تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد24
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

او از اسرار نهفته درون سینه ها آگاه است

این سوره نیز با تسبیح خداوند آغاز می شود، خداوندی که مالک و حاکم بر کل جهان هستی، و قادر بر همه چیز است، می فرماید : ((آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است برای خدا تسبیح می گویند)) (یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض ) .

سپس می افزاید : ((مالکیت و حاکمیت از آن او است )) (له الملک ) .

((و (به همین دلیل ) تمام حمد و ستایش نیز به ذات پاک او برمی گردد)) (و له الحمد) .

((و او بر هر چیز توانا است )) (و هو علی کل شی ء قدیر) .

چون کرارا درباره تسبیح عمومی موجودات جهان سخن گفته ایم و تفسیرهای متعددی که برای این موضوع بیان شده آورده ایم نیاز به تکرار نیست .

این تسبیح و حمد در حقیقت لازمه قدرت او بر همه چیز، و مالکیت او نسبت به هر چیز است، زیرا تمام اوصاف جمال و جلالش در این دو امر نهفته است .

سپس به امر خلقت و آفرینش که لازمه قدرت است اشاره کرده، می فرماید : ((او کسی است که شما را آفرید)) (هو الذی خلقکم ) .

و به شما نعمت آزادی و اختیار داد، لذا ((گروهی از شما کافر و گروهی مؤمن شدند)) (فمنکم کافر و منکم مؤمن ) . ** ذکر فاء تفریع در در اینجا از این جهت نیست که ایمان و کفر نیز مخلوق خدا است بلکه از این جهت است که به دنبال خلقت به انسان آزادی اراده داده، و لازمه آن پیدایش دو گروه مومن و کافر است . ***

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 186@@@

و به این ترتیب بازار امتحان و آزمایش الهی داغ شد و در این میان ((خداوند نسبت به آنچه انجام می دهید بینا است )) (و الله بما تعملون بصیر) .

سپس مساءله ((خلقت )) را با توضیح بیشتر، و با اشاره به هدف آفرینش در آیه بعد ادامه داده می فرماید : ((خداوند آسمانها و زمین را به حق آفرید)) (خلق السماوات و الارض بالحق ) .

هم در آفرینش آن، نظام حق و دقیقی است، و هم دارای هدف حکیمانه و مصالح حقی است، چنانکه در آیه 27 سوره ((ص )) نیز فرمود : و ما خلقنا السماء و الارض و ما بینهما باطلا ذلک ظن الذین کفروا : ((ما آسمان و زمین و آنچه را در میان این دو است بیهوده نیافریدیم، این گمان کافران است )) .

بعد به آفرینش ((انسان )) پرداخته و ما را از سیر آفاقی به سیر انفسی دعوت کرده، می افزاید : ((شما را تصویر کرد، تصویری زیبا و دلپذیر)) (و صورکم فاحسن صورکم ) .

به انسان، ظاهری آراسته، و باطنی پیراسته، عقلی فروزان و خردی نیرومند داد، و از آنچه در کل جهان هستی است، نمونههائی در وجود او آفرید، آنچنانکه عالم کبیر در این ((جرم صغیر)) خلاصه شده است .

ولی همان گونه که در پایان آیه می فرماید : ((سرانجام بازگشت همه چیز به سوی او است )) (و الیه المصیر) .

آری انسان که جزئی از مجموعه عالم هستی است، از نظر آفرینش با هدفدار بودن کل جهان هماهنگ است، از پستترین مراحل، شروع به حرکت کرده و به سوی بی نهایت که وجود بی پایان حق و قرب به خدا است، پیش می رود .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 187@@@

تعبیر به ((فاحسن صورکم )) (صورت شما را نیکو آفرید) هم صورت ظاهر را شامل می شود، و هم صورت باطن را، هم از نظر جسم و هم از نظر جان، و به راستی یک نظر اجمالی در آفرینش جسم و جان انسان، نشان می دهد که زیباترین پدیده عالم هستی او است، و خدا در آفرینش این موجود، قدرت نمائی عجیبی کرده و سنگ تمام گذارده است !

و از آنجا که انسان برای هدف بزرگی آفریده شده باید دائما تحت مراقبت پروردگار باشد، پروردگاری که، از درون و برون او باخبر است، لذا در آیه بعد می فرماید : ((خداوند، آنچه را در آسمانها و زمین است می داند، و از آنچه شما پنهان یا آشکار می کنید باخبر است، و از عقائد و نیاتی که در درون سینه ها است، آگاه است )) (یعلم ما فی السماوات و الارض و یعلم ما تسرون و ما تعلنون و الله علیم بذات الصدور) .

این آیه ترسیمی است از علم بی پایان خداوند، در سه مرحله : نخست علم او نسبت به تمامی موجودات آسمانها و زمین، سپس علم او به همه اعمال انسانها و آنچه را پنهان می دارند یا آشکار می سازند، و در مرحله سوم مخصوصا روی عقائد باطنی و چگونگی نیتها و آنچه بر قلب و جان انسان، حاکم است، تکیه می کند .

معرفت به این علم گسترده الهی، اثر تربیتی فوق العاده های در انسان دارد، و به او هشدار می دهد که هر که باشی و به هر جا برسی، و هر عقیده ای در سر و هر نیتی در دل و هر اخلاقی در درون جان تو باشد، همه در پیشگاه علم بی پایان حق آشکار است، مسلما توجه به این حقیقت در اصلاح و تربیت انسان فوق العاده مؤثر است، و اینها تعلیماتی است که انسان را برای وصول به هدف آفرینش و قانون تکامل آماده می سازد .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 188@@@

و از آنجا که یکی از مؤثرترین وسائل تربیت و طرق انذار، توجه دادن به سرنوشت اقوام و امتهای پیشین است، آیه بعد، یک نگاه اجمالی به زندگی آنها افکنده، سپس انسانها را مخاطب ساخته، می گوید : ((آیا خبر کافرانی که قبل از شما بودند، به شما نرسیده است که چگونه طعم تلخ گناهان بزرگ خود را چشیدند و در آخرت نیز عذاب دردناک از آن آنها است )) ؟ ! (ا لم یاتکم نبؤا الذین کفروا من قبل فذاقوا و بال امرهم و لهم عذاب الیم ) . ** و بال از ماده وبل و وابل به معنی باران سنگینی است و به هر موضوع مهمی که انسان از زیان آن بیمناک است و بال گفته می شود . ***

شما از کنار شهرهای بلا دیده و ویران شده آنها، در مسیر خود به سوی شام و مناطق دیگر عبور می کنید، نتیجه کفر و ظلم و عصیانگری آنها را با چشم می بینید، و اخبار آنها را در تاریخ می خوانید، همانها که طومار زندگانیشان با طوفان و سیلاب درهم پیچیده شد، و یا صاعقه ها خرمن عمرشان را آتش زد، و یا زلزله های ویرانگر آنها را به کام زمین فرو کشید، و یا تندباد سنگینی اجسام آنها را چون پر کاه به هر سو پرتاب کرد، این عذاب دنیای آنها بود، در آخرت نیز عذاب دردناکی در انتظارشان است .

آیه بعد به منشا اصلی این سرنوشت دردناک اشاره کرده می افزاید : ((این به خاطر آن بود که رسولان آنها با دلائل روشن و معجزات به سراغشان می آمدند ولی آنها از روی کبر و غرور می گفتند : ((آیا انسانهائی می خواهند ما را هدایت کنند)) ؟ مگر چنین چیزی ممکن است ؟ (ذلک بانه کانت تاتیهم رسلهم بالبینات فقالوا ا بشر یهدوننا) .

و با این منطق پوشالی به مخالفت با آنها برخاستند ((و کافر شدند و از قبول حق سر برتافتند)) (فکفروا و تولوا) .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 189@@@

((در حالی که خداوند هم از ایمان آنها بی نیاز بود و هم از طاعاتشان )) (واستغنی الله ) .

و اگر آنها را موظف به ایمان و اطاعت و پرهیز از گناه فرمود تنها برای منفعت خودشان و سعادت و نجاتشان در این جهان و جهان دیگر بود .

آری خداوند بی نیاز است و شایسته هرگونه حمد و ستایش (و الله غنی حمید) .

اگر جمله کائنات کافر شوند بر دامان کبریائیش گردی نمی نشیند، همانگونه که اگر همه مخلوقات مؤمن و مطیع فرمان او باشند چیزی بر جلالش افزوده نمی شود، این مائیم که نیازمند به این برنامه های تربیتی و سازنده و تکامل بخش هستیم .

تعبیر به ((واستغنی الله )) (خداوند بی نیاز بود) آنچنان مطلق است که بی نیازی او از همه چیز حتی از ایمان و اطاعت انسانها را بیان می کند، تا تصور نشود که اینهمه تاءکید و اصرار به خاطر این است که سود این طاعت به خدا باز می گردد، او هرگز آفریدگان را نیافرید تا سودی کند او می خواست بر بندگانش جودی کند .

بعضی برای جمله واستغنی الله تفسیر دیگری ذکر کرده اند، و آن اینکه خداوند آنقدر آیات و دلائل روشن و موعظه و اندرز کافی برای آنها فرستاد که از غیر آن بی نیاز بود .

@@تفسیر نمونه جلد 24 صفحه 190@@@