تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد24
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

احکام زنان مطلقه و حقوق آنها

از جمله احکامی که از آیات گذشته استفاده شد لزوم نگهداشتن عده بعد از طلاق است، و از آنجا که در آیه 228 سوره بقره حکم زنانی که عادت ماهیانه می بینند در مساءله عده روشن شده است که باید سه بار پاکی را پشت سر گذاشته

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 243@@@

عادت ماهانه ببینند هنگامی که برای بار سوم وارد ماهانه شدند عده آنها پایان یافته، ولی در این میان افراد دیگری هستند که به عللی عادت ماهانه نمی بینند و یا باردارند، آیات فوق حکم این افراد را روشن ساخته و بحث عده را تکمیل می کند .

نخست می فرماید : ((زنانی از شما که ماءیوس از عادت ماهانه شده اند، اگر در وضع آنها (از نظر بارداری ) شک کنید عده آنان سه ماه است )) (و اللائی یئسن من المحیض من نسائکم ان ارتبتم فعدتهن ثلثة اشهر) .

((و همچنین زنانی که عادت ماهانه ندیده اند آنها نیز باید سه ماه تمام عده نگهدارند)) (و اللائی لم یحضن ) سپس به سومین گروه اشاره کرده می افزاید : ((عده زنان باردار این است که بار خویش را بر زمین بگذارند)) (و اولات الاحمال اجلهن ان یضعن حملهن ) .

به این ترتیب حکم سه گروه دیگر از زنان در آیه فوق مشخص شده است، دو گروه باید سه ماه عده نگهدارند، و گروه سوم یعنی زنان باردار با وضع حمل عده آنان پایان می گیرد، خواه یک ساعت بعد از طلاق وضع حمل کنند یا مثلا هشت ماه .

در اینکه منظور از جمله ((ان ارتبتم )) (هرگاه شک و تردید کنید) چیست ؟ سه احتمال ذکر شده است :

1 - منظور احتمال و شک در وجود ((حمل )) است، به این معنی که اگر بعد از سن یاءس (سن پنجاه سالگی در زنان عادی و شصت سالگی در زنان قرشی ) احتمال وجود حمل در زنی برود باید عده نگهدارد، این معنی هر چند کمتر اتفاق می افتد ولی گاه اتفاق افتاده است (توجه داشته باشید که واژه ((ریبه ))

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 244@@@

به معنی شک در حمل در روایات و کلمات فقهاء کرارا آمده است ) ** به جواهر جلد 32 صفحه 249 مراجعه شود و همچنین وسائل الشیعه جلد 15 ( باب 4 از ابواب عدد حدیث 7 ) . ***

2 - منظور زنانی است که به درستی نمی دانیم به سن یاءس رسیده اند یا نه ؟ .

3 - منظور شک و تردید در حکم این مساءله است، بنابراین آیه می گوید اگر حکم خدا را نمی دانید، حکم خدا این است که چنین زنانی عده نگهدارند، ولی از همه این تفسیرها مناسبتر تفسیر اول است، زیرا ظاهر جمله و اللائی یئسن . . . این است که این زنان به سن یاءس رسیده اند، در ضمن هرگاه زنانی بر اثر بیماریها یا عوامل دیگر، عادت ماهانه آنها قطع شود، مشمول همین حکمند، یعنی باید سه ماه عده نگهدارند (این حکم را از طریق قاعده اولویت و یا مشمول لفظ آیه می توان استفاده کرد) . ** البته مشهور در میان فقها این است که زن هنگامی که به سن یاس برسد، مطلقا عده ندارد ولی در مقابل این قول تعداد کمی از قدمای اصحاب، معتقد به عده هستند و بعضی از روایات نیز شاهد بر آن است، هر چند روایات دیگری با آن معاوضه می کند، آنچه با ظاهر آیه فوق، موافق است، این است که آنها در صورت احتمال حمل ، عده دارند شرح بیشتر درباره این موضوع را در کتب فقهی مطالعه کرد . ***

جمله و اللائی لم یحضن (زنانی که عادت ماهانه ندیده اند) ممکن است به این معنی باشد که به سن بلوغ رسیده اند اما عادت نمی بینند، در این صورت بدون شک باید سه ماه عده نگهدارند، احتمال دیگری که در تفسیر آیه داده اند این است که کلیه زنانی که عادت ندیده اند خواه به سن بلوغ رسیده باشند یا نه ؟ .

ولی مشهور در میان فقهای ما این است که هرگاه زن به سن بلوغ نرسیده باشد بعد از طلاق عده ندارد، ولی این مساءله نیز مخالفینی دارد که به بعضی از روایات

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 245@@@

در این زمینه استدلال کرده اند، و ظاهر آیه فوق نیز با آنها موافق است (شرح بیشتر این مساءله را نیز در کتب فقهی باید مطالعه کرد) . ** به جواهر الکلام جلد 23 صفحه 232 و کتب فقهی دیگر مراجعه فرمائید . ***

از شاءن نزولی که برای جمله های اخیر ذکر شده نیز تفسیر فوق استفاده می شود و آن اینکه ((ابی بن کعب )) به رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) عرض کرد که عده بعضی از زنان در قرآن نیامده است، از جمله زنان صغیره و زنان کبیره (یائسه ) و باردار، آیه فوق نازل شد و احکام آنها را بیان کرد . ** کنزالعرفان جلد 2 صفحه 260 . ***

در ضمن عده در صورتی است که احتمال حمل درباره او برود، زیرا در آیه فوق عطف بر زنان یائسه شده، و مفهومش این است که حکم هر دو یکسان می باشند . ** مرحوم طبرسی در مجمع البیان می گوید : تقدیره و اللائی لم یحضن ان ارتبتم فعد تهن ایضا ثلاثة اشهر . ***

و بالاخره در پایان آیه مجددا روی مساءله تقوا تکیه می کند و می فرماید : ((هر کس تقوای الهی پیشه کند خداوند کار را بر او آسان می سازد)) (و من یتق الله یجعل له من امره یسرا) .

هم در این جهان و هم در جهان دیگر مشکلات او را، چه در رابطه مساءله جدائی و طلاق و احکام آن، و چه در رابطه با مسائل دیگر به لطفش حل می کند .

در آیه بعد باز برای تاءکید بیشتر روی احکامی که در زمینه طلاق و عده در آیات قبل آمده می افزاید : ((این فرمان خدا است که آنرا بر شما نازل کرده است )) (ذلک امر الله انزله الیکم ) .

((و هر کس تقوای الهی پیشه کند، و از مخالفت فرمان او بپرهیزد ،

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 246@@@

خداوند گناهان او را می بخشد، و پاداش او را بزرگ می سازد)) (و من یتق الله یکفر عنه سیئاته و یعظم له اجرا) .

بعضی از مفسران گفته اند که منظور از ((سیئات )) در اینجا ((گناهان صغیره )) است، و منظور از تقوا پرهیز از ((گناهان کبیره )) است به این ترتیب پرهیز از کبائر سبب بخشودگی صغائر می شود، شبیه آنچه در آیه 31 سوره نساء آمده است . و لازمه این سخن آن است که مخالفت احکام گذشته در زمینه طلاق و عده جزء گناهان کبیره محسوب می شود . ** المیزان جلد 19 صفحه 367 . ***

البته درست است که ((سیئات )) گاهی به معنی گناهان صغیره آمده است، ولی در بسیاری از آیات قرآن مجید ((سیئات )) به عموم گناهان اعم از صغیره و کبیره اطلاق شده است، مثلا در آیه 65 سوره مائده می خوانیم : و لو ان اهل الکتاب آمنوا و اتقوا لکفرنا عنهم سیئاتهم : ((اگر اهل کتاب ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند ما تمام گناهان گذشته آنها را می بخشیم )) (این معنی در آیات دیگری نیز آمده است ) .

مسلم است که ایمان و قبول اسلام سبب بخشودگی همه گناهان پیشین می شود .

آیه بعد توضیح بیشتری درباره حقوق زن بعد از جدائی می دهد، هم از نظر ((مسکن )) و ((نفقه )) و هم از جهات دیگر .

نخست درباره چگونگی مسکن زنان مطلقه می فرماید : ((آنها را هر جا خودتان سکونت دارید و امکانات شما ایجاب می کند سکونت دهید)) (اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم ) .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 247@@@

((وجد)) (بر وزن حکم ) به معنی توانائی و تمکن است، بعضی از مفسران تفسیرهای دیگری برای آن ذکر کرده اند که در نتیجه به همین معنی باز می گردد، راغب نیز در مفردات می گوید : تعبیر به ((من وجدکم )) مفهومش این است که به مقدار توانائی و به اندازه غنای خود مسکن مناسب برای زنان مطلقه در نظر بگیرید .

طبیعی است آنجا که مسکن بر عهده شوهر است بقیه نفقات نیز بر عهده او خواهد بود دنباله آیه که درباره ((نفقه )) زنان باردار سخن می گوید نیز شاهد این مدعا است .

سپس به حکم دیگری پرداخته می گوید : ((به آنها زیان نرسانید تا کار را بر آنها تنگ کنید و مجبور به نقل مکان و ترک نفقه شما شوند) (و لا تضاروهن لتضیقوا علیهن ) .

مبادا کینه توزیها و عداوت و نفرت شما را از راه حق و عدالت منحرف سازد، و آنها را از حقوق مسلم خود در مسکن و نفقه محروم کنید، و آنچنان در فشار قرار گیرند که همه چیز را رها کرده، فرار کنند ! .

در سومین حکم در مورد زنان باردار می گوید : ((و اگر باردار باشند مخارج آنها را تا زمانی که وضع حمل کنند بدهید)) (و ان کن اولات حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن ) .

زیرا مادام که وضع حمل نکرده اند در حال عده هستند، و نفقه و مسکن بر همسر واجب است .

و در چهارمین حکم در مورد حقوق ((زنان شیرده )) می فرماید : ((اگر حاضر شدند بعد از جدائی، فرزندان را شیر دهند اجر و پاداش ‍ آنها را بپردازید)) (فان ارضعن لکم فاتوهن اجورهن ) .

اجرتی متناسب با مقدار و زمان شیر دادن بر حسب عرف و عادت .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 248@@@

و از آنجا که بسیار می شود نوزادان و کودکان مال المصالحه اختلافات دو همسر بعد از جدائی واقع می شوند در پنجمین حکم یک دستور قاطع در این زمینه صادر کرده، می فرماید : ((درباره سرنوشت فرزندان با مشاوره یکدیگر و به طور شایسته تصمیم بگیرید)) (و اءتمروا بینکم بمعروف ) .

مبادا اختلافات دو همسر ضربه بر منافع کودکان وارد سازد از نظر جسمی و ظاهری گرفتار خسران شوند، و یا از نظر عاطفی از محبت و شفقت لازم محروم بمانند، پدر و مادر موظفند خدا را در نظر گیرند، و منافع نوزاد بی دفاع را فدای اختلافات و اغراض خویش نکنند .

جمله ((واءتمروا)) از ماده ((ایتمار)) گاه به معنی ((پذیرا شدن دستور)) و گاه به معنی مشاوره می آید، و در اینجا معنی دوم مناسبتر است و تعبیر ((بمعروف )) تعبیر جامعی است که هرگونه مشاوره ای را که خیر و صلاح در آن باشد شامل می گردد .

و از آنجا که گاهی توافق لازم میان دو همسر بعد از طلاق برای حفظ مصالح فرزند و مساءله شیر دادن حاصل نمی شود در ششمین حکم می فرماید : ((و اگر هر کدام بر دیگری سخت گرفتید و به توافق نرسیدید زن دیگری می تواند شیر دادن آن بچه را بر عهده گیرد تا کشمکشها ادامه نیابد)) (و ان تعاسرتم فسترضع له اخری ) .

اشاره به اینکه اگر اختلافها به طول انجامید خود را معطل نکنید، و کودک را به دیگری بسپارید، در درجه اول حق مادر بود که این فرزند را شیر دهد، اکنون که با سختگیری و کشمکش این امر امکان پذیر نیست نباید منافع کودک را به دست فراموشی سپرد، باید آن را بر عهده دایه ای گذارد .

آیه بعد، هفتمین و آخرین حکم را در این زمینه بیان کرده، می افزاید :

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 249@@@

((آنهائی که امکانات وسیعی دارند، از امکانات خود انفاق کنند، و آنها که تنگدستند، از آنچه خدا به آنها داده انفاق نمایند، خداوند هیچکس ‍ را جز به اندازه آنچه به او داده، تکلیف نمی کند)) (لینفق ذو سعة من سعته و من قدر علیه رزقه فلینفق مما آتاه الله لا یکلف الله نفسا الا ما آتاها) .

آیا این دستور یعنی انفاق به اندازه توانائی، مربوط به زنانی است که بعد از جدائی، شیر دادن کودکان را بر عهده می گیرند، و یا مربوط به ایام عده است که در آیات قبل به طور اجمال اشاره شده بود، و یا مربوط به هر دو است ؟ .

معنی اخیر از همه مناسبتر است، هر چند جمعی از مفسران، آن را تنها مربوط به زنان شیرده دانسته اند، در حالی که در آیات گذشته در این باره تعبیر به اجر شده نه ((نفقه و انفاق )) .

به هر حال آنها که توانائی کافی دارند، باید مضایقه و سختگیری نکنند، و آنها که تمکن مالی ندارند، بیش از توانائی خود ماءمور نیستند، و زنان نمی توانند ایرادی به آنها داشته باشند .

به این ترتیب به آنها که دارند بخل کنند، و نه آنها که ندارند مستحق ملامتند .

و در پایان آیه، برای اینکه تنگی معیشت، سبب خارج شدن از جاده حق و عدالت نگردد، و هیچ یک زبان به شکایت نگشایند، می فرماید : ((خداوند به زودی بعد از سختیها، آسانی و راحتی قرار می دهد)) (سیجعل الله بعد عسر یسرا) .

یعنی غم مخورید، بیتابی نکنید، دنیا به یک حال نمی ماند، مبادا مشکلات مقطعی و زودگذر رشته صبر و شکیبائی شما را پاره کند .

این تعبیر برای همیشه و مخصوصا هنگام نزول این آیات که مسلمانان از نظر معیشت سخت در فشار بودند، نوید و بشارتی است از آینده امیدبخش

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 250@@@

صابران، و اتفاقا چیزی نگذشت که خداوند درهای رحمت و برکت خود را به روی آنها گشود .

نکته ها :