کفر و فساد، عامل پراکندگی و چندگانگی است، در حالی که ایمان و توحید و تقوا عامل وحدت و یگانگی می باشد .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 259@@@

و در پایان آیه به اجر و پاداش کسانی که ایمان و عمل صالح دارند اشاره کرده می افزاید : ((کسی که به خدا ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، و این راه را تداوم بخشد، خداوند او را در باغهائی از بهشت داخل می کند که از زیر درختانش نهرها جاری است، جاودانه و برای همیشه در آن خواهد ماند، و خداوند روزی نیکوئی برای او قرار داده است )) (و من یؤمن بالله و بی عمل صالحا یدخله جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها اءبدا قد احسن الله له رزقا) .

تعبیر به ((یؤمن )) و ((یعمل )) به صورت فعل مضارع اشاره به این است که ایمان و عمل صالح آنها محدود به زمان خاصی نیست بلکه استمرار و تداوم دارد . ** باید توجه داشت که ضمیرهائی که در آیه به کار رفته بعضی به صورت جمع و بعضی به صورت مفرد است، و این بخاطر آن است که آنجا هم که به صورت مفرد است به معنی جنس و جمع است . ***

و تعبیر به ((خالدین )) دلیل بر جاودانگی بهشت است، بنابراین ذکر کلمه ((ابدا)) بعد از آن تاءکیدی برای ((خلود)) محسوب می شود .

تعبیر ((رزقا)) به صورت ((نکره )) اشاره به عظمت و اهمیت روزیهای نیکوئی است که خداوند برای این جمعیت فراهم می سازد، و مفهوم وسیعی دارد که هرگونه موهبت الهی را در آخرت و حتی در دنیا نیز دربر می گیرد، چرا که نتیجه ایمان و تقوا تنها مربوط به آخرت نیست، افراد مؤمن و پرهیزگار در این دنیا نیز زندگی پاک تر و آرام تر و لذتبخش تری دارند .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 260@@@