تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد24
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

1 - نقش قلم در حیات انسانها

از مهمترین رویدادهای زندگی بشر - چنانکه قبلا نیز اشاره کردیم - پیدایش خط، و راه افتادن قلم بر صفحه کاغذها یا سنگها بود، و همان بود که دوران تاریخ را از ما قبل از تاریخ جدا کرد .

گردش نیش قلم بر صفحه کاغذ، سرنوشت بشر را رقم می زند، لذا پیروزی و شکست جوامع انسانی به نوک قلمها بسته است .

((قلم )) حافظ علوم و دانشها، پاسدار افکار اندیشمندان، حلقه اتصال فکری علما، و پل ارتباطی گذشته و آینده بشر است، و حتی ارتباط آسمان و زمین نیز از طریق لوح و قلم حاصل شده است !

قلم انسانهائی را که جدا از هم، از نظر زمان و مکان، زندگی می کنند پیوند می دهد، گوئی همه متفکران بشر را در تمام طول تاریخ، و در تمام صفحه روی زمین در یک کتابخانه بزرگ جمع می بینی !

((قلم )) رازدار بشر، و خزانه دار علوم، و جمع آوری کننده تجربیات قرون و اعصار است، و اگر قرآن به آن سوگند یاد می کند به همین دلیل است زیرا همیشه سوگند به یک امر بسیار عظیم و پرارزش یاد می شود .

و البته ((قلم )) وسیله ای است برای ((ما یسطرون )) و نوشته ها که قرآن به هر دو سوگند یاد کرده است، هم به ((ابزار)) و هم به ((محصول )) ابزار .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 375@@@

در بعضی از روایات آمده است که (ان اول ما خلق الله القلم ) ((نخستین چیزی را که خدا آفرید قلم بود)) .

این حدیث را محدثان شیعه از امام صادق (علیه السلام ) نقل کرده اند ** نور الثقلین جلد 5 صفحه 389 حدیث 9 . *** و در کتب اهل سنت به عنوان یک خبر معروف نیز آمده است . ** تفسیر فخر رازی جلد 30 صفحه78 . ***

و در حدیث دیگری آمده است : اول ما خلق الله تعالی جوهرة ) ((نخستین چیزی را که خدا آفرید گوهری بود))** تفسیر فخر رازی جلد 30 صفحه78 . ***

و در بعضی از اخبار نیز آمده است : (ان اول ما خلق الله العقل ) ((نخستین چیزی را که خدا آفرید عقل و خرد بود)) .** تفسیر فخر رازی جلد 30 صفحه78 . ***

توجه به پیوند ویژه ای که در میان ((گوهر)) و ((قلم )) و ((عقل )) است مفهوم ((اول بودن )) همه آنها را روشن می کند .

در ذیل حدیثی که در بالا از امام صادق (علیه السلام ) نقل کردیم آمده است که خداوند بعد از آفرینش قلم به او فرمود : بنویس ! و او آنچه را بوده و خواهد بود تا روز قیامت نوشت !

گرچه قلم در این روایت اشاره به قلم تقدیر و قضا و قدر است، ولی هر چه هست نقش قلم را در سرنوشت بشر و مقدرات او روشن می سازد .

پیشوایان اسلام در احادیث متعددی به یاران خود تاءکید می کردند که به حافظه خود قناعت نکنند، و احادیث اسلامی و علوم الهی را به رشته تحریر درآورند، و برای آیندگان به یادگار بگذارند . ** وسائل الشیعه جلد 18 صفحه 56 ( حدیث 14 و 16 و 17 و 18 و 19 و 20 ) . ***

بعضی از دانشمندان گفته اند : البیان بیانان : بیان اللسان، و بیان البنان و بیان اللسان تدرسه الاعوام، و بیان الاقلام باق علی مر الایام !

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 376@@@

((بیان دو گونه است : بیان زبان، و بیان قلم، بیان زبان با گذشت زمان کهنه می شود و از بین می رود، ولی بیان قلمها تا ابد باقی است )) ! ** تفسیر مجمع البیان جلد 10 صفحه 332 . ***

و نیز گفته اند : (ان قوام امور الدین و الدنیا بشیئین القلم و السیف و السیف تحت القلم : ((پایه امور دین و دنیا بر دو چیز است : ((قلم )) و ((شمشیر)) و شمشیر زیر پوشش قلم قرار دارد)) ! ** تفسیر مجمع البیان جلد 10 صفحه 332 . ***

همین معنی را بعضی از شعرای عرب چنین به نظم آورده :

کذا قضی الله للاقلام مذ بریت

ان السیوف لها مذ ارهفت خدم !

((خداوند اینگونه برای قلم از آن روز که تراشیده شد مقدر کرده است که شمشیرهای تیز خدمتگزار آن باشند)) ! (این تعبیر اشاره لطیفی است به تراشیدن قلم به وسیله چاقو و قرار گرفتن تیغهای تیز در خدمت قلم از آغاز کار) . ** تفسیر مجمع البیان جلد 10 صفحه 332 . ***

شاعر دیگری با استناد به آیات مورد بحث در این زمینه می گوید :

اذا اقسم الابطال یوما بسیفهم

و عدوه مما یجلب المجد و الکرم

کفی قلم الکتاب فخرا و رفعة

مدی الدهر ان الله اقسم بالقلم !

((آن روز که جنگجویان قهرمان به شمشیرهای خود سوگند یاد کنند .

و آن را اسباب بزرگی و افتخار بشمرند .

برای قلم نویسندگان همین افتخار و سربلندی در تمام دوران جهان بس ‍ که خداوند سوگند به قلم یاد کرده است (و نه به شمشیر) . ** روح البیان جلد 10 صفحه 102 . ***

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 377@@@

و راستی چنین است چرا که پیروزیهای نظامی اگر از ناحیه فرهنگ نیرومندی تضمین نگردد هرگز پایدار نخواهد بود، مغولها در تاریخ ایران بزرگترین پیروزی را کسب کردند ولی چون ملت بی فرهنگی بودند به زودی در فرهنگ اسلام و ایران حل شدند و مسیر خود را تغییر دادند .

گرچه این بحث بسیار دامنه دار است ولی برای اینکه از روش تفسیری خارج نشویم سخن را با حدیث بسیار پرمعنائی از پیغمبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) در این زمینه پایان می دهیم :

ثلاث تخرق الحجب، و تنتهی الی ما بین یدی الله : صریر اقلام العلماء، و وطی اقدام المجاهدین، و صوت مغازل المحصنات : ((سه صدا است که حجابها را پاره می کند و به پیشگاه با عظمت خدا می رسد : صدای گردش قلمهای دانشمندان به هنگام نوشتن، و صدای قدمهای مجاهدان در میدان جهاد، و صدای چرخ نخریسی زنان پاکدامن )) ! ** الشهاب فی الحکم والاداب صفحه 22 . ***

البته تمام آنچه گفته شد درباره قلمهائی است که در مسیر حق و عدالت، و در صراط مستقیم، گردش می کند، اما قلمهای مسموم و گمراه کننده بزرگترین بلا، و عظیمترین خطر برای جوامع انسانی محسوب می شود .