تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد24
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

عجب اخلاق برجسته ای داری !

این سوره تنها سورهای است که با حرف مقطع ((ن )) آغاز شده است، می فرماید : (ن )

و درباره تفسیر حروف مقطعه بارها مخصوصا در آغاز سوره ((بقره ))، و ((آل عمران )) و ((اعراف )) (جلد 1 - 2 - 6) بحث کرده ایم، چیزی که در اینجا باید بیفزائیم این است که بعضی در اینجا ((ن )) را مخفف کلمه ((رحمان )) و اشاره به آن دانسته اند و بعضی آن را به معنی ((لوح )) یا به معنی ((دوات )) و یا ((نهری )) در بهشت تفسیر کرده اند، ولی هیچیک از این تفسیرها قرینه و شاهد روشنی ندارد .

بنابراین تفسیر این حرف مقطع از تفسیر کل حروف مقطعه که در بالا اشاره کردیم جدا نیست .

سپس به دو موضوع از مهمترین مسائل زندگی بشر سوگند یاد کرده، می افزاید : سوگند به ((قلم )) و آنچه را با قلم می نویسند :)) (و القلم و ما یسطرون ) .

چه سوگند عجیبی ؟ در واقع آنچه به آن در اینجا سوگند یاد شده است

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 369@@@

ظاهرا موضوع کوچکی است : یک قطعه نی، و یا چیزی شبیه به آن، و کمی ماده سیاه رنگ، و سپس سطوری که بر صفحه کاغذ ناچیز رقم زده می شود .

اما در واقع این همان چیزی است که سرچشمه پیدایش تمام تمدنهای انسانی، و پیشرفت و تکامل علوم، و بیداری اندیشه ها و افکار، و شکل گرفتن مذهبها، و سرچشمه هدایت و آگاهی بشر است، تا آنجا که دوران زندگی بشر را به دو دوران تقسیم می کند ((دوران تاریخ )) و ((دوران قبل از تاریخ ))، دوران تاریخ بشر از زمانی شروع می شود که خط اختراع شد، و انسان توانست ماجرای زندگی خود را بر صفحات نقش کند، و یا به تعبیر دیگر دورانی است که انسان دست به قلم گردید، و از او ((ما یسطرون )) یادگار ماند .

عظمت این سوگند هنگامی آشکارتر می شود که توجه داشته باشیم آن روزی که این آیات نازل گشت، نویسنده و ارباب قلمی در آن محیط وجود نداشت، و اگر کسانی مختصر سواد خواندن و نوشتن را داشتند تعداد آنها در کل سرزمین مکه که مرکز عبادی و سیاسی و اقتصادی حجاز بود به بیست نفر نمی رسید، آری سوگند به قلم یاد کردن در چنین محیطی عظمت خاصی دارد .

و جالب اینکه : در نخستین آیاتی که در ((جبل النور)) و غار ((حرا)) بر قلب پاک پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نازل شد نیز به مقام والای قلم اشاره شده، آنجا که می فرماید : اقراء باسم ربک الذی خلق - خلق الانسان من علق - اقراء و ربک الاکرم - الذی علم بالقلم - علم الانسان ما لم یعلم :

((بخوان به نام پروردگارت که مخلوقات را آفرید، و انسان را از خون بسته ای ایجاد کرد، بخوان به نام پروردگار بزرگت، هم او که انسان را به وسیله ((قلم )) تعلیم داد، و آنچه را نمی دانست به او آموخت )) (سوره علق 1 - 5) .

و از همه جالبتر اینکه : همه این سخنان از زبان کسی تراوش ‍ می کند

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 370@@@

که خودش درس نخوانده بود، و هرگز به مکتب نرفت و خط ننوشت، و این هم دلیل بر آن است که چیزی جز وحی آسمانی نیست .

بعضی از مفسران ((قلم )) را در اینجا به قلمی تفسیر کرده اند که فرشتگان بزرگ خدا وحی آسمانی را با آن می نویسند، و یا نامه اعمال آدمیان را با آن رقم می زنند، ولی مسلما آیه مفهوم گسترده ای دارد که این تفسیر بیان یکی از مصداقهای آن است، همانگونه که ((ما یسطرون )) نیز مفهوم وسیعی دارد، و تمام آنچه را در طریق هدایت و تکامل فکری و اخلاقی و عملی بشر به رشته تحریر می آورند شامل می شود و منحصر به وحی آسمانی یا اعمال انسانها نیست . ** ما در مایسطرون را بعضی ما مصدریه دانسته اند و بعضی ما موصوله و معنی دوم مناسبتر است و در تقدیر چنین می باشد و ما یسطرونه بعضی نیز آن را به معنی لوح یا کاغذی دانسته اند که روی آن کتابت می شود و در تقدیر ما یسطرون فیه است، بعضی نیز ما را در اینجا اشاره به ذوی العقول و کسانی که نویسندگان این سطورند دانسته، ولی همان معنی که در متن ذکر کردیم از همه مناسب تر به نظر می رسد . ***

سپس به چیزی که سوگند برای آن یاد شده پرداخته، می فرماید : ((به برکت نعمت پروردگارت تو مجنون نیستی )) (ما انت بنعمة ربک بمجنون )

آنها که این نسبت ناروا را به تو می زنند کوردلانی هستند که اینهمه نعمت الهی را درباره تو نمی نگرند، نعمت عقل و درایت سرشار، نعمت امانت و صدق و راستی و نعمت علم و دانش آشکار، و نبوت و مقام عصمت .

دیوانه آنها هستند که مظهر عقل کل را متهم به جنون می کنند، و

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 371@@@

رهبر و راهنمای انسانها را با این نسبت ناروا از خود دور می سازند .

و به دنبال آن می افزاید : ((برای تو اجر عظیم و همیشگی است )) (و ان لک لاجرا غیر ممنون ) .

چرا چنین پاداشی نداشته باشی ؟ در حالی که در برابر این تهمتهای زشت و ناروا استقامت می کنی، و برای آنها آرزوی هدایت و نجات داری، و هرگز از تلاش و کوشش در این راه خسته نمی شوی .

((ممنون )) از ماده ((من )) به معنی ((قطع )) آمده است، یعنی اجر و پاداشی که هرگز قطع نمی شود و دائما باقی است بعضی گفته اند ریشه این معنی از منت گرفته شده زیرا منت باعث قطع نعمت است .

بعضی نیز گفته اند منظور از غیر ممنون این است که خداوند در مقابل این اجر عظیم هرگز بر تو منت نمی گذارد ولی تفسیر اول مناسبتر است .

آیه بعد در توصیف دیگری از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می گوید : ((تو صاحب اخلاق عظیم و برجسته ای هستی )) (و انک لعلی خلق عظیم ) .

اخلاقی که عقل در آن حیران است لطف و محبتی بی نظیر، صفا و صمیمیتی بی مانند، صبر و استقامت و تحمل و حوصله ای توصیف ناپذیر .

اگر مردم را به بندگی خدا دعوت می کنی تو خود بیش از همه عبادت می نمائی، و اگر از کار بد بازمی داری تو قبل از همه خودداری می کنی آزارت می کنند و تو اندرز می دهی، ناسزایت می گویند و برای آنها دعا می کنی، بر بدنت سنگ می زنند و خاکستر داغ بر سرت می ریزند و تو برای هدایت آنها

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 372@@@

دست به درگاه خدا برمی داری .

آری تو کانون محبت و عواطف و سرچشمه رحمتی .

((خلق )) از ماده ((خلقت )) به معنی صفاتی است که از انسان جدا نمی شود و همچون خلقت و آفرینش انسان می گردد .

بعضی از مفسران خلق عظیم پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را به ((صبر در راه حق، و گستردگی بذل و بخشش، و تدبیر امور، و رفق و مدارا، و تحمل سختیها در مسیر دعوت به سوی خدا، و عفو و گذشت، و جهاد در راه پروردگار، و ترک حسد و حرص )) تفسیر کرده اند، ولی گرچه همه این صفات در پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بود، ولی ((خلق عظیم )) او منحصر به اینها نبود .

در بعضی از تفاسیر نیز ((خلق عظیم )) به قرآن یا آئین اسلام تفسیر شده است که می تواند از مصادیق مفهوم وسیع فوق باشد، و به هر حال وجود این خلق عظیم در پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) دلیل بارزی بر عقل و درایت آن حضرت و نفی نسبتهای دشمنان بود .

و به دنبال آن می افزاید : ((به زودی تو می بینی و آنها نیز می بینند)) (فستبصر و یبصرون ) .

((که کدامیک از شما مجنون هستید)) ؟ ! (بایکم المفتون ) . ** با در بایکم زائده است و ایکم مفعول برای دو فعل قبل است . ***

((مفتون )) اسم مفعول از ((فتنه )) به معنی ابتلاء، و در اینجا به معنی ابتلای به جنون است .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 373@@@

آری آنها امروز این نسبت ناروا را به تو می دهند تا بندگان خدا را از تو دور کنند، ولی مردم عقل و شعور دارند، تدریجا به تعلیمات و سخنان تو آگاهی می یابند، آنگاه این مساءله روشن می شود که این تعلیمات برجسته از سوی خداوند بزرگ بر قلب پاک و نورانی تو نازل شده، و خداوند سهم عظیمی از عقل و علم به تو بخشیده .

حرکتها و موضعگیریهای تو در آینده و پیشرفت و نفوذ سریع اسلام در سایه آن، نیز نشان خواهد داد که تو منبع بزرگ عقل و درایتی، دیوانه خفاشانی هستند که با نور این آفتاب به ستیز برخاستند .

و البته در قیامت این حقایق باز هم روشنتر و آشکارتر خواهد شد .

باز برای تاءکید بیشتر می فرماید : پروردگار تو به کسی که از طریق او گمراه شده آگاهتر است، و او هدایت یافتگان را بهتر می شناسند) (ان ربک هو اعلم بمن ضل عن سبیله و هو اعلم بالمهتدین ) .

چرا که راه راه او است، و او بهتر از هر کس راه خود را می شناسد، و به این ترتیب به پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) اطمینان بیشتر می دهد که او در مسیر هدایت و دشمنانش در مسیر ضلالتند .

در حدیث مستندی آمده است هنگامی که قریش دیدند پیامبر علی (علیه السلام ) را بر دیگران مقدم می شمرد و بزرگ می دارد به مذمت علی (علیه السلام ) پرداختند، و گفتند : محمد مفتون او شده است، اینجا بود که خداوند ((ن و القلم )) را نازل کرد و به آن سوگند یاد نمود که ای محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) تو مفتون و مجنون نیستی - تا آنجا که فرمود - خداوند می داند کسانی را که گمراه شده اند اشاره به جماعت قریش که این سخنان را می گفتند، و خداوند هدایت یافتگان را بهتر می شناسد

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 374@@@

اشاره به علی (علیه السلام ) . ** مجمع البیان جلد10 صفحه 334 ( طبرسی این حدیث را با سند خود از اهل سنت نقل کرده است ) . ***